بررسی حمل و نقل در دوره قاجار
نقش چاروادارها
در آغاز هر سفری، معمولا، این مسافران بودند که به جستوجوی چاروادار میپرداختند و گاهی هم با سختی چاروادار مورد نظرشان را پیدا میکردند. اینطور به نظر میرسد که چاروادارها در داخل شهرها محل معین و سازماندهی شدهای نداشتند تا مسافران با مراجعه به آنجا، به استخدام آنها بپردازند. به هر حال، پس از پیدا کردن چارواداری مسافر و او برای عقد قرارداد با هم به گفتوگو میپرداختند. در این گفتوگو، دو طرف بر اساس تعداد مسافران و میزان بارها بر سر میزان دستمزد چاروادار و تعداد چهارپایان به توافق میرسیدند و چاروادار نحوه حرکت، تعداد منزلگاههای سر راه و زمان رسیدن به مقصد را برای مسافران بازگو میکرد.
نقش و اهمیت چاروادارها در دوره قاجار
در دوره قاجار، مسافرانی که میخواستند در جادههای ناهموار آن زمان به سفر بپردازند، معمولا دو راه پیش رو داشتند: راه نخست، سفر با اسبهای چاپار بود. در این روش، مسافر اسبی را از چاپارخانه کرایه میکرد و سوار بر آن به سفر میپرداخت. حسن این شیوه سرعت به نسبت بالای آن بود؛ طوریکه با وجود طاقتفرسابودن، برای کارهای ضروری مناسبترین گزینه در آن زمان بود. دومین راه سفر در آن عصر، سفر با کاروان بود که در آن با کرایه کردن حیواناتی بارکش مثل قاطر از چاروادارها و همراهی با کاروانی که به مقصد مورد نظر مسافر میرفت، به سفر میپرداختند. ویژگی بارز این روش سرعت پایین آن در مقایسه با روش نخست بود که صبر و حوصله بسیاری را از سوی مسافران طلب میکرد؛ بهعنوان نمونه، مسافرت از تهران تا طرابوزان اگر با اسب چاپار ۱۰روز طول میکشید، با کاروان حدود ۳۷روز وقت میگرفت یا از تهران تا شیراز با روش نخست، پنج روز و با کاروان ۲۳روز طول میکشید.
همچنین از تهران تا رشت با اسب چاپار ۴۸ساعت و با کاروان با یک روز استراحت در میان راه، ده یا پانزده روز زمان میبرد. روشن است که چنین روشی کسالتآور به نظر میرسید. با این حال، کسانی که دارای زن و فرزند بودند یا به دنبال انجام پژوهشهایی در مسیر بودند، مسافرت با کاروان را انتخاب میکردند. سفر با کاروان البته نوع رایج سفر در دوره قاجار به شمار میآمد. طبق سفرنامههای موجود، بیشتر مسافرانی که از کشورهای دیگر به ایران آمده و با اهداف مختلف به سیر و سفر در ایران میپرداختند، مسافرتشان از طریق کاروان بوده است. تعداد چهارپایانی که در کاروانها به خدمت گرفته میشدند، متفاوت بود. این تعداد در یک کاروان شامل یکصد قاطر، دوازده الاغ، شصت شتر و پنجاه اسب بود. کاروانی دیگر از حدود یکصد تا دویست حیوان بارکش که بیشترشان قاطر بودند، تشکیل شده بود یا کاروانی بیست نفره تنها شامل سی اسب، الاغ و قاطر میشد و کاروانی هشتادنفره هم ۱۵۰اسب و قاطر به همراه داشت و یک کاروان با ۲۰۰ مسافر نیز دارای ۴۰۰ اسب و قاطر بود.
مسافربری و حملونقل کالاها
نقش و اهمیت چاروادارها هم در همین نوع رایج از مسافرت یعنی مسافرت با کاروان بود و آنها یکی از اصلیترین نقشها را در شکلگیری مسافرتهای کاروانی یعنی نقش مسافربری را بر عهده داشتند. یک ناظر اروپایی چاروادارها را نماینده شرکتهای راهآهن و کشتیهای تجاری میشمرد که در ایران به جز مسافرت از طریق چاپار، کلیه حملونقل مسافر و بار انحصارا توسط آنها صورت میگرفت. به تعبیر گوبینو، کلیه تجارت آسیای میانه در دست چاروادارها متمرکز بود. وی با اشاره به اینکه چاروادارها کالاها را از مدیترانه تا هند، ترکستان و مرز چین حمل میکردند و تنها کسانی بودند که عربستان، بلوچستان و سند را به مرزهای روسیه مرتبط میساختند، به این نتیجه میرسد که «کارگزاران چنین نقل و انتقال عظیم مواد غذایی و کالا اشخاص بیاهمیتی نیستند.»
