کتاب اقتصاد کشاورزی ایران به دخالت دولت در بخش کشاورزی در دوران پهلوی اول می‌‌‌پردازد. این کتاب بسیار منصفانه عقیده دارد که در زمینه صنعتی شدن کشاورزی، دخالت مفید بوده، اما در جهت پیشبرد بازار داخلی و خارجی، دولت ضعیف عمل کرده است. به طور کلی نویسنده بر این باور است که تحولات این دوره به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر بخش کشاورزی تاثیر گذاشته است. اما اقتصاد کشاورزی چیست؟ راه‌های تامین منابع پولی زارعان و مالکان و نحوه ارتباط آنها با بازار و مساله قیمت و هزینه محصولات کشاورزی از جمله مسائل مهمی است که در اقتصاد کشاورزی مورد بحث قرار می‌گیرد. این اقتصاد به طور کلی به منابع تامین مالی کشاورزی و رابطه مالکان و زارعان و بعد از آن تاسیس بانک کشاورزی در ایران مربوط می‌شود. دورانی که به تحول چشمگیری در تغییر روند کشاورزی در ایران به‌خصوص روابط مالی بین کشاورزان و تجار منجر شد.

«اقتصاد کشاورزی ایران» به طور مفصل به دو نکته‌‌ مهم در مورد تحول کشاورزی در ایران می‌‌‌پردازد: ۱- سیاست‌‌‌های داخلی و ۲- اثرات اقتصاد جهانی بر کشاورزی ایران در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰.

سیاست داخلی

سیاست‌‌‌ داخلی در ایران در دوران پهلوی اول تاثیر زیادی بر روند تبدیل کشاورزی از شیوه سنتی و بازار محلی به شیوه‌‌ صنعتی داشت. کتاب به تاسیس بانک کشاورزی در سال ۱۳۰۹ اشاره می‌کند و نویسنده معتقد است زمانی که بانک کشاورزی در سال ۱۳۰۹ به نام «بانک فلاحتی» تاسیس شد، قوانین وضع‌شده در آن برای حمایت مالی از کشاورزان، شکل اقتصادی کشاورزی را در ایران متحول کرد. راه‌های تامین منابع پولی زارعان و مالکان و نحوه ارتباط آنها با بازار و مساله قیمت و هزینه محصولات کشاورزی از جمله مسائل مهمی است که در بانک کشاورزی مورد تحلیل قرار گرفت.

نکته دیگر، تحول در بخش راه‌سازی است. بخشی از فعالیت‌‌‌های راهسازی و پیشبرد حمل‌ونقل در سراسر کشور، به منظور توسعه صادرات کشاورزی برای عرضه به بازارهای جهانی صورت گرفته است. در اواخر قرن نوزدهم، اقتصاد کشاورزی ایران، به‌ویژه نواحی شمالی کشور در مدار اقتصاد شوروی قرار گرفت و ایران به عنوان منطقه پیرامونی اقتصاد جهانی به‌شدت توسط شوروی استثمار شد. بنابراین، بسیاری از برنامه‌‌‌های دولت ایران، راهی برای برون‌‌‌رفت از این مشکل و کاهش اثرات منفی اقتصاد جهانی بود. همچنین برنامه انحصار تجارت خارجی و روی آوردن به مبادلات تجاری پایاپای با کشورهای شوروی و آلمان، زمینه‌‌‌ای مناسب و حتی یک فرصت برای بازاریابی محصولات کشاورزی ایران بود.

اثرات جهانی

در مورد اثرات جهانی بر اقتصاد کشاورزی ایران، می‌‌‌توان به روابط ایران با کشورهای همسایه و همچنین تحولات بعد از جنگ جهانی اول و بحران اقتصاد جهانی اشاره کرد. کتاب به این نکته اشاره می‌کند که چگونه در دورانی توسعه کشت محصولاتی مانند پنبه و توتون برای توسعه صادرات مورد توجه قرار گرفت. پس از جنگ اول جهانی، توجه به نقش محوری دولت در مباحث نظری توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافت. در ایران نیز مانند سایر کشورهای دیگر، به دلیل احساس شدید عقب‌‌‌ماندگی و اشغال ایران در جنگ اول جهانی، موجی از ناسیونالیسم به وجود آمد. ناسیونالیسم پرحرارت ایرانی برای برنامه‌ریزی‌‌‌های اقتصادی جدید، درون‌‌‌مایه‌‌‌ای وزین از اندیشه‌‌‌های اقتصادی نوین به همراه نداشت. اما این ناسیونالیسم خواستار پیشرفت سریع اقتصادی و نوسازی کشور از طریق دخالت مستقیم دولت و کاربست آمریت آن بود و با شدت تمام این مساله را دنبال می‌‌‌کرد.

نویسنده به تصمیم‌گیری‌هایی هم اشاره می‌کند که به عنوان تصمیم‌‌‌های اشتباه و تاریخی در اقتصاد کشاورزی ایران از آنها یاد می‌شود. از جمله می‌‌‌توان به برنامه اسکان عشایر اشاره کرد که پیچیدگی‌‌‌های خاص خود را داشت و می‌توانست تاثیر مثبتی بر اقتصاد کشاورزی داشته باشد، اما در آخر این نتیجه به دست نیامد. علاوه بر این نویسنده معتقد است که تجاری شدن کشاورزی باعث رشد تولید برخی از اقلام کشاورزی نقدی شد؛ اقلامی که از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد تولید آنها به‌تدریج اهمیت پیدا کرد. به طور کل توسعه کشاورزی ایران و خاورمیانه در چند محصول نقدی مانند پنبه، توتون، ابریشم، تریاک، خشکبار و دانه‌‌‌های روغنی بیشتر نایاب بود و صرفا تابع کشش بازارهای خارجی و ضرورت پرداخت در معاملات نقدی برای وارد کردن کالاهای مصرفی موردنیاز بود.

از نکات جالب کتاب این است که نویسنده به‌خوبی توضیح می‌دهد که بازار کشاورزی غیر‌صنعتی‌شده ایران به برداشت محصول تریاک وابسته بوده و تریاک یکی از محصولات تعیین‌کننده در این بازار به حساب می‌‌‌آمده است. «فصل برداشت تریاک زمان خوبی برای جمع‌آوری طلب‌‌‌ها از بدهکاران بوده است. در این دوران بازار تهران در حال رشد بوده و بر بازار دیگر شهرها تاثیر می‌‌‌گذاشته است. از دیگر محصولاتی که محصول کشاورزی نبوده ولی بر بازار کشاورزی تاثیر‌گذار بوده، فرش است. نکته مهم و جالب دیگر این است که در این دوران است که ما با مساله‌‌ «ترک کشاورزی» از سوی کشاورزی شهرها و روستاهای کوچک مواجه می‌‌‌شویم. اما این ترک کشاورزی در همه استان‌ها یکسان نبوده است. به عنوان مثال استان‌های شمالی ایران به دلیل رابطه تجاری با روسیه‌‌ آن زمان و آب و هوای مناسب کشاورزی، نسبت به دیگر شهرها رونق بیشتری داشتند و کمتر به سمت شهرهای بزرگ‌تر مهاجرت کردند.

از آنجا که کشاورزی رکن اساسی اقتصاد کشور را تشکیل می‌‌‌داد، نوسانات تولید کشاورزی در کل اقتصاد و در سطح ملی تاثیر می‌‌‌گذاشت. به‌ویژه در ابتدای دوره مورد بحث، تاثیر‌پذیری کل اقتصاد کشور و نیز قدرت خرید مردم از نوسانات کشاورزی شدیدتر بود. وابستگی ایران به اقتصاد کشاورزی و اختصاص سهم زیادی از درآمد خانواده‌‌‌ها به خرید مواد غذایی به‌وضوح خود را در نوسان تولید محصولات کشاورزی ناشی از خشکسالی یا رکود بازرگانی خارجی نشان می‌‌‌داد.  این کتاب را به کسانی که علاقه‌‌‌مند به حوزه اقتصاد سیاسی و اقتصاد کلان هستند، پیشنهاد می‌‌‌دهیم. از آنجا که کتاب به بررسی همه‌جانبه سیاستگذاری‌‌‌های مختلف در زمینه اقتصاد کشاورزی پرداخته است، به‌خوبی می‌تواند درس خوبی برای گام‌هایی باشد که امروزه در این زمینه برداشته می‌شود. نویسنده در آخر نگاهی به موانع توسعه کشاورزی انداخته و معتقد است که ناتوانی اداره کل کشاورزی در انجام وظایف خود و در دفاع از منابع زارعان و نبود مقامات صلاحیت‌‌‌دار و مقتدر در تمام امور اقتصادی کشور، از موانع توسعه کشاورزی در این دوران هستند.

 

اقتصاد کشاورزی ایران: دوره اول پهلوی

نویسنده: شهرام غلامی

انتشارات دنیای‌اقتصاد