آمارتیاسن؛ توسعه و آزادی و نقشآفرینی زنان
اخلاق و اقتصاد، ترجمه حسن فشارکی، تهران، نشر و پژوهش شیرازه.
اندیشه عدالت، ترجمه هرمز همایونپور و وحید محمودی، انتشارات کندوکاو، ۱۳۹۰.
برابری و آزادی، ترجمه حسن فشارکی، تهران، نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۹۵.
هویت و خشونت، توهم تقدیر، ترجمه فریدون مجلسی، آشیان.
مارتا نوسبام و آمارتیاسن، کیفیت زندگی، ترجمه حسن فشارکی، تهران، شیرازه کتاب ما، ۱۳۹۷.
در اقتصاد کلاسیک، توسعه یعنی افزایش درآمد، صنعتی شدن، پیشرفت فناوری، مدرنیزه شدن و همانند اینها. این دیدگاه از اول ما را در دایرهای بسته محدود میسازد. آمارتیاسن اما معتقد است علم اقتصاد در بعد اخلاق بسیار فقیر است و بیان میکند که بر خلاف دیدگاه رایج که صرفا شعار «ثروت بیشتر، لذت بیشتر» را برگزیده است، دغدغه اصلی آموزههای اخلاقی، روی چگونگی توزیع ثروت متمرکز است.
در توسعه از منظر آمارتیاسن، آزادی و انواع آن از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
در حقیقت داستان آمارتیاسن با آزادی شروع میشود؛ زیرا اعتقاد دارد نقش انواع آزادی در مقابله با فقر مستمر، نیازهای ابتدایی ارضانشده، بروز قحطی، گرسنگی گسترده، نقض آزادیهای سیاسی اولیه و اساسی، بیاعتنایی وسیع، نقشآفرینی زنان، افزایش آسیب به محیط زیست و پایداری زندگی اقتصادی و اجتماعی باید مشخص شود.
یکی از مهمترین آثار آمارتیاسن کتاب «توسعه بهمثابه آزادی» است.
سن در این کتاب، توسعه را به منزله گسترش آزادیهای واقعی که مردم از آن بهره میبرند، در نظر گرفته است. از نظر او، توسعه، مستلزم حذف منابع اصلی مخالف آزادی است. بعضی از این منابع: فقر و استبداد، فرصتهای اقتصادی اندک و محرومیت اجتماعی نظامیافته، غفلت از ایجاد تسهیلات عمومی و عدمتسامح یا مداخله بیش از حد دولتهای سرکوبگر را شامل میشوند. در ابتدا، توسعهیافتگی اقتصادی به معنای رشد شاخصهای کلان ملی؛ یعنی تولید ناخالص ملی، درآمد ملی و نظایر آن بود. از اواخر دهه۱۹۶۰ توزیع درآمدها و عدالت اجتماعی نیز بهعنوان شاخصهای توسعهیافتگی مطرح شد. از سال ۱۹۹۰ آمارتیاسن بحث «توسعه انسانی» را مطرح کرد.
رویکرد توسعه به مثابه آزادی که آمارتیاسن بهعنوان یک رویکرد سیستمی مطرح کرده، رویکردی نوین در مباحث توسعه است و با تاکید بر نقش فاعلی انسان بهعنوان هدف و ابزار توسعه، میتواند پاسخگوی نیاز کشورها به یک رویکرد مناسب برای طراحی استراتژیهای جامع توسعه باشد.
این رویکرد در عین جامعیت در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مسیر حرکت در فرآیند توسعه را در سایه خلق امکانات آزادی برای انسانها در حوزههای فوق میداند و معتقد است هدف توسعه نیز چیزی جز دستیابی به انواع آزادیها (شامل برخورداری از امکانات و تسهیلات اقتصادی، فرصتهای اجتماعی، آزادیهای سیاسی و نظایر آن) نباید باشد. به عبارت دیگر، توسعه، عصاره انواع آزادیها است و هدف اصلی توسعه، حذف ناآزادیها (Unfreedom) و افزایش دامنه انتخاب انسانها است. توسعه، برخورداری از زندگی دلخواه با توجه به هویت فرهنگی هر جامعه است.
مفهوم آزادی در این دیدگاه، تنها به آزادیهای سیاسی و آزادی بیان و مانند آن خلاصه نمیشود و آزادی در فعالیتهای اقتصادی و امکان دسترسی به منابع، برخورداری از زندگی و مواهب آن، امکان استفاده از فرصتهای اجتماعی همچون آموزش، شغل و نیز تضمین امنیت و آینده شغلی و اقتصادی را نیز دربرمیگیرد. در چارچوب این رویکرد، انسان اگر با هرگونه محرومیت و محدودیت روبهرو شود، به نوعی دچار فقدان آزادی و سلب آزادی خواهد شد و لذا زمینه رشد و تولید قابلیت در او بهعنوان فاعل توسعه از بین خواهد رفت. در این دیدگاه حتی وجود شرایطی که بخشی از شهروندان را در معرض سوانح طبیعی و قحطی و مانند آن قرار دهد، از آنجا که انسان را دچار محرومیتهای اقتصادی میسازند، نوعی ناآزادی محسوب میشوند.
تفاوت بارز این رویکرد با دیدگاههای رایج در تئوریهای اقتصادی آن است که تئوریهای پیشین، تاکید عمده و محوری بر رشد اقتصادی داشتهاند و اگر در آنها موضوعاتی چون توزیع درآمد، آموزش و توسعه انسانی مورد تاکید قرار گرفته است، بهواسطه نقش ابزاری اینها در فرآیند توسعه اقتصادی بوده است. درحالیکه رویکرد آزادیمحور، اقتصاد و مسائل مربوط به آن را یکی از محورهای پنجگانه آزادی میداند.
در این رویکرد، توجه به عزت و کرامت انسانی و رفع هرگونه محرومیت و محدودیت که عزت انسانی را مخدوش کند از محوریت خاصی برخوردار است. بنابراین در این چارچوب، فقر، نابرابری و عدمدسترسی به فرصتهای اجتماعی به قیمت رشد اقتصادی تحمیل نمیشود. نگاه این رویکرد به توسعه، نگاهی دوستانه، انسانی و مبتنی بر اخلاق است.
در دیدگاه آمارتیاسن، کلمه کلیدی Unfreedom (ناآزادی) به این معنا است که توسعه هنگامی محقق میشود که «نبود آزادی» از بین برود، چه آزادی در تبادل افکار و چه آزادی در مبادله کالا. در حقیقت در این دیدگاه، انسانها هم ابزار توسعه و هم هدف آن هستند.
منبع: انجمن علمی اقتصاد شهری ایران