در واقع، مسافرانی که با اهداف مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی، گردشگری، تحقیقاتی و... در داخل مرزهای ایران از شهری به شهر دیگر میرفتند، دست به دامان چاروادارها میشدند و وظیفه حمل بار و بنه خود را به آنها میسپردند. این یکی از اصلیترین نقشهایی بود که این افراد در جامعه قجری به عهده داشتند. مسافران خارجی برای مسافرتهای خود بهویژه مسافرتهای دور، ناچار از همراه بردن بار و بنه زیاد و حتی ارزشمند بودند و برای حمل آنها نیز ناچار از به خدمت گرفتن چاروادارها. به این ترتیب، چاروادارها از این نظر در شکلگیری سفر در دوره قاجار نقشی کلیدی بر عهده داشتند. در دورهای که هنوز خبری از وجود یا گسترش راههای شوسه، راهآهن و خطوط هوایی نبود و شکل عمده سفر، مسافرت با چهارپایان بود، چاروادارها و چهارپایانشان از نظر مسافربری، نقشی مثل اتوبوسهای مسافربری، قطار و هواپیماهای امروزی و از جنبه باربری نیز نقشی مثل کامیونها و وانتبارهای امروزی داشتند. در واقع، همه تسهیلاتی که این وسایل امروزی برای مسافران فراهم میکنند، در جامعه عصر قاجار، یک تنه بر عهده چاروادارها و چهارپایانشان بود.
از این منظر، اهمیت کار آنها بهتر روشن میشود. چاروادارها البته در انجام چنین وظایفی با دشواریهای مختلفی سروکار داشتند. یکی از دشواریهای کار آنها مرحله بارکردن چهارپایان یا در واقع آمادهسازی کاروان برای حرکت بود. بستن بارها گاهی چند ساعت وقت میگرفت و زمان آن به میزان بارها و تعداد قاطرها و البته سرعت عمل چارواداران بستگی داشت. چاروادارها معمولا با حوصله و دقت زیاد بارها را روی چهار پایان بستهبندی میکردند؛ طوریکه دو طرف بار روی حیوان توازن داشته باشد. نیدر مایر شرط اصلی یک راهپیمایی را که حتیالمقدور کمدردسر باشد، بار کردن درست حیوانات دانسته و آن را در حد خود یک «هنر» شمرده است؛ البته از سوی دیگر، برخی مسافران از به زمین انداختن بارها در زمان توقف کاروان توسط چاروادارها این گله را داشتند که شدت زمین انداختن طوری بود که به بارها بهویژه وسایل شکستنی آسیب میرساند.
این بستن و بار کردن پرزحمت بارها و از آن طرف پیاده کردن آنها، به واسطه توقف کاروان در کاروانسراها و... در طول سفر بارها تکرار و به هر حال بخشی از وظیفه حمل بار توسط چاروادارها محسوب میشد. با نقشآفرینی چاروادارها در حملونقل مسافران و همینطور بارها و کالاهای تجارتی آنها خواسته و ناخواسته در اقتصاد بازرگانی آن عصر نیز نقش داشتند. با وجود آنها بود که کاروانهای تجاری در داخل مرزهای ایران میتوانستند به شهرها و مناطق مورد نظر خود عزیمت کنند. همچنین با وجود آنها بود که امکان انتقال و وصول سرمایه مسافران و تاجران از خارج از مرزهای ایران به شهرهای مختلف داخلی فراهم میشد.
راهنمایی مسافران
نقش و اهمیت چاروادارها در جامعه قاجاری فقط به حملونقل بارهای مسافران و تاجران محدود نبود. آنها در بسیاری موارد نقش راهنما یا راهبلد سفر را هم بر عهده داشتند. چاروادارها که کارشان سفر در جادههای ناهموار آن زمان بود، بر اثر سفرهای متعدد خود به خوبی از کم و کیف مسیر، منزلگاهها، مسیرهای میانبر و خطرها و دشواریهای مسیرها آگاه بودند. آنها در نتیجه همین آگاهی و راهبلدی، راهنمایی مسافران را در طول مسیر نیز عهدهدار بودند. مسافران متعددی به گفتوگوهای میان خود و چارواداران و راهنمایی گرفتن از آنها درباره اینکه مثلا چند فرسخ تا توقفگاه بعدی مانده، چند روز تا مقصد باقی مانده، کاروان در هر روز چند فرسخ باید راه برود و... اشاره داشتهاند، همینطور اطلاعات دیگر مثل اینکه از چه راههایی مسافران میتوانند به تهیه غذا اقدام کنند؛ فلان کاروانسرا به چه نامی شهرت دارد و اینکه دشوارترین جای جاده کدام قسمت بود.
به این ترتیب، چاروادارها بدون اینکه هیچ آموزشی دیده باشند، فقط از طریق کسب تجربه بر اثر مسافرتهای متعددی که در جادههای سخت و حتی خطرناک آن زمان داشتند، ایفاگر نقشی شبیه به راهنماهای تور امروزی بودند؛ راهنمایانی که خودشان معمولا سوار بر تنها وسیله حملونقل آن زمان یعنی حیوانات بارکش خود نمیشدند و بهصورت پیاده، چهار پایانشان و مسافران کاروان را همراهی میکردند. چاروادارها با اطلاعاتی که به مسافران بیخبر از وضع راهها، منزلگاهها، آثار تاریخی و شهرها و روستاهای مختلف میدادند، موجب آشنایی آنها با ایران و ایرانی میشدند. میتوان گفت این گروه در روزگاری که خبری از کتابها و سایتهای اینترنتی راهنمای گردشگری، نقشههای کامل و دقیق و مکانیابهای دیجیتال نبود، در بسیاری از مواقع تنها محل رجوع مسافران برای اطلاعیافتن از راهها و مناطق مختلف در مسیر بودند.