رقیب یکه‌تاز بخش خصوصی

 روزنامه‌های وطن و طلوع از جمله روزنامه‌های مهم منتشرشده تا پیش از مشروطیت بودند که توانستند از دایره نفوذ ساختاری و محتوایی حکومت بیرون بجهند. روزنامه وطن اولین روزنامه ایرانی دوزبانه (فارسی و فرانسه) و نخستین روزنامه‌ای بود که در تاریخ کشور توقیف شد.

بعد از استقرار مشروطیت، نشریاتی همچون مجلس، ندای وطن، حبل‌المتین و صبح صادق منتشر می‌شدند که می‌توان آنها را نخستین رسانه‌های مستقل در ایران تلقی کرد که نقشی در تحول ذهنیت مردم داشتند. در این برهه از تاریخ ایران، مطبوعات به‌عنوان نمادهای دموکراسی و آزادی مطرح شدند.

در پی اعلام فرمان مشروطیت شمارو تیراژ مطبوعات به نحو چشم‌گیری افزایش یافت؛ به‌طوری‌که شمارگان روزنامه مساوات به ۳هزار، روزنامه صوراسرافیل به ۵هزار، روزنامه مجلس به تدریج از ۷هزار به ۱۰هزار و روزنامه انجمن ملی به ۵هزار نسخه رسید.

هنگام صدور فرمان مشروطیت ۲۰روزنامه و نشریه در ایران منتشر می‌شد. در پی جنگ جهانی اول با وجود انسداد فرهنگی و سیاسی و مضیقه مالی، نشریات مستقل کماکان منتشر می‌شدند.

اتفاق مهم در آن دوره انتشار نشریاتی با مدیریت زنان بود. «شکوفه» به سردبیری مریم عمیدسمنانی ملقب به مزین‌السلطنه، دومین نشریه ویژه زنان ایران پس از نشریه دانش (۱۲۹۰–۱۲۸۹) به‌شمار می‌رود.

از ویژگی‌های این نشریه می‌توان به لحن طنزآمیز و انتقادی، پرداختن به مسائل زنان ایرانی، تحصیل و آموزش دختران و مسائل سیاسی اشاره کرد.

هدف نشریه آشنا کردن زنان با آثار ادبی، خرافه‌زدایی، راهنمایی‌های خانه‌داری و بچه‌داری و کوشش در بهبود روحیه زنان بود. با گذشت زمان، طی سال‌های بعد لحن مجله تندتر و اعتراضاتش به وضعیت اجتماعی صریح‌تر شد و مثلا به انتقاد از سنت ازدواج دختران در سن پایین و حتی اعتراض به مداخلات ابرقدرت‌ها و تشویق استقلال ملی پرداخت.

یکی از مهم‌ترین اقدامات مزین‌السلطنه به‌عنوان مدیر مسوول شکوفه، معرفی کاندیداهای مورد قبول زنان در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی بود. این نشریه در سال۱۲۹۸ متوقف شد. کودتای۱۲۹۹ فضای رسانه‌ها را نیز منقلب کرد. روزنامه‌نگاران منتقد و مستقل به زندان افتادند یا مجبور به ترک کار شدند.

کامرون مایکل امین در مقاله «مطبوعات و دیپلماسی عمومی در ایران: از قاجار تا پهلوی اول»، به تحلیل وضعیت نشریات و رویکرد آنها پرداخته است. ایرانیان نیز در پی رویکردی جامع‌تر برای تبلیغات داخلی و «دیپلماسی عمومی» بودند که به‌وسیله آن قدرت نهادی دولت و تکنولوژی و فنون جدید ارتباطات جمعی را به‌کار گیرند.

