هزینه واقعگرایی در بودجه ۱۴۰۵
بودجهنویسی و برنامهریزی در کشور ما، مانند هر کشور توسعهنیافتهای با آرمانگرایی عجین بوده است. در این خصوص بهتر است از واژه «تقارن ترسناک» وام بگیرم. این واژه را اولینبار دو اقتصاددانی که درخصوص بودجهریزی تخصص داشتند و قلم میزدند، بهکار بردند؛ نائومی کایدن و آرون وایلداوسکی. این دو حدود ۵۰سال پیش کتابی را نوشتند که عنوان «برنامهنویسی و بودجهریزی در کشورهای فقیر» داشت.
این کتاب در واقع مطالعهای بود از بودجهریزی و برنامهنویسی در بیش از ۱۰ کشور توسعهنیافته. مقدمه این کتاب «تقارن ترسناک» نام دارد. علت نام نهادن این عنوان به آن خاطر است که در کشورهای فقیر «بین تفکر و اقدام، یک «تقارن ترسناک» وجود دارد. تجربه نشان میدهد که تطوری همگرا رخ میدهد. یعنی در مواجهه با محیطی مشابه، نظریهپردازان و مجریان، عملی به روشهای مشابه واکنش نشان میدهند.» به عبارت دیگر، «تقارن ترسناک» به این واقعیت تلخ اشاره دارد که راهحلهای نظری ارائهشده برای کشورهای فقیر، دقیقا به همان سرنوشتی دچار میشوند که تلاشهای عملی در این کشورها با آن روبهرو هستند: شکست در برابر واقعیتهای سرسخت محیطی.
در واقع بودجهنویسی هم در کشور ما به همین عارضه مبتلا شده است. یعنی به نوعی تقارن ترسناک که کارشناسان سعی کردهاند به هر ترتیبی از آن فرار کنند. نگاهی به آمارهای لایحه بودجه این واقعیتها را به شکلی دردناک عیان میکند. برای همین منظور اول نگاهی بیندازیم به کسری بودجه دولت: در قانون بودجه سال ۱۴۰۴، میزان کسری بودجه دولت، حدود ۳۷درصد درآمدهای دولت بود؛ اما در لایحه بودجه سال۱۴۰۵ این میزان به ۱۸درصد کاهش یافته است. در اصل دولت سعی کرده است از کسریهای مزمن بودجه فرار کند. این امر به چه صورت محقق میشود؟ کافی است به درآمدها و هزینههای دولت نگاهی بیندازیم. در بخش درآمدها اول نگاهی بیندازیم به درآمدهای مالیاتی. درآمدهای مالیاتی در سال آینده نسبت به امسال حدود ۴۲درصد افزایش داشته است. این افزایش در بخشهایی خود را بیشتر نشان میدهد. با یک بررسی اجمالی میتوانیم متوجه شویم که در بخش مالیات بر درآمد با رشد ۳۹درصدی، مالیات بر ثروت با رشد ۸۹درصدی، مالیات بر کالا و خدمات با رشد ۵۷ درصدی مواجه هستیم.
در کنار این موضوع با مالیاتهای دیگری هم مواجه هستیم که در واقع در قالب «عوارض» قرار میگیرند. شاید برای مسافرانی که عازم خارج از کشور میشوند مبلغی که سال آینده باید برای خروج از کشور پرداخت کنند، جالب باشد. در سال۱۴۰۴ مسافران سیاحتی که عازم سفر به خارج از ایران بودند برای سفر اول باید مبلغ ۶۷۵هزار تومان میپرداختند، سفر دوم یکمیلیون و ۱۲هزار و ۵۰۰تومان و برای سفر سوم به بعد یکمیلیون و ۳۵۰هزار تومان. اما در لایحه بودجه۱۴۰۵ این مبلغ به ترتیب با ۳۳ درصد افزایش در سفر اول به ۹۰۰هزار تومان، سفر دوم با حدود ۴۸درصد افزایش به یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان و سفر سوم به بعد با ۶۳درصد افزایش به ۲میلیون و ۲۰۰هزار تومان میرسد. در واقع میزان عوارض خروج مسافر از کشور برای دولت در سال آینده حدود ۳۲درصد رشد دارد.
یک نکته دیگر که بهتر است در این بررسی به آن بپردازیم، نرخ تبدیل ارز است. در واقع با این نرخ تبدیل، دولت با یک واقعیت سخت روبهرو است و آن کاهش ارزش پول ملی است. اما از سوی دیگر یک کارکرد دیگر هم دارد و آن فروش بالاتر ارز و تامین هزینههای دولت. در سال جاری پایه نرخ تبدیل یورو برای عوارض ورود کالا یا بازارهای مبادلاتی ۷۵هزار تومان بود؛ اما برای سال آینده این نرخ ۱۰۳هزار تومان است؛ یعنی ۳۷درصد افزایش. دولت با این کار یک سیگنال مهم به بازار ارز میفرستد و آن این است که دلار آمریکا در بازار آزاد حداقل –با فرض شرایط موجود– ۳۷درصد افزایش دارد. این موارد بخشهای کوچکی از بودجه سال آینده است که به بررسی آن پرداختیم؛ اما دولت برای سرمایهگذاری در سال آینده چه تصمیماتی دارد و کدام بخشهای اقتصادی را در اولویت قرار داده است؟ در یادداشت بعد به آن میپردازیم.
در آخر لایحه بودجه۱۴۰۵ را میتوان نمونهای روشن از همان «تقارن ترسناک» دانست: جایی که دولت، نه از سر انتخاب، بلکه در واکنش به محدودیتهای سخت محیطی، به واقعگرایی پناه میبرد. این واقعگرایی البته به معنای حل مساله نیست، بلکه بیش از هر چیز نشانهای است از جابهجایی بحران از حوزه تصمیمگیری به حوزه توزیع هزینهها. پرسش اصلی آن است که این بار، هزینه این واقعگرایی بر دوش چه کسانی خواهد افتاد؟
* روزنامهنگار