«ارشاد الزراعه» در دوره صفویه

۱- آشنا شدن به طرز باغبانی و باغداری و طرح و احداث باغ‌های میوه و امثال آن.

۲- آشنا شدن با طرز آیش گذاردن و تناوب زراعی معمول آن زمان.

۳- آشنایی با طرز زراعت‌‌های بزرگ، یونجه، کنجد، و کرچک، خشخاش، شاهدانه، گندم و...

۴- اطلاعاتی درباره انواع سبزی‌‌ها و علوفه‌ و طرز تکثیر.

۵- طرز خشک کردن و نگهداری میوه و سبزیجات.

۶ -زنبورداری و پرورش زنبور عسل (حفاظت از بیوت نحل).

۷ - پرورش کرم ابریشم.

۸ -نحوه آبیاری و کود دادن به انواع مزارع و شناختن خاک‌‌ها.

در مقایسه فهرست فوق با داده‌های آثار دیگر شاید بتوان گفت که ارشادالزراعه در واقع کامل‌ترین آثار از این دست است و ابونصرهروی مهم‌ترین بخش از دستاوردها و آموزه‌های پیشینیان را از خلال تجارب موجود و متون متقدم در آستانه عصر صفویه بر اثر خود گردآوری کرده و عرضه داشته است. از این روی مطالعه ارشادالزراعه درمقایسه با مطالب سفرنامه‌های موجود برای کسب آگاهی از وضعیت کشاورزی و دانش گیاه‌شناسی و فن فلاحت در عصر صفوی خود می‌‌تواند موضوع رساله‌ای مستقل قرار گیرد.

 ابزارها، تجهیزات و فنون مورد استفاده در کشاورزی

به‌رغم تلاش‌‌های صورت‌گرفته در بهره‌برداری موثر و مطلوب از آب‌ها، شواهد گویای آن است که عملیات کشاورزی به‌دلیل محدودیت‌‌های منابع آبی و نظام آبیاری همواره به مناطق معینی محدود می‌‌شد.  همچنین جنس خاک و میزان باروری آن و تکنولوژی و ابزار‌آلات مورد استفاده در مراحل مختلف کاشت تا برداشت در بهره‌دهی زراعت اهمیت داشته است.  به‌طور مثال در برخی مناطق که جنس خاک سست و ضعیف بود، مرتبا باید به خاک کود داده می‌‌شد. به این منظور بیشتر از مدفوع حیواناتی چون الاغ، گاو، شتر و گوسفندان استفاده می‌‌شد.  استفاده از کود انسانی هم برای تقویت زمین استفاده می‌‌شد. در گزارش‌ها هست که روستاییان محلی برای تخلیه چاه‌های فاضلاب خانه‌‌ای شهری به بازار می‌‌آمدند و به‌طور رایگان یا گاهی در ازای پرداخت مبلغی، اجازه تخلیه داده می‌‌شد. از فضولات کبوتران و طیور نیز برای پر بارشدن زمین‌‌ها استفاده می‌‌شد.  در اطراف اصفهان، کبوتر خانه‌هایی داشتند که گاهی ۱۰هزار پرنده درآن نگهداری می‌‌شد. شاردن در گزارش خود به شخم کردن زمین و کود دادن آن برای باروری بیشتر و آبیاری کرت‌ها اشاره کرده و می‌‌گوید، خیش‎های کوچکی دیده است که با گاو آنها را می‌‌کشند و برای کود دادن زمین از فضله کبوتران استفاده می‌‌شد.

برای کوبیدن دانه‌ها، آنها را زیر گاری‌‌های کوچکی که دور چرخ‌‌هایش آهن کشیده شده و حیوانات آنها را می‌‌کشند می‌‌ریزند. در برخی مناطق حیوانات گندم را لگدکوب می‌‌کنند. هنگام شخم‌زدن چوب خیش را به شاخ گاو نمی‌بندند، بلکه یوغی به گردن گاو می‌‌افکنند و خیش را به آن متصل می‌‌کنند. پس از پایان یافتن شخم کاری کشاورزان کلوخ‌‌های زمین شخم‌خورده را با کلوخ کوب می‌‌کوبند، سپس با آلتی دیگر که سر آن مانند شن‌‌کش دندانه دندانه است، زمین را صاف و هموار می‌‌کنند. آن‌گاه با در نظر گرفتن شرایطی خاص به‌وسیله بیل به قطعات کوچک و منظم تقسیم و با بالاآوردن لبه‌هایی که بلندیشان از یک پا درنمی‌گذرد، قطعات را از هم جدا می‌‌کنند تا آبیاری آنها آسان شود. (بعد از کرته‌‌بندی) مقدار آبی که به هر کرت می‌‌دهند چندان است که مرغابی بتواند در آن شنا کند و بدین گونه باغ و بوستان را هر هفته یک‌بار آبیاری می‌‌کنند.

 سه گونه کود

 شاردن در ادامه می‌‌گوید: روستاییان ایران برای تقویت باغ‌ها و کشتزارهای خود سه گونه کود را به کار می‌برند. یک قسم آن مرکب از زباله وآشغال است. قسم دوم حاصل ازکودگودال‌‌های فاضلاب خانه‌هاست که با بیل برمی‌دارند و خاک درآن نیست. قسم سوم کودی است که مدفوع کبوتران است و ازکبوترخانه‌ها جمع‌‌آوری می‌‌کنند. اولئاریوس در گزارش خود نوشته، خیش‌‌هایی دیده که حدودا با بیست گاو کشیده می‌‌شده و چندین مرد آن را هدایت می‌‌کرده‌‌اند. شاردن می‌نویسد: برای شخم زدن اراضی کشاورزی معمولا از گاوآهن استفاده می‌‌کنند و در نقاطی که زمین سخت و چرب است مانند ایروان و ارمنستان از گاوآهن‌‌های بزرگی استفاده می‌‌کنند که چهار نفر روی هریک ازآنها کار می‌‌کند و چندین گاو نر آنها را می‌‌کشند. با این گاوآهن‌‌ها شیارهایی به عرض دو و به عمق یک پا در زمین به‌وجود می‌‌آورند.  برنج، گندم و جو از مهم‌ترین محصولات زراعی در این زمین‌هاست که مورد اشاره آدام اولئاریوس بوده است.

 

از مقاله‌‌ای به قلم محمدحسن ترابی‌اردکانی