این تغییر قبل از جنگ جهانی اول آغاز و در دوران پهلوی دوم تسریع شد. در ۳نوامبر۱۹۱۶ دولت ایران تصمیم به ‌خصوصی‌سازی روزنامه دولتی ایران گرفت و با اعطای مجوز چاپ و نشر به نماینده سابق مجلس خراسان، سیدحسین اردبیلی، زمینه تبدیل روزنامه به‌صورت نیمه رسمی به وجود آمد؛ با این توافق که اطلاعیه رسمی دولت به‌صورت رایگان در ازای کمک هزینه ماهانه دولت به مبلغ ۲۵۰تومان منتشر شود. علاوه بر این، اردبیلی هدف یا مسلک روزنامه را چنین اعلام داشت: «با تشویق شورای عالی دولت، بی‌طرفی به امور خارجی، احترام به کشورهای همسایه و پرهیز از هرگفتاری که به روابط حسنه میان دولت بلندمرتبه و دول‌ خارجی  آسیب برساند.»

 ممکن است این‌گونه مطرح شود که این شیوه سخت‌گیرانه در راستای تلاش ناموفق ایران برای داشتن رابطه بی‌طرفانه با دولت‌های خارجی در طول جنگ جهانی اول بوده است.

 ایران وضعیت حقیقی نیمه رسمی خود را در طول دو جنگ جهانی، با وجود تغییرات مدیریتی از سوی سیاستمدار و دیپلمات کوشا، دکتر زین‌العابدین رهنما از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۱ با کمک فردی بانفوذ به نام مجید موقر حفظ و منتشر کرد.

وزارت امور خارجه انگلیس در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ رادیو را به‌عنوان یک سازمان دولتی بالفعل زیر نظر رهنما مطرح کرد. آنها نگرش ایران را نسبت

 به منافع به انگلیس به‌عنوان ابراز احساسات در دربار پهلوی پیگیری کردند و همچنین فراز و نشیب دوران مدیریت رهنما، از حرف جمله برکناری از خدمتش در سال۱۹۲۷ و ۱۹۳۵و تبعید به عر اق و سپس بیروت. او مدت کوتاهی پس از استعفای اجباری رضاشاه در ۱۹۴۱ برای از سر گرفتن کنترل ایران از تبعید بازگشت. رهنما سپس به سمت دیپلمات در پاریس (۱۹۴۵) و دمشق (۱۹۴۸) منصوب شد.

گذشته از دغدغه‌های دیپلماتیک، موضوع مهمِ هزینه‌ها نیز مطرح بود. یارانه دولت در سال۱۹۱۷ برای جبران افزایش قیمت کاغذ دو برابر شد و این آغاز مشاجره مدیران و دیگر مقامات دولتی شد.  در طی دوره بین دو جنگ جهانی، دولت ایران برای محاسبه هزینه‌های عملیاتی تلاش‌هایی به‌عمل آورد. با وجود این سوالی که مطرح می‌شود  این است که آیا سرمایه‌گذاری زمان و منابع در مطبوعات دارای ارزش بود؟

نگرش‌ها به‌طور فزاینده برای مقامات دولتی ایران، مانند مقامات انگلیسی با شک و تردید توأم بود. حتی در فرهنگ مطبوعات، نظراتی برای حمایت از نقش بیشتر دولت در نظم گسترده‌تر رسانه‌ها مطرح می‌شد.

مجله «ایرانشهر» در سال۱۹۲۲ طرحی برای اقدامات موثر در عرصه فیلم و تئاتر و نیز اصلاحات قانونی، آموزش عمومی و عملیات بهداشت عمومی مطرح ساخت. اما نشریات دولتی کماکان دولتی باقی ماندند.

رادیو تهران به‌عنوان رسانه نوین دولتی، چهارم اردیبهشت۱۳۱۹ (۲۴ آوریل ۱۹۴۰) افتتاح شد؛ سالی که بزرگ‌ترین جنگ تاریخ بشریت  در جریان بود.

رادیو تهران به‌عنوان یک رسانه حکومتی، سیاست فرهنگی سیاسی مقامات را بازنمایی می‌کرد و این آغاز حکومتی شدن رسانه‌های  نوین در ایران بود.

منبع: مطبوعات و دیپلماسی عمومی در ایران (از قاجار تا پهلوی اول)، نوشته کامرون مایکل امین

ترجمه مصطفی لعل شاطری