صنایعدستی دوره قاجار
فرش
دو کلمه فرش و ایران از دیر باز همواره در کنار یکدیگر به چشم میخوردند، حتی میتوان ادعا کرد قالیهای بافته شده در ایران، نام آن را با خود به دورترین نقاط برده است. این صنعت، با توجه و علاقه پادشاهان قاجار همچون فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه و نیز علاقه خاص مردم به «قالیبافی» و «تجارت» رونق گرفت. در نتیجه کارگاههای زیادی در شهرهای مختلف ایجاد شد که علت آن بیشتر توسعه تجارت خارجی به دلیل علاقهمندی اروپاییان به فرش ایرانی بود. به جز قالیهایی که بیشتر در شهرهایی همچون «هریس آذربایجان»، «شیراز»، «همدان»، «کرمان» و «فراهان اراک» بافته میشد، فرشهای «ایلیاتی ترکمن»، «بلوچی»، «قشقایی» و «بختیاری» نیز جای خود را به خوبی در بازار باز کرده بود. ابتدا بافت فرش توسط زنان در خانهها یا در کارگاههای کوچک سرمایهداران خردهپا صورت میگرفت؛ اما بعدها در کارگاههای بزرگتری که توسط سرمایهگذاران خارجی برپا شده بود، تولید فرش رونق بیشتری گرفت؛ چنانچه در سال ۱۲۸۹هـ. ق. صادرات فرش به بیش از ۴۵ میلیون قِران رسید.
ابریشمبافی
از میان صنایع مهمی که بسیار لطمه دید «ابریشمبافی» است؛ چرا که به جای صدور بافتههای ابریشمی، ابریشم خام صادر و منسوجات ابریشمی از خارج وارد میشد. مهمترین کارخانههای ابریشمبافی در کاشان، یزد، اصفهان، تبریز و مشهد دایر بود. ابریشم ایران بسیار زیبا و با دوام بوده و از نظر شکوه و اطمینان رنگ با ابریشم اروپا قابل مقایسه نبود.
شالهای ایرانی
در یزد «شال» مخصوصی به نام «شال ابریشم» بافته میشد که رنگهای آن از «روناس»، «گل زعفران»، «نیل»، «پوست انار»، «استات آهن» و «زاج کبود» تهیه میشد و قسمتی نیز از هند وