مروری بر ساختار سازمانهای غیردولتی
ویژگیها و ساختارهای پیشبینیشده برای سازمانهای غیردولتی
قسمت دوم
NGO مفهوم وسیعی است که به طیف گستردهای از سازمانها در جهان امروز اطلاق میشود. تاریخچه و شاخصهای اصلی و بنیادین یک سازمان غیردولتی چیست؟ علاوه بر این به طور معمول چگونه این سازمانها دستهبندی میشوند؟
تهیه و تنظیم: زینب زمانی*، حمیدرضا صابر**
قسمت دوم
NGO مفهوم وسیعی است که به طیف گستردهای از سازمانها در جهان امروز اطلاق میشود. تاریخچه و شاخصهای اصلی و بنیادین یک سازمان غیردولتی چیست؟ علاوه بر این به طور معمول چگونه این سازمانها دستهبندی میشوند؟ در قسمت قبل [۱]، درباره نابدیهی بودن وجود سازمانهای غیردولتی در ساختار اقتصادی کشورهای در حال توسعه توضیحاتی داده شد. گفته شد که به علت عدم تدقیق و تفکیک نقشهای دولت در این کشورها، عملا بازآفرینی نقش این سازمانها به مانند آنچه در کشورهای توسعهیافته اتفاق میافتد - یعنی همان بر عهده گرفتن نقشهای غیرضروری دولت- غیرممکن است؛ از طرفی روشن است که نمیتوان این سازمانها را مجریان توسعه پایدار دانست، زیرا اولا توانایی مالی و اجرایی لازم را در حد دولت یا یک سازمان بینالمللی که خود مجریان اصلی پروژههای توسعهای باشند، ندارند و ثانیا مهمترین دلیل وجودی خود را از دست خواهند داد. آنها بنا بود به خاطر خاستگاه مردمی خود، به نوعی نقش واسطه را بین مردم و دولت بازی کنند ولی در این مدل تبدیل به سازمانی میشوند که برای تبیین و تسریع در به انجام رساندن اهدافشان، واسطهای دیگر لازم است.
با این اوصاف چه انتظاری را میتوان از یک NGO داشت؟ شاید این موضوع را بتوان در ساختار و انواع یک سازمان غیردولتی پیگیری کرد. موضوعی که یادداشت حاضر سعی در معرفی کلی آن خواهد داشت.
مفهوم NGO در جهان، چندان مفهوم دیرپایی نیست و پیش از تشکیل سازمان ملل متحد در ۱۹۴۵ عمومیت خاصی نداشت. البته پیش از این در ۱۹۱۰ اتحادیهای جهت همکاری مشترک سازمانهای غیردولتی بینالمللی تشکیل شده بود، ولی حتی در چارت اولیه سازمان ملل هم جایی برای NGOها پیشبینی نشده بود. به هر روی در زمان تصویب با پیشنهاد گروههای گوناگون، سازمانهای غیردولتی با وظیفه اصلی مشاوره (تصریح شده در بند ۷۱) به چارت سازمان ملل افزوده شدند.
اما تعریف کردن NGO به هیچ عنوان کار سادهای نیست؛ چرا که گستره زیادی از سازمانها را در بر میگیرد و حتی به نحوی میتوان بسیاری از زیرمجموعههای بزرگ سازمان ملل و سازمانهای چندملیتی را NGO دانست. اما به جز استقلال از دولت که در نامگذاری این سازمانها نیز مشخص است، معمولا سه ویژگی اصلی برای NGOها متصور است:
الف) غیرسیاسی (non-criminal) : یعنی نباید عضو هیچ یک از احزاب سیاسی باشند.
ب) غیرانتفاعی (non-profit-making): مستقیما به فعالیت تجاری نپردازند.
ج) غیر خشونتطلب (non-violent): از روشهای خشن برای رسیدن به اهدافشان استفاده نکنند.
البته همانطور که ویلتس اشاره میکند اینها لزوما مرزهای دقیقی نیستند. مثلا تعریف فعالیت سیاسی در کشورهای مختلف میتواند متفاوت باشد و فعالیت در جهت حقوق بشر هم میتواند یک فعالیت سیاسی محسوب شود یا بسیاری از این سازمانها میتوانند به عنوان مشاور برای قراردادهای تجاری بعضی از شرکتهای بازرگانی عمل کنند و حتی همانطور که نیکولز اشاره میکند با قوانین مثل معافیت مالیاتی، کاملا نقش یک بنگاه اقتصادی را بازی کند. حتی داوطلبانه بودن فعالیت در این سازمانها که پروفسور ویلتس در نهایت به آن معتقد است، یک موضع کاملا چالشبرانگیز است. مثلا بنگاههای توسعهای نظیر آکسفام بریتانیا یا نوویب هلند که NGO نامیده میشوند، به مانند یک شرکت تجاری و غیرداوطلبانه اداره میشوند و به زعم نگارندگان، اساسا ایجاد انگیزه مناسب برای شروع، ادامه و به پایان رساندن یک پروژه به صورت داوطلبانه در قشر قابل توجهی از مردم تقریبا غیرممکن است. شاید یکی از دلایل ضعف مفرطی که در نحوه سازماندهی و اداره کردن این سازمانها و همچنین نبود هنجارهای حرفهای بینالمللی دیده میشود- که بررسیها نشان میدهد حتی در کشورهای توسعهیافته نیز وضع تا حدی به همین منوال است- از عدم توانایی جذب نیروهای قوی و با انگیزه ناشی میشود.
به هر ترتیب برای سهولت ادامه بحث، دو مورد از مهمترین انواع تقسیمبندیهای سازمانهای غیر دولتی بر اساس فعالیت و بر اساس شعاع پوششدهی در ادامه میآید: (ادامه یادداشت مستقیما از مقاله «NGO چیست؟» از پروفسور پیتر ویلتس(Peter Willetts) با تغییرات مختصر ترجمه شده است).
تقسیمبندی NGOها براساس نوع فعالیت
متداولترین دستهبندی برای سازمانهای غیردولتی، دستهبندی بر اساس عملیاتی بودن یا مبارزات مدنی و اجتماعی (campaigning) است. میتوان این را اینگونه تعبیر کرد که این یک انتخاب بین یک تغییر کوچک به صورت مستقیم از طریق پروژهها است، یا یک تغییر بزرگ به صورت غیرمستقیم از طریق تغییر سیستمهای سیاستی.
سازمانهای عملیاتی باید منابعِ به صورت اهدای مالی، مواد و داوطلبین را به منظور انجام پروژهها و برنامههایشان آماده کنند. این فرآیند نیازمند یک سازماندهی کامل است. تامین مالی از طریق اهداها و قراردادها از دولتها، موسسات و شرکتها، به زمان و تخصص برای برنامهریزی، آمادهسازی درخواستها، تنظیم بودجه، حسابداری و گزارش نیاز دارد. بنابراین سازمانهای عملیاتی باید یک ستاد مرکزی سلسله مراتبی به علاوه کارکنان عملیاتی در میدان داشته باشند.
با نسبت متفاوت، سازمانهای مبارزات مدنی همچنان نیازمند چنین فعالیتهایی هستند. تامین مالی هنوز امری ضروری است اما با مقیاس کوچکتر. تشویق کردن افراد به وقتگذاری بسیار مهم است. علاوه بر اینکه لازم است تعداد کمی مدت زمان زیادی صرف فعالیتها کنند، گاهی لازم است تعداد زیادی افراد را برای یک دوره زمانی کوتاه آماده کنیم. لزومی ندارد اهداکنندگان خارجی (external) کار اجرایی انجام دهند، اما طبق مقررات حامیان باید در جریان امور باشند و از فعالیتها اطلاع داشته باشند.
بنابراین با وجود همه تفاوتهایی که وجود دارد، هر دو گروه سازمانها به جمعآوری اعانه، تجهیز برای انجام کارها توسط حامیان، سازماندهی مناسبات ویژه، جلب توجه رسانهها و اداره یک ستاد مرکزی نیاز دارد. با وجود این تعاریف و دستهبندی، نمیتوان سازمانهای غیردولتی را در دو گروه عملیاتی و مبارزات مدنی تقسیم کرد، بلکه این دو دسته دو سر یک طیف هستند و در دنیای واقعی هر سازمان غیردولتی بنا به نوع فعالیتش در یک جای این طیف قرار میگیرد. سازمانهای عملیاتی هنگامی که در انجام پروژههایشان به مشکل برمیخورند و تاثیر پروژه ناکارآمد میشود، به مبارزات مدنی روی میآورند. از طرفی سازمانهای مبارزات مدنی نمیتوانند مشکلات فوری عملی را نادیده بگیرند، به عنوان مثال سازمانهای حقوق بشر یا زنان برنامهها و پروژههای حمایتی برای کمک به قربانیان تبعیض و ناعدالتیها دارند.
