واکنشها در کالیفرنیا درسهای علم اقتصاد را یادآوری میکند
تراژدی کلاسیک حداقل دستمزد
حداقل دستمزد یکی از موضوعات کلاسیک در علم اقتصاد به شمار میآید. با وجود قدمت این موضوع، مخالفان و موافقانش همچنان دفاع پرشوری از مواضع خود به عمل میآورند. مدافعان حداقل دستمزد استدلال میکنند که این سیاست استاندارد زندگی برای فقیرترین و آسیب پذیرترین طبقه جامعه را بالا میبرد، از فقر و نابرابری میکاهد و کسبوکارها را مجبور میسازد تا بهینهتر رفتار کنند. از آنسو مخالفانش استدلال میکنند که این سیاست کارگران با پرداختی کم را تحتالشعاع قرار میدهد و موقعیت شغلی آنها را به خطر میاندازد. از سوی دیگر ورود بیکاران کممهارت به بازار کار، بازار را با چالشهای تازهای مواجه میسازد. دشواری در مطالعات تجربی نیز موجب شده است دههها پژوهش نتواند محققان این حوزه را به آرای مشترکی برساند.
کالیفرنیا و حداقل دستمزد
در تازهترین نمونه قابلتوجه از اعمال سیاست حداقل دستمزد، ایالت کالیفرنیای آمریکا حداقل دستمزد کارکنان فستفودهای زنجیرهای را ۲۵درصد افزایش داد. بر این اساس، در ماه سپتامبر سال۲۰۲۳، گوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا با امضای فرمان AB۱۲۲۸ موسوم به «فرمان مسوولیت فستفودهای زنجیرهای» اعلام کرد که از ابتدای آوریل سال۲۰۲۴، حداقل دستمزد در فستفودهای زنجیرهای این ایالت از ۱۶دلار به ۲۰دلار در هر ساعت افزایش پیدا میکند. نیوسام به این افزایش اکتفا نکرد و در ماه اکتبر، با امضای فرمان جدیدی، حداقل دستمزد جدید ۲۵دلار در ساعت را برای کارکنان حوزه مراقبتهای بهداشتی این ایالت به تصویب رساند.
اوضاع خوب پیش نمیرود
با گذشت دو ماه از اجرای قانون جدید حداقل دستمزد در فستفودهای زنجیرهای، گزارشها حاکی از آن است که اوضاع چندان خوب پیشنمیرود. والاستریت ژورنال در گزارشی به جزئیات این موضوع پرداخته است. بر اساس این گزارش در یک نمونه، اخراج ۱۲۸۰ پیک تحویل غذا از سوی «پیتزا هات» بازتاب رسانهای قابل توجهی داشت. این فستفود زنجیرهای در بیش از ۱۰۰کشور جهان شعبه دارد و تعداد شعب فعال آن در کالیفرنیا به بیش از ۵۰۰شعبه میرسد. کسبوکارها علاوه بر تعدیل نیرو یا عدم استخدام نیروی جدید، رفتارهای تازهای را نیز در پیش گرفتند؛ برخی از رستورانهای زنجیرهای اعلام کردهاند که برای جبران بخشی از هزینهها، قیمتهایشان را در کالیفرنیا افزایش خواهند داد.
برخی دیگر نیز روشهای دیگری چون مانند کاهش ساعات کاری، تعطیلی در زمانهای خلوتتر روز یا سرو کردن آیتمهایی که تهیه آن زمان کمتری میبرد، روی آوردهاند. فستفود «جک این د باکس» در حال آزمایش روباتهای سرخکن و دستگاههای توزیع خودکار نوشیدنی است تا نیاز به نیروی کار در زنجیره تولید همبرگر را کاهش دهد. پیتزا «اکسکالیبور» در یک مورد اعلام کرد که ۷۳موقعیت شغلی یا ۲۱درصد از نیروی کار خود را تعدیل خواهد کرد.
سخنگوی شرکت «فت برندز» نیز گفت که اخراج کارکنان مایه تاسف است، اما افزایش هزینهها بسیاری از شعب در این ایالت را به سمت خدمات بیرونبر سوق داده است. الکساندر جانسون، نسل دوم مالک ۱۰رستوران «خاله آن و سینابون» کالیفرنیا، بار مالی دستمزدهای جدید برای کسبوکار او را سالانه حدود ۴۷۰هزار دلار اعلام کرد و افزود که ۱۰نفر از کارکنان خود را کاهش داده و والدین ۷۳سالهاش برای کمک به کاهش هزینهها به کار در رستوران بازگشتهاند. وضعیت در بخش بهداشت و درمان نیز خوب پیش نمیرود و به علت مشکلات مالی این ایالت، اجرای دستمزد ۲۵دلار در ساعت برای بخش بهداشت و درمان تا ماه ژوئیه به تعویق افتاد.
نوبلیست پیشرو
اعطای نوبل اقتصاد سال۲۰۲۱ به دیوید کارد، همراه با جاشوا انگریست و گویدو ایمبنز، موجب شد تا بار دیگر مطالعات بازار کار مورد توجه قرار بگیرد. یکی از مطالعات مهم کارد به بررسی اثر حداقل دستمزد اختصاص یافته است. بر این اساس، در سال۱۹۹۲ حداقل دستمزدها در ایالت نیوجرسی بالا رفت؛ اما در ایالت همجوار آن، پنسیلوانیا ثابت ماند. کارد همراه با آلن کروگر، با بررسی نیروی کار ۴۲۰رستوران فستفود در این دو ایالت تلاش کرد به این سوال پاسخ دهد که آیا با افزایش حداقل دستمزد بیکاری افزایش مییابد؟ این مقاله نشان داد با افزایش حداقل دستمزد نه تنها بیکاری بیشتر نشد، بلکه حتی اشتغال افزایش یافت. این پژوهش کارد به مطالعه استانداردی تبدیل شد که از سوی طرفداران سیاست حداقل دستمزد به آن ارجاع داده میشود.
مساله پیچیدهتر است
در پاسخ به مقاله کارد نکات مختلفی طرح میشود که البته خود او نیز به آنها واقف است و در سالهای بعد تلاش کرد به برخی از آنها پاسخ دهد. یکی از این نکات بیان میکند که اگر حداقل دستمزد جدید، پایینتر از دستمزد فعلی وضع شود، قانون حداقل دستمزد فاقد اثر خواهد بود. میتوان دید که در صورت تعیین حداقل دستمزد بالاتر از دستمزد بازاری، کسبوکارها را به واکنش وادار میکند. آمارها نشان میدهد از زمان تصویب این قانون در کالیفرنیا تا ماه ژانویه، شاغلان در فستفودهای زنجیرهای و سایر غذاخوریها ۱.۳درصد کاهش یافته، درحالیکه در دوره مذکور این عدد در کل اشتغال خصوصی منفی ۰.۲درصد ثبت شده است. مطالعهای که در دسامبر۲۰۲۳ توسط دفتر بودجه کنگره انجام شد، نشان میدهد که افزایش حداقل دستمزد فدرال از ۷.۲۵دلار به ۱۷دلار در ساعت میتواند تا ژوئیه ۲۰۲۹ دستمزد بیش از ۱۸میلیون نفر را افزایش دهد؛ اما میتواند ۷۰۰هزار شغل را از بین ببرد.
از سوی دیگر افزایش اشتغال در پی افزایش حداقل دستمزد لزوما اتفاق خوبی نیست؛ برای مثال، دو اقتصاددان دیوید نویمارک و ویلیام فاشر در مقالهای با عنوان «اثر حداقل دستمزد در اشتغال و ثبتنام مدرسه» (۲۰۰۶) دریافتند که افزایش حداقل دستمزد منجر به کاهش ثبتنام نوجوانان در دبیرستانها و افزایش نرخ بیکاری میان آنان میشود و افزایش حداقل دستمزد انگیزه ترک تحصیل را در میان نوجوانان بامهارت زیاد میکند.
جاردیم و همکاران در مقالهای با عنوان «افزایش حداقل دستمزد و اشتغال کمدرآمد: شواهدی از سیاتل» (۲۰۲۲) اثر افزایش حداقل دستمزد از ۱۱دلار به ۱۳دلار در ساعت در سال۲۰۱۶ را در شهر سیاتل مورد بررسی قرار داد. بر این اساس، میزان اشتغال کل با درآمد کمتر از دوبرابر حداقل دستمزد اولیه کاهش یافته است. بر این اساس، احتمال ادامه کار افراد شاغل کاهش قابل توجهی نیافته اما کاهش قابل توجهی در ساعات کار کارگران کمتجربه رخ داده است.
کیپینگ یو، شان منکد و ماشا شونکو در مقالهای تحت عنوان «شواهدی از زمانبندی ناخواسته نیروی کار ناشی از حداقل دستمزد» (۲۰۲۲) با بررسی دادههای ۵هزار کارمند ۴۵فروشگاه در کالیفرنیا در بازه ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، نشان میدهند که افزایش حداقل دستمزد هیچ تاثیری ساعات نیروی کار فروشگاهها نداشته اما تعداد افراد بهکارگرفته شده را افزایش میدهد؛ هدف بنگاهها از این کار، کاهش تعداد واجدین دریافت مزایا بوده و طبق برآوردها ۲۷.۵درصد از هزینه افزایش دستمزد را از محل کاهش مزایا جبران میکند.
پیتر هاراستوزی و آتیلا لیندر در مقاله «چه کسی حداقل دستمزد را پرداخت میکند؟» (۲۰۱۹) به تجربه افزایشهای مداوم حداقل دستمزد در مجارستان میپردازند و نتیجه میگیرند که حدود ۷۵درصد افزایش حداقل دستمزد توسط مصرفکنندگان و ۲۵درصد توسط صاحبان شرکتها پرداخت شده است، بنگاهها با جایگزین کردن سرمایه به حداقل دستمزد پاسخ دادند و اثر بیکاری در صنایعی که انتقال هزینه دستمزد به مصرف کنندگان دشوارتر است، بیشتر بود.
آنچه گفته شد، نشان میدهد واکنش به افزایش حداقل دستمزد میتواند اشکال متفاوتی به خود بگیرد و پیچیدهتر از تعدیل نیروی صرف خود را نشان دهد؛ اما افزایش شدید دستمزدها در کالیفرنیا موجب شده است واکنش به این موضوع به شیوه کلاسیک آن صورت بگیرد و با تعدیل نیرو همراه باشد.