بیگانگی روح مشروطیت با روشهای خشونتطلبانه و افراطی
اقشار گستردهای از شهرنشینان، از برخی دولتمردان و اعیان درباری گرفته تا طیفهایی از روحانیان، تجار بزرگ، زمینداران، اصناف مختلف، روشنفکران و افراد عادی در این جنبش مشارکت داشتند. آنچه همه آنها را به هم پیوند میداد، رهایی از استبداد و برقراری قانون، امنیت، آزادی و عدالت بود. اصلاحاتی که مدنظر داشتند مبتنی بر تصویر بسیار کلی از حکومتهای اروپایی بود که در نوشتههای سیاحتنامهنویسان و گفتارهای مسافران، سفرا و تحصیلکردگان فرنگرفته مطرح میشد. اما سوسیالیستهای ایرانی همانند همتایان اروپایی خود از منتقدان جدی این حکومتها بودند و همراهی با نهضت مشروطه را گام نخست برای گذار به مرحله بعدی مبارزه یعنی انقلاب سوسیالیستی میدانستند. آنها بنابر ماهیت ایدئولوژیک خود هم در مضمون و هم در شکل مبارزه سیاسی، با اصلاحطلبان مشروطهخواه تفاوت داشتند. آنها قائل به جنگ طبقاتی با هدف از میان برداشتن مالکیت خصوصی بودند و در شیوه مبارزه نیز مانند انقلابیون چپگرای اروپایی بهویژه روسی از بهکار گرفتن قهر انقلابی حتی بهصورت ترور فیزیکی اکراهی نداشتند...
امپراتوری روسیه در دهههای پایانی سده نوزدهم و سالهای آغازین سده بیستم با بحران سیاسی بزرگی گریبانگیر بود که جریانهای اعتراضی آزادیخواه، نهیلیستی و سوسیالیستی از یکسو و جنبشهای جداییطلبانه ملتهای غیرروس را، از سوی دیگر دربرمیگرفت. فعالان سیاسی ملتهای غیرروسی طبیعتا به حزب سوسیالدموکرات روسیه گرایش پیدا کردند؛ چراکه این نیروی مخالف استبداد تزاری از آرمان انترناسیونالیستی حمایت میکرد و برای همه ملتها حق تعیین سرنوشت و استقلال سیاسی قائل بود. از این رو زمینه برای شکلگیری احزاب سوسیال دموکرات در میان مسلمانان قفقاز و نیز ارمنیان و گرجیها فراهم آمد. حزب نیرومند سوسیال دموکرات قفقاز در چنین شرایطی بهوجود آمدن یکی از شاخههای اصلی اش حزب «همت» بود که در ۱۹۰۴ در بادکوبه تاسیس شد؛ آن را «قدیمیترین حزب سوسیال دموکرات مسلمانان قفقاز میشمارند و با حزب روس پیوستگی داشت. بنیانگذار حزب همت دکتر نریمان نجف اوغلو نریمانف، پزشک دانشمند بود.
محمدامین رسولزاده هم از اعضای این حزب بود که پس از نهضت مشروطه به ایران آمد و در تشکیل حزب دموکرات مشارکت داشت و از نظریهپردازان آن به شمار میآمد؛ بهطوریکه مقدمه مرامنامه حزب را او نوشت. در سال۱۹۰۵ میلادی (مطابق با ۱۲۸۴شمسی) یک گروه ایرانی از اهالی تبریز و تهران کمیته سوسیال دموکرات ایران یا اجتماعیون عامیون ایران را در بادکوبه تشکیل دادند. این کمیته به تاسیس شاخه های خود در ایران پرداخت. اصطلاحات «جمعیت مجاهدین» یا «انجمن مجاهدین» یا «فرقه فداییان» معمولا و نه همیشه، بر همان اجتماعیون عامیون اطلاق میشد. تقریبا یک سال پیش از پیروزی جنبش مشروطه یعنی اواسط سال۱۳۲۳ ه.ق (مطابق با ۱۲۸۴شمسی) شعبه اجتماعیون عامیون در شهر مشهد تاسیس یافت و دو سال بعد، یعنی پس از پیروزی نهضت مشروطه، در اساسنامه آن تجدیدنظر شد و مرامنامه و نظامنامه تازه این این فرقه با عنوان شعبه ایرانی جمعیت مجاهدین تدوین شد. طبق این نظامنامه، مرکز کل اداره مجاهدین کمافیالسابق در قفقاز خواهد بود. در همان سند به ایجاد شعبههای دیگر در تهران، اصفهان، رشت و تبریز اشاره شده است. ظاهرا تغییر نام و تجدیدنظر در مرامنامه، همچنان که خواهیم دید برای دادن وجهه اسلامی به تشکیلات بوده تا بتوانند بهتر در میان تودهها نفوذ پیدا کنند.
حیدرخان تاری وردیف، معروف به حیدر عمواوغلی یکی از تاثیرگذارترین فعالان شعبههای ایرانی اجتماعیون عامیون از پیش از نهضت مشروطه و بهویژه پس از آن بود. او از بنیانگذاران حوزه مخفی اجتماعیون عامیون در تهران بود که در آن سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین رفت و آمد داشتند. این حوزه بود که رای به ترور امینالسلطان داد و آن را به کمیته مجری فرستاد. همانطور که حیدرخان در خاطرات خود آورده است، کمیته مجری هم حکم را به هیات مدهشه که عبارت از دوازده نفر تروریست تقسیم به سه جوقه چهار نفری و در تحت ریاست من بودند، فرستادند.کمیسیون مخصوص برای تعیین اسلحه یعنی اینکه ترور با بمب بشود یا با اسلحه دیگر منعقد شد. در هیات مدهشه قرعه کشیده شد، به نام عباس آقا بیرون آمد، دو نفر هم برای او محافظ قرار داده شد.
عملیات تروریستی حیدرخان منحصر به این مورد نبود او شخصا در شب ۱۵جمادیالاولی۱۳۲۵ (مطابق با ۴ تیر ۱۲۸۶) در منزل علاءالدوله «بمب بزرگی را ترکانده» و در بمبگذاری سر راه محمدعلیشاه، قتل شجاع نظاممرندی، در زمان استبداد صغیر، دست داشته است. حیدرخان رابط تشکیلات اجتماعیون عامیون ایران با سوسیالدموکرات روسیه بود و از پیشگامان ترویج قهر انقلابی، خشونت و ترور در ایران بهشمار میرود.
چپ گرایان ایرانی به مقتضای زمان مقاصد نهایی خود را پنهان میکردند و مترصد موقعیت مناسبی بودند تا خواستههای واقعی خود را عملی سازند. حدود یک سال پس از پیروزی جنبش مشروطه، فرقه اجتماعیون عامیون (مجاهد) در کنفرانسی در شهریور۱۲۸۶ (۱۹۰۷ میلادی) که ظاهرا در مشهد برگزار شده، برنامه و بهویژه اساسنامه خود را با شرایط جدید تطبیق میدهد. در پیشگفتار این برنامه لزوم حرکت تدریجی درخواستهای سیاسی و تایید نظام پارلمانی تازه تاسیس در ایران بیان شده است. در این سند با وجود ابراز اعتماد محدود به نمایندگان انتخابی مجلس، درباره هرگونه اعتماد به وزیران دولت هشدار داده میشود و اینکه مردم برای نظارت بر فعالیتهای صاحبان قدرت باید در سازمانهای مجاهد متشکل شوند. برنامه تاکید میورزد که این کار وظیفهای مقدس است: «همانطور که در قرآن آمده است خداوند افراد فعال را بیشتر از افراد منفعل دوست میدارد.»