تورستین وبلن، نظریهپرداز طبقه تنپرور
وی بهعنوان یک روشنفکر پیشرو در دوران ترقی آمریکا به مقوله «تولید برای کسب سود» حمله برد و تاکیدی که بر مصرف خودنمایانه داشت سخت بر اقتصاددانانی که از رویکردی غیر مارکسیستی به فاشیسم، سرمایهداری و جبرگرایی تکنولوژیک نقد داشتند، تاثیر گذاشت. وی متولد ۳۰ژوئیه ۱۸۵۷ در ویسکانسین بود و تحصیلات عالی خود را در دانشگاه های جان هاپکینز و ییل در حوزه فلسفه به پایان برد.
نظریه اقتصادی نهادگرایی
وبلن با انتقاد از تئوری اقتصاد ایستای سنتی، مبنای اقتصاد نهادگرایی را بنیان نهاد. وی در مقام جامعهشناس دیدگاه معاصران خود به اقتصاد به شکل یک موجودیت مستقل، ثابت و ایستا را رد میکرد. از منظر وی اقتصاد در دل نهادهای اجتماعی جای دارد. او ضمن مخالفت با جداسازی اقتصاد از علوم اجتماعی، به پیوستگیهای اقتصاد و پدیدههای اجتماعی و فرهنگی توجه کرد. بهطور کلی، مطالعه اقتصاد نهادگرایی به معنای در نظر گرفتن نهادهای اقتصادی به مثابه فرآیندی وسیعتر از توسعه فرهنگی است. هر چند نهادگرایی اقتصادی هرگز به یک مکتب اصلی در اقتصاد بدل نشد، اما به اقتصاددانان این امکان را داد تا مسائل و مشکلات اقتصادی را از منظر اجتماعی و فرهنگی ببینند.
مصرف خودنمایانه
وبلن در مهمترین اثر خود یعنی «نظریه طبقه تنپرور» از طبقهای که مصرف هرز یا بطالت خودنمایانه را ترویج میکردند سخت انتقاد کرد. وی در این راستا مفهوم مصرف خودنمایانه را ابداع کرد که به تعریف وی به معنای صرف پول برای کالاهای گرانقیمت است.
این اتفاق از دیدگاه وبلن در پی وقوع انقلاب صنعتی دوم و ظهور یک طبقه نوکیسه در نتیجه انباشت سرمایه به روی داده بود. از دیدگاه وی اعضای طبقه تنپرور که اغلب با تجارت و «بیزینس» سر و کار دارند با استفاده از مصرفگرایی خودنمایانه درصدد تحت تاثیر قرار دادن جامعه با استفاده از بروز قدرت و اعتبار اجتماعی خود برمیآیند. به عبارتی دیگر موقعیت اجتماعی به واسطه الگوهای مصرف ایجاد میشود؛ در نتیجه افراد سایر طبقات اجتماعی هم از این نوع الگوهای رفتاری تاثیر میگیرند و درصدد تقلید از الگوهای رفتاری طبقه تنپرور برمیآیند. شاید بیراه نباشد، بگوییم نمونههای فراوانی از این نوع الگوهای رفتاری اکنون در جامعه ایران به چشم میخورد: کسانی که بعضا در تامین مواد غذایی خود درماندهاند؛ اما تمام هم و غم خود را صرف خرید یک گوشی موبایل آیفون میکنند تا به اصطلاح با آن «پز» دهند؛ کسانی که با اجاره کردن خودروهای لوکس میخواهند ساعتی هم که شده به تقلید از نوکیسگان در خیابانهای بالاشهر تهران «دوردور» کنند یا افرادی که با داشتن درآمد پایین گاه درآمد یک یا چند ماه خود را صرف خرید پوشاک با یک برند خاص میکنند و از این دست نمونهها شوربختانه فراوان است. باری، از دیدگاه وبلن چنین جامعهای فقط پول و زمان را هدر میدهد و بهطور کلی رویکرد اقتصادی وبلن بیشتر بر مصرف و الگوهای آن متمرکز است.
فراغت خودنمایانه و طبقه تنپرور
از دیدگاه وبلن فراغت خودنمایانه به معنی استفاده نامولد از زمان در راستای نمایش موقعیت اجتماعی خود، نخستین علامت مشخصه طبقه تنپرور است و شگفتا که چقدر با الگوهای رفتاری برخی از هموطنان خودمان شباهت دارد که گاه بزرگترین افتخار خود را حضور در یک پایتخت یا ساحل خارجی برمیشمارند. وبلن با انتقاد از طبقه یادشده، به تاثیر آن بر مصرفگرایی طبقات اجتماعی و قشربندی اجتماعی اشاره میکند. او با ردگیری تاریخی رفتارهای اقتصادی به آغاز تقسیم کار در دوران نضجگیری قبایل میپردازد. با شروع تقسیم کار افرادی که از موقعیت بالای اجتماعی برخوردار بودند به شکار و جنگ میپرداختند؛ یعنی کارهایی که مستلزم صرف نیروی کار کمتر و در نتیجه تولید کمتری بود. از دیگر سو افراد با موقعیت اجتماعی پایین فعالیتهایی داشتند که از نظر اقتصادی مولدتر و مستلزم کار فشردهتر بود؛ کارهایی همچون کشاورزی و آشپزی. از دیدگاه وبلن افرادی که موقعیت بالایی دارند، میتوانند به جای مشارکت در تولید اقتصادی زندگی خود را با تنآسایی بگذرانند و از همین رو صرفا به دنبال کارهایی هستند که از دیدگاه جامعه موقعیت بالاتری دارد. در دوران صنعتی مدرن، طبقه تنپرور از کار و تولید صنعتی برکنار میماند.
وبلن از دیدگاه سیاسی با مالکیت دولتی همدلی نشان میداد با این حال پژوهشگران در باب قرابت فکری وبلن با مارکسیسم، سوسیالیسم یا آنارشیسم اختلاف نظر دارند. وی در اوت۱۹۲۹ در کالیفرنیا درگذشت.