روایت زندگی یک زن خاص
امروز سالروز درگذشت مهین اسکویی است
سال ۱۳۲۴ با مصطفی اسکویی ازدواج کرد و به همراه همسرش به فرانسه و سپس به مسکو رفت و در دانشکده هنرهای تئاتری مسکو تحصیل کرد. مقصد بعدیاش آلمان بود و پس از آن به ایران بازگشت تا در کنار مصطفی اسکویی تئاتر آناهیتا را بنا بگذارد.
نامهایی همچون مهدی فتحی، محمود دولتآبادی، مهین شهابی، جعفر والی، شمسی فضلاللهی، پرویز بهرام، سیروس ابراهیمزاده، یدالله شیراندامی، هادی مرزبان، ایرج راد، رسول نجفیان، کاظم هژیرآزاد، سعید امیرسلیمانی، حسین پناهی، رضا بنفشهخواه و... برآمده از این گروه هستند. مهین اسکویی البته بعدها از همسرش جدا شد و گروه تئاتر«زمان» را تشکیل داد و از سال ۱۳۷۰ در خانه خود فضایی را برای آموزش به هنرجویان اختصاص داد. برنامه آموزشی او مانند یک برنامه دانشگاهی بود و بسیاری از دانشجویان همزمان از کلاسهای آموزشی او نیز بهره میبردند.
محمود دولت آبادی نویسنده سرشناس گفته است همه آدمهایی که در این دوره در تئاتر مملکت بودند، باید در کمال تواضع اعتراف کنند از اسکوییها یاد گرفتهاند. من هم در شمار کسانی بودم که چیزهایی یاد گرفتهام. بهزاد فراهانی نیز درباره اسکویی میگوید: به عنوان شاگرد یاد گرفتم هیچگاه بدون آرمان، اندیشه و وظیفه به روی صحنه نروم.
سعید امیرسلیمانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون میگوید: نوعی هوش و خلاقیت هنری ذاتی در وجود مهین اسکویی بود که در کمتر کسی دیدهام. شاید پیش از ایشان هم بانوان دیگری در تئاتر ایران به عنوان کارگردان فعالیت کرده باشند، ولی اولین بانوی کارگردان راستین در تئاتر ایران، خانم مهین اسکویی است چراکه ایشان با متد علمی کار میکرد و آنچه را از تئاتر استانیسلاوسکی فرا گرفته بود، در آثار خودش پیاده کرد. خانم اسکویی فقط یک بازیگر یا کارگردان مطرح در تئاتر ما نبود. ایشان از نظر تربیت و پرورش هنرجو هم خدمات شایان توجهی ارائه کرد و بسیاری از هنرجویانی که در گروه تئاتر«آناهیتا» پرورش داد، غنیمتی برای تئاتر ما هستند.
«تاریکیهای سرکش» آخرین اثری بود که سعی داشت آن را به روی صحنه ببرد ولی این اتفاق نیفتاد؛ چند سال پیش اما این اثر به کارگردانی سید جواد روشن روی صحنه رفت و این کارگردان در متنی نوشت: این نمایش چند ماه تمرین شد و حتی پرو لباسها نیز انجام گرفت ولی در زمانی که همه چیز آماده اجرا بود به دلایلی به اجرا نرفت! زنده یاد مهین اسکویی همیشه در پاسخ به این سوال که چرا شما دیگر کار تئاتر نمیکنید؟ پاسخ میداد: برای اینکه هنوز به من نگفتهاند چرا نمایش «در تاریکی سرکش» متوقف شد؟ شاید اینکه چرا این نمایش اجرا نشد و آیا مسوولان باعث آن بودند یا برخی هنرمندان و... در حال حاضر دیگر اهمیت زیادی نداشته باشد ولی آنچه اهمیت دارد این است که «در تاریکی سرکش» به عنوان یک اثر هنری فرصت تولد و معرفی پیدا نکرد و حسرت آن بر دل گروه باقی ماند.
زنده یاد عباس جوانمرد بازیگر و کارگردان نامی تئاتر در یادداشتی درباره مهین اسکویی نوشته بود: درست است که پرواز «خلاقیت» دو بال به نام «تئوری و عمل» دارد، اما ورود به قلمرو آفرینش فقط با کلید «اخلاق آرتیستیک» میسر است و لاغیر، و مهین به این پیششرط و راز مهم واقف شده بود. او اینک با تکیه بر این اصل و با استفاده مستمر از تکنیک روایی و اعمال و رفتار و باور خود نه به طور اتفاقی بلکه به دلخواه میتوانست سرشت خلاق ناخودآگاهش را برای کار خلاق ارگانیک بیدار کند و از این طریق به احساسات هر نقش و مناسبات آن نقش با نقشهای دیگر و زندگی جاری در صحنه سامانی هماهنگ و حقیقی بدهد. درک احساسات و عواطف پیچیده یک نقش و ارائه آن دریافتها نه در سطح بلکه در عمق و ادامه خط سراسری یک اثر دراماتیک آن کاری است که مهین تا سر حد امکان بدون هیچ مصالحهای (در شرایط داده شده)، در پشت و روی صحنه انجام داده است. بی سبب نبوده و نیست که همسرم نصرت [پرتوی] که خود هنرپیشهای توانا و کارآزموده است، همیشه میگوید: من پس از سالها خواندن و آزمودن مشتاقانه اندیشههای استانیسلاوسکی، تنها پس از دیدن بازیهای عمیق و به یاد ماندنی خانم اسکویی پی به معنای «سیستم» بردم.