تروریسم و ناامنی

دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۰۴ در تعریف دیگری از تروریسم چنین آورده است: «تروریسم عبارت است از تهدید یا استفاده از خشونت بر ضد شهروندان برای دستیابی به اهداف سیاسی و ترساندن مخالفان.» مجتبی کفایت در تحقیقی با عنوان «اثر تروریسم بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب خاورمیانه» چنین استدلال کرده است که بی‌ثباتی سیاسی بر عملکرد متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید اثر دارد. نااطمینانی‌ای که در فضای بی‌ثباتی سیاسی و انجام رفتارهای خشونت‌آمیز (از قبیل فعالیت‌های تروریستی) در کشورهای در حال توسعه پدید می‌آید، موجب عدم توانایی کشور در جذب موفق سرمایه‌های خارجی، فرار سرمایه و کاستن از سرمایه‌گذاری‌ها می‌شود.

از جمله شاخص‌های بی‌ثباتی سیاسی که به‌عنوان یکی از مسائل حساس جامعه بین‌الملل مخصوصا کشورهای در حال توسعه مطرح‌شده مساله تروریسم است. امنیت، مفهومی پیچیده است و به‌دلیل وجود شاخص‌های کیفی تشکیل‌دهنده و پیچیدگی آن، چه از لحاظ نظری و چه از لحاظ تجربی، محل اختلاف است. تروریسم، عامل اساسی برهم زننده امنیت اقتصادی و اجتماعی است. تروریسم از مجراهای مختلفی بر رشد اقتصادی اثر می‌گذارد. افزایش تهدیدات و حوادث تروریستی منجر به ایجاد ناامنی در کشور مبدأ می‌شود و ورود گردشگر را به‌صورت منفی تحت تاثیر قرار می‌دهد.

تروریسم همچنین از طریق ایجاد کاهش احساس امنیت، سرمایه‌گذاری در زمینه‌های مرتبط باگردشگری را مختل کرده و از تقویت این بخش پیشگیری می‌کند. تاثیر مستقیم حوادث تروریستی ایجاد فضای ناامنی بر اقتصاد است؛ زیرا منابع مولد اقتصادی را نابود و منحرف می‌سازد. منابع مولد کمیابی که می‌توانست برای تولید کالاها و خدمات در جامعه استفاده شود، اکنون از بین رفته است. همچنین منابع و بودجه‌هایی که برای سایر بخش‌های مفید اقتصاد اختصاص یافته است، در نتیجه حوادث تروریستی، دیگر قابل استفاده نیستند.

هیچ‌کدام از این تغییرات که برای ایجاد امنیت ضروری است، ثروتی اضافی برای جامعه خلق نمی‌کند و سطح رفاه را بالا نمی‌برد و رشد اقتصادی را نیز به‌صورت منفی تحت تاثیر قرار می‌دهد.