پرکاربرترین شبکه اجتماعی، پیچیدهترین کشور مجازی
زاکربرگ چقدر فیسبوک را میشناسد؟
برای تحقق این اهداف، زاکربرگ از اقدامات بهخصوصی در جهت شفافسازی هرچه بیشتر تبلیغات انتخاباتی صحبت کرد. برای مثال فیسبوک در آینده از تبلیغکنندگان سیاسی میخواهد که بهطور شفاف اعلام کنند به کدام یک از کانالها و صفحات فیسبوک برای تبلیغ پول پرداخت کردهاند و همچنین تضمین دهند که این تبلیغات برای تمامی کاربران قابل مشاهده و دسترس هستند. فیسبوک از این طریق قصد دارد از «تبلیغات سیاه» جلوگیری کند. (تبلیغات سیاه به نوعی از تبلیغات با اهداف خاص گفته میشود که تنها افراد و گروههای خاص قابلیت مشاهده آنها را دارند.) زاکربرگ در بیانیه خود این اقدامات جدید را با رسانههای سنتی مانند رادیو و تلویزیون مقایسه کرد که در حال حاضر از تبلیغکنندگان سیاسی میخواهند ماهیت مدیران خود را رسما اعلام کنند. او در این رابطه گفته: «هدف ما این است که استاندارد شفافسازی در فیسبوک را فراتر از حد معمول امروزی بالا ببریم.»
این اظهارات البته کمی خلاف چیزی بود که اوایل همان روز فیسبوک از آن رونمایی کرده بود؛ یکسری ابزارتبلیغاتی جدید که به کسب و کارهای مختلف اجازه میدهد کاربرانی که از فروشگاههای آنها بازدید حضوری داشتهاند را شناسایی کرده و تبلیغات اختصاصی را از طریق اکانت فیسبوکشان به آنها نمایش دهد. این یعنی چه بهصورت آنلاین از یک فروشگاه کیف و کفش بازدید کنید، چه شخصا به فروشگاه بروید، در هر صورت تا چند هفته در تبلیغات مرتبط با آن فروشگاه غرق خواهید شد. البته زاکربرگ قول داده که تمامی قوانین فضای خصوصی و دنیای آفلاین را رعایت کند.
این اقدامات فیسبوک و اظهارات اخیر زاکربرگ درباره شفافسازی تبلیغات سیاسی و انتخابات قابلتقدیر است. اما یک جمله زاکربرگ شدیدا ذهن همه را درگیر کرده است. او در اظهارات اخیر خود گفت: «فیسبوک در چند ماه اخیر بهشدت تلاش کرده تا از صحت انتخابات اخیر آلمان اطمینان حاصل کند.» این جمله در ابتدای کار نشان میدهد که فیسبوک و زاکربرگ علاقه زیادی به حفظ اعتماد کاربرانش دارد. اما چنین لحنی حقیقتا به یک شبکه اجتماعی و رسانهای هرقدر هم گسترده، تعلق ندارد و معمولا توسط دولتها یا گروههای سیاسی که قصد دخالت در یک کشور دیگر را دارند استفاده میشود. چرا یک شرکت خصوصی باید برای ایجاد شفافیت و تایید صحت انتخابات در کشوری که در آن پایگاهی ندارد، اینقدر تلاش کند؟ این اظهارات اخیر فیسبوک بیشتر به کمپانیهای سیاسی و نظامی که به دنبال فروش سلاح در دیگر کشورها هستند شباهت دارد.
حال با توجه به این قضایا، تعریف واقعی فیسبوک چیست؟ آیا فیسبوک تنها یک شبکه اجتماعی است؟
از لحاظ جمعیتی، میتوان گفت که فیسبوک بیشتر از جمعیت برخی کشورهای دنیا، کاربر دارد و در حقیقت از جمعیت تمامی قارههای دنیا به استثنای آسیا، کاربر بیشتری دارد. کاربران فعال روزانه شبکه فیسبوک، بعد از مسیحیان، پرجمعیتترین گروه غیربیولوژیکی روی زمین را تشکیل میدهند و در حالحاضر تعداد کاربرهای این شبکه اجتماعی سالانه با ۱۷ درصد رشد همراه است که احتمال میرود تا پایان سال ۲۰۱۸ حدود یکسوم جمعیت جهان عضو این سرویس باشند. به غیر از چین که از سال ۲۰۰۹ فیسبوک را ممنوع کرده، در دیگر کشورها از هر پنج دقیقه زمانی که صرف اینترنت میشود، حداقل یک دقیقه آن به فیسبوک اختصاص پیدا میکند. در برخی از کشورها مانند میانمار و کنیا هم که از فیسبوک برای تمامی کارهایشان استفاده میکنند، ۱۰۰درصد مصرف اینترنتشان به فیسبوک اختصاص پیدا کرده است. همانند اینترنت، فیسبوک هم در بخشهای مختلف زندگی انسانها و حتی جامعه وسیاست نفوذ کرده است. برای مثال فیسبوکی که روز گذشته از آن برای دعوت دوستان به جشن تولدتان استفاده کردید، همان شبکهای است که مدیران آن به دست داشتن در تغییر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری متهم شدهاند.
فیسبوک در حالحاضر آنقدر بزرگ و گسترده شده که امکان درک یکجای تمامی ابعاد آن در حالحاضر برای انسانها وجود ندارد. این شبکه اجتماعی شبیه به یک جسم چهاربعدی است که در حال گذر از دنیای سهبعدی است و انسان تنها قادر به درک و مشاهده بخش کوچکی از آن است.«جان لنکستر» در مقاله اخیر خود درباره فیسبوک نوشته: «این شبکه اجتماعی به منظور اتصال و نزدیکتر کردن مردم دنیا بهیکدیگر تاسیس شد اما امروزه میبینیم که همین پلتفرم به ابزاری برای استخراج اطلاعات از کاربران و فروش آنها به تبلیغکنندگان تبدیل شده است.»
هیچ جا مانند فیسبوک سردرگمکننده نیست
از آنجایی که نقش فیسبوک و زاکربرگ در زندگی عموم مردم دنیا بسیار پررنگ شده، همواره شایعات متعددی شنیده میشود که زاکربرگ قصد دارد در آینده نزدیک خود را بهعنوان یکی از نامزدهای ریاست جمهوری ایالاتمتحده آمریکا مطرح کند. هرسال مارک زاکربرگ از اویل سال جدید یک چالش جدید را اجرا میکند و همواره بهروزرسانیهای جدید مرتبط با آن را با کاربران فیسبوک بهاشتراک میگذارد. این دسته چالشها که با دقت و ظرافت بالایی طراحی و اجرا میشوند، تنها راهی هستند که کاربران میتوانند از طریق آن به زندگی زاکربرگ دسترسی داشته باشند وگرنه زندگی شخصی زاکربرگ شدیدا محافظت میشود و تقریبا هیچ راهی برای سرکشی بهداخل آن وجود ندارد. در زیر همین پستهای مرتبط با چالشهای زاکربرگ هم کاربران همانند جمعیت بیرون کاخ باکینگهام، شروع به تقدیر و ستایش زاکربرگ کرده و او را به پیشرفت بیشتر تشویق میکنند و حتی او را با چهرههای مهم تاریخ مقایسه میکنند.
چالش امسال زاکربرگ، ملاقات مردم مختلف در ایالتهایی بود که تا بهحال بهآنجا سفر نکرده بود. اولین بازدید او در ژانویه امسال، ایالت تگزاس بود و از آن تاریخ تا بهامروز زاکربرگ موفق به بازدید از ۲۴ ایالت دیگر هم شده است. البته زاکربرگ شدیدا این شایعه که سفرهای او نوعی آمادگی برای شروع کمپینهای انتخاباتی ریاستجمهوری هستند را تکذیب کرده است و با اینکه او در طول سفرهای خود با بسیاری از افراد عادی و مشهور دیدار داشته است، معتقد است که این سفرها و ملاقاتها تنها بخشی از چالش بودهاند. او در سفرهای خود، خیلی درگیر بحثهای سیاسی نشده و خیلی کم هم پیشآمده که شعار سیاسی بدهد. اما با این حال سفرهای اخیر او با هر منظوری، نوعی کمپین انتخاباتی محسوب میشود.
البته این نوع سفرها در بین سیاستمداران به سفرهای «شنوندگی» نیز معروف است که در آن شخص معروف یا سیاستمدار مدتها قبل از آغاز هیاهوی انتخابات، به صحبتها و درد دلهای افراد عادی در سفرهای خود گوش میدهد و به مشکلات و چالشهای آنان رسیدگی میکند. اما این مساله همچنان از سوی زاکربرگ و فیسبوک تکذیب میشود و همواره گفته میشود این تنها یک سفر ساده است. اما اگر فیسبوک واقعا، بزرگتر، پیچیدهتر و عمیقتر از آنچه که ما فکر میکنیم باشد (که همینطور است)، بنابراین سفرهای زاکربرگ هم بزرگتر، پیچیدهتر و عمیقتر از آنچه که میبینیم هستند. شاید این سفرها نوعی سفر تحقیق و توسعهای هستند که زاکربرگ از طریق مهندسی معکوس کردن پیوندها و روابط اجتماعی امروزی قصد دارد راهکاری جدید برای بهبود این روابط از طریق پلتفرم فیسبوک پیدا کند.
شاید هم فیسبوک نوعی کلیسا است و زاکربرگ مسوول بشارتدهی خوشبختی و برکت به مردم جامعه است. شاید فیسبوک نوعی ایالت نظارتی است و زاکربرگ دیکتاتور حاکم بر این ایالت است که در حال جمعکردن نیروها و شهروندان بیشتر به داخل این ایالت است. شاید فیسبوک نوعی کنترلکننده مرز بین دولت و مردم است و زاکربرگ مشغول بررسی ایرادات موجود در بخش مردم است. شاید هم فیسبوک نوعی سفینه فضایی حاوی هزاران بیگانه است که زمین را فراگرفتهاند و زاکربرگ جنگجوی اصلی بیگانگان است و قصد دارد بر دشمنان زمینی خود غلبه کند و هزاران شاید دیگر که بحث در مورد آنها روزها بهطول میانجامد. شاید هم قضیه به همین سادگی است؛ اگر یک کسب و کار بزرگ دارید و قصد دارید آن را بهبود ببخشید، باید مدت زمان مشخصی را صرف صحبت با مشتریان خود کنید.
ارسال نظر