تاثیر جنگ اول جهانی بر معیشت مردم ایران

روزنامه ایران در گزارشی به تاریخ ۵شوال۱۳۳۵ به بحث از کمبود آذوقه در ولایات ایران می‌پردازد، در اینجا خلاصه‌ای از این گزارش مفصل برای درک اوضاع آن زمان ضروری به نظر می‌رسد:

مشکلات طاقت‌فرسا از هر طرف مملکت را احاطه کرده موانع و محذورات از هر جانب به ما روی آورده است.

در این میان عسرت ارزاق، کمیابی گندم در مرکز و ولایات و بالاخره بهانه‌ای که خشکسالی دست محتکران و مالکان بی‌انصاف دست به دست هم داده و این عسرت مصنوعی را ایجاد کرده‌اند که یک قضیه تهدیدآمیز است که بدون شک عواقب وخیمی بر اوضاع داخلی به جای خواهد گذاشت؛ زیرا چنین وضعی در صورت تداوم نه تنها افکار و اقدامات حکومت مرکزی را به خود مشغول خواهد داشت و از سایر اصلاحات بازخواهد داشت، موجب ظهور حوادثی خواهد شد که شاید به این زودی‌ها حل آنها ممکن نشود.

در سر خرمن، در موقع محصول، زمانی که بیش از ۵۰ هزار خروار غله دولتی نزد مستاجران و مباشران خالصجات در اطراف تهران موجود است حالت نان شهر این‌گونه است: پس از برداشته شدن خرمن و تفریط آن و از میان رفتن غلات دولتی به وسایلی که می‌دانیم آیا وضعیت زمستان آینده ما به چه حالت خطرناکی خواهد افتاد؟ خطر جدی است، مسامحه ولاقیدی جنایت غیرقابل عفو است آنچه ما اطلاع داریم، محتکران بی‌وجدان که منافع خود را در گرسنگی و خانه خرابی مردم می‌بینند از هر طرف خویشتن را مهیای استفاده کرده، از کسانی که صدتا دویست تومان پول حاضر کرده‌اند تا گندم بخرند اما آنانی که صدها و هزاران خروار گندم دارند به امید گران‌تر شدن حاضر به فروش آن نیستند. مشاهده مغازه‌های خبازی و جمعیت زیادی که جلو آن تجمع کرده‌اند و از صبح تا ظهر نمی‌توانند نان به دست بیاورند فوق‌العاده رقت‌انگیز است.

 هیات اتحادیه اصناف تهران عریضه تلگرافی جالب توجهی درخصوص عسرت غیرقابل تحمل و نتایج ناگوار آن به شاه ارسال کرده‌اند و خواستار مساعدت او شده‌اند و روز گذشته هم هیات وزرا در جلسه‌ای که برگزار کرد به مساله نان پرداخت که از نظر آنان معضلی مصنوعی است.

وضع نامطلوب نان در پایتخت در حالی است که اطلاعات و تلگراف های زیادی از خراسان، آذربایجان، فارس، اصفهان و غیره و غیره می‌رسد که همگی دال بر عسرت و دشواری زندگی مردم است. (روزنامه ایران، ، ۱۳۳۵ ص ۱)

 نکته جالب در این گزارش عدم اشاره روزنامه ایران به نقش اشغالگران در نایاب شدن غله و دیگر اقلام خوراکی است، حال آنکه معضل جدی کمبود آذوقه را صرفا به محتکران نسبت داده است. به هرحال از این گزارش پیداست که مساله تامین آذوقه برای مردم در ولایات مختلف با دشواری روبه‌رو بوده است. به راحتی می‌توان دخالت‌های پیدا و پنهان آنها را در همه امور حتی با استفاده از اسناد خود آنها مشاهده کرد.

در این میان مساله نفوذ آلمان و حمله عثمانی به ایران و اشغال صفحات غربی ایران مزید بر علت شده بود که روس‌ها و انگلیسی‌ها به هیچ مرزی و حدی پایبند نباشند. از این رو بازنده اصلی این داستان تنها ملت ایران بود. ملتی که در سال‌های جنگ به سبب خشکسالی، قحطی و چپاول ایران توسط اشغالگران عملا حتی نان خوردن برای ادامه زندگی نداشت. نانی که خریداری می‌شد تا کفاف سربازان قشون بیگانه را بدهد.

 در این اوضاع و احوال که دولت ثباتی نداشت و عوامل روس و انگلیس جولان می‌دادند، عملا مردم به حال خود رها شده بودند. طبق گزارشی دیگر در همین رابطه از جان لارنس کالدول، کنسول آمریکا در ایران، با عنوان «فقر و رنج در ایران» به تاریخ ۴اکتبر۱۹۱۷ برابر با ۱۲مهر۱۲۹۶ در تشریح قحطی فزاینده آمده است:

«کمبود مواد غذایی، خصوصا گندم و انواع نان، سراسر ایران به ویژه مناطق شمالی و حاشیه‌ای و نیز تهران را چنان در برگرفته که پیش از آغاز زمستان، فقر و رنج وسیعی پدید آمده است. تردیدی نیست که زمستان امسال مرگ و گرسنگی چند برابر خواهد شد. حتی در این موقع از سال، قیمت ارزاق به بالاترین حد خود طی چندین سال گذشته رسیده و کمبود غله و میوه‌جات حقیقتا هشداردهنده است.

 تاثیر جنگ جهانی اول بر تجارت مشهد

یکی از اثرات اقتصادی جنگ جهانی اول، محدودیت برای فعالیت برخی از تجار بود. تجاری که در ارتباط با آلمان‌ها بودند. اگرچه به‌طور مستقیم در جنگ دخالت نداشتند، ولی فعالیتشان تحت تاثیر سیاست‌های طرفین درگیر در جنگ قرار گرفت. یک نمونه از این تاثیرگذاری لیست سیاه ایران بود. لیستی که انگلیسی‌ها در دوره جنگ تهیه کردند و شامل نام عده‌ای از تجار ایرانی و شرکت‌های داخلی و خارجی بود که با دشمنان انگلیس به‌ویژه آلمانی‌ها معامله داشتند.

انگلیسی‌ها در سال‌های ۱۹۱۶م/  ۱۲۹۵ش به مدت سه‌سال چنین لیستی را تنظیم و آشکارا اطلاعات آن را منتشر می‌کردند. کسانی که نامشان در لیست قرار می‌گرفت اموالشان در انگلیس و سایر قلمرو انگلیس توقیف و معامله با آن قطع می‌شد.

یکی از اثرات حضور سالدات‌های روس در مشهد ایجاد ناامنی برای آلمانی‌تبارها و هوادارانشان بود که در زمینه تجاری فعالیت داشتند. هوفمان آلمانی که تجارت‌خانه‌ای در مشهد داشت، توسط سالدات‌های روسی کشته شد.

از مقاله‌ای به قلم منیژه صدری

گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی