سرآغاز کشف نفت  در عراق

در واقع پیش از شروع جنگ جهانی اول با توافق انگلستان و آلمان، شرکت‌های نفتی این دو کشور در مناطقی از امپراتوری عثمانی فعال شدند؛ اما جنگ جهانی اول وضعیت را کاملا دگرگون کرد و دو کشور رو در روی هم قرار گرفتند.

در جریان جنگ جهانی اول، فرانسه و انگلستان بر سر نحوه تقسیم متصرفات پس از جنگ با هم به توافق رسیدند. این توافق که به توافق سایکس-پیکو مشهور است و میان وزرای خارجه دو کشور امضا شد به صورت مستقیم به نحوه تقسیم امپراتوری عثمانی میان طرفین اشاره دارد. در این میان یکی از مسائلی که از اهمیت بسیاری برخوردار بود و دو طرف به آن توجه خاصی نشان دادند، نحوه تقسیم طلای سیاه در محدوده امپراتوری عثمانی بود.

ابتدا توافق شد که نفت عراق و محیط پیرامونی آن برای مدتی میان طرفین تقسیم شود و با توجه به الزامات جنگ، هر دو از این خوان نعمت بهره‌مند شوند. در سال۱۹۱۸م وزیر خارجه وقت انگلستان، آرتور بالفور، در جمع نخست‌وزیران کشورهایی که جزو بریتانیای کبیر به‌شمار می‌آمدند به‌صراحت به نقش نفت اشاره و اعلام کرد که انگلستان، باید در امور عراق جایگاه محوری داشته باشد و از نفت آن به‌عنوان مهم‌ترین منبع راهبردی در جهان حداکثر استفاده را بکند. به این‌ترتیب بهانه لشکرکشی به عراق برای رهبران بریتانیا فراهم شد.  در حقیقت با وجود تکذیب و انکار لرد کرزن که می‌گوید نفت دلیلی برای حمله انگلستان به عراق در جنگ جهانی اول نبوده است، شواهد و قرائن حاکی از آن است که نفت عامل مهمی در لشکرکشی انگلستان به عراق در این دوره است. به تعبیری منافع انگلستان در جنگ جهانی اول و نیاز ماشین جنگی این کشور به نفت سبب شد در سال۱۹۱۸م و در بحبوحه اولین جنگ بزرگ جهانی، دولت انگلستان به موصل لشکر کشد و کنترل مناطق نفت‌خیز شمالی عراق را به دست گیرد. به این ترتیب انگلستان با کنار گذاشتن فرانسه و نادیده گرفتن این کشور روی به تصرف عراق آورد، در این کشور پایگاه نظامی ایجاد کرد و در نهایت اداره امور این کشور را به‌دست گرفت.

در این میان، شواهد، اسناد و مدارک متعددی وجود دارد که این گزاره را تصدیق می‌کند؛ برای مثال می‌توان به نامه‌ای اشاره کرد که وزیر جنگ کابینه انگلستان، یعنی سر مونیکا هنکی، در مراحل نهایی جنگ به وزیر امور خارجه این کشور؛ یعنی آرتور بالفور، نوشت و در آن به‌صراحت به اهمیت نفت در پیروزی‌های انگلستان در مدت جنگ اشاره کرد. وی همچنین گفت که حفظ شریان نفت عراق در ردیف اهداف دست اول دولت انگلستان قرار خواهد گرفت. او تاکید کرد که نفت عراق و مناطق پیرامونی آن اهمیت بسیاری برای انگلستان بعد از جنگ دارد. به عبارت صریح‌تر، لندن که قصد داشت خرابی‌های ناشی از جنگ جهانی اول را سامان دهد و کشورش را در مسیر توسعه دوباره به پیش راند، به‌عنوان پیروز جنگ نیاز مبرمی به نفت عراق و مناطق اطراف آن داشت. اما این پایان کار نبود. با پایان یافتن جنگ جهانی اول و پیروزی متفقین، طرفین برای تصمیم‌گیری درباره مسائل مربوط به جنگ و آینده جهان در ورسای فرانسه دور هم گرد آمدند. یکی از مسائل مطرح در مذاکرات میان فرانسه و انگلستان بحث بر سر نوع رویکرد نسبت به عراق و چگونگی استفاده از نفت این کشور بود. جرج لوید نخست‌وزیر بریتانیا و پیتر کلمانسو همتای فرانسوی‌اش درباره این موضوع با هم بحث و جدل کردند و درنهایت رئیس‌جمهور آمریکا بود که میان طرفین میانجی‌گری کرد و کوشید چالش میان دو طرف را حل و فصل کند.  در پایان طرفین در توافق محرمانه سان ـ رمو، که در سال۱۹۲۰م امضا شد، موافقت کردند که نفت عراق به انگلستان واگذار شود و در ازای آن شرکت نفت ترکیه و عواید و منافع ناشی از آن به فرانسه برسد.

آمریکایی‌ها مخالف این توافق بودند و آن را امپریالیسم آنگلو - فرانسوی لقب دادند و خواستار نقش‌آفرینی آمریکا در منابع نفت عراق شدند. در نتیجه منازعه قدرت‌های استعمارگر بر سر نحوه تقسیم نفت عراق همچنان ادامه پیدا کرد؛ به‌نحوی‌که روابط انگلستان و آمریکا به سردی گرایید. این روند باعث شد بریتانیا از متحد راهبردی خود دلجویی کند و زمینه همکاری میان طرفین بر سر نحوه تقسیم نفت عراق فراهم شود. به این ‌ترتیب از طرف آمریکا والتر تیاگله، رئیس بزرگ‌ترین شرکت نفتی آمریکا، یعنی نیوجرسی، برای تشکیل یک کنسرسیوم با مقام‌های لندن، مخفیانه وارد مذاکره شد.  در اکتبر سال ۱۹۲۷م بود که یک تیم تحقیق از بریتانیا موفق شد در حوالی کرکوک عراق منابع عظیم دیگری از نفت عراق را کشف کند و اشتیاق طرفین به‌ویژه آمریکا را برای مذاکره و رسیدن به نتیجه بیشتر کند. این میدان نفتی، که «میدان خانه» نام داشت، یکی از بزرگ‌ترین میدان‌های نفتی در جهان به‌شمار می‌آمد و می‌توانست سود سرشاری را نصیب قدرت‌های استعمارگر کند.

در نهایت در ژوئیه سال۱۹۲۸م طی توافقی که موافقت‌نامه خط قرمز نام داشت، کنسرسیومی از شرکت‌های بریتانیایی و آمریکایی کنترل نفت عراق را به دست گرفتند و تلاش کردند از این منبع سرشار حداکثر استفاده را ببرند. در این توافق که میان این دو قدرت استعمارگر به امضا رسید، بیش از ۵۰درصد نفت عراق نیز به انگلستان می‌رسید و این کشور می‌توانست از طریق آن اقتصاد خود را مدیریت کند. سهم آمریکا از نفت عراق تقریبا کمتر از ۴۰درصد بود.

منبع:

 Stephen Hemsley Longrigg (۱۹۶۱) .Oil in the Middle East.New York: Oxford University Press.