تقسیمبندی NGOها براساس شعاع پوششدهی
مدل کلاسیک تقسیمبندی سازمانهای غیردولتی بر اساس سلسله مراتب جغرافیایی است. افراد در گروههای محلی فعالیت میکنند که در شهرستانها و ایالات (provinces) سازماندهی میشوند و اداره مرکزی آنها در پایتخت قرار دارد. به چنین سازمانهای غیردولتی، سازمانهای غیردولتی ملی گفته میشود. گاهی چند سازمان غیردولتی در منطقه با هم ترکیب میشوند و یک سازمان غیردولتی بینالمللی تشکیل میدهند که به اختصار INGO گفته میشود. البته لزومی ندارد در همه سازمانها این سلسله مراتب رعایت شود. به عنوان مثال در سازمانها بزرگ سطح بینالمللی به نسبت نقش کوچکی ایفا میکند و حتی برای خود اعضای سازمان هم جذابیت چندانی ندارد. با این وجود در چنین سازمانهایی که جهانی هستند، فرآیند تصمیمگیری روندی دموکراتیک دارد؛ در حالیکه پستهای کلیدی در سطح ملی با انتخابات تعیین میشوند، افراد در سطح جهانی همراه به صورت غیرمستقیم توسط یک سری شورای بینالمللی یا مجمع نمایندگان ملی انتخاب میشوند.
تا اوایل دهه نود که سازمانهای غیردولتی محلی و ایالتی فعالیتهای بین کشوری نداشتند، سازمان غیردولتی به سازمانی اطلاق میشد که حداکثر در سطح ملی باشد و به سازمانهای منطقهای و جهانی سازمان غیردولتی بینالمللی (INGO) گفته میشد. اما در دهه نود، سازمانهای محلی و ایالتی با یک جهش ناگهانی فعالیتهایشان را در سطح جهانی شروع کردند؛ به ویژه در مسائل محیطزیست و مباحث اجتماعی. از آن زمان به بعد واژه INGO کارکرد خود را از دست داد و سازمان غیردولتی هم به سازمانهای ملی گفته میشود و هم بینالمللی. سازمان ملل برای سازمانهای غیردولتی محلی واژگان جدید ابداع کرد از جمله سازمانهای مردمی (gross-roots organization)، سازمانهای محلهمحور (community base organization) که به اختصار CBO گفته میشود و سازمانهای جوامع مدنی (civil society organization) که به اختصار CSO گفته میشود.
تعداد اندکی از سازمانهای غیردولتی بر پایه مدل سلسله مراتب دموکراتیک جهانی (global democratic hierarchy) هستند. یک نوع این سازمانهای غیردولتی، سازمانهایی هستندکه مشترکان و طرفدارانشان تنها برای تامین مالی و دریافت اخبار و در صورت نیاز وارد عمل شدن هستند و هیچ کنترل دموکراتیکی بر مخارج و سیاستگذاریهای سازمان ندارند. چنین ساختاری در میان سازمانهای اجتماعی بشردوستانه مانند کاهش فقر و افزایش رفاه اجتماعی و سازمانهای محیط زیستی متداول است. یک نوع دیگر سازمانهایی است که افراد برای عضویت در آن باید پیششرطهای لازم را داشته باشند. مانند مجمعهای تجاری که تنها افراد با پیشه خاصی میتوانند عضو آن شوند یا سازمانهای حرفهای، علمی و تکنیکی که تنها افرادی که قابلیتهای مرتبط را دارند، میتوانند عضو بشوند. این سازمانها بیش از آنکه پایه جغرافیایی داشته باشند، پایه کارکردی دارند. سیاستهای اینگونه سازمانها بر اساس استانداردهای حرفهشان است و کسی که از این استانداردها تخطی کند، از سازمان اخراج میشود. نوع دیگر سازمانهای مذهبی هستند. تقسیمبندی قدرت بر پایه مذهب، متن مقدس، جذبه و ابهت (charisma) افراد یا سلسله مراتب مذهبی است. هیچ کدام از این سازمانهای ادعای NGO بودن ندارند؛ اما در سیستم سازمان ملل با آنها مانند سازمانهای غیردولتی رفتار میشود. در یادداشت بعدی سعی خواهد شد که درباره اطلاق جزئی این تقسیمبندیها بیشتر صحبت شود.
* zeinabz@gmail.com
** hrsaber@gmail.com
ارجاعات:
[۱]: قسمت نخست این سلسله یادداشتها، در صفحات ۲۸ و ۲۹ روزنامه دنیای اقتصاد (چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۰) منتشر شده و در آدرس زیر قابل دسترسی است:
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=۲۷۰۳۶۰
ارسال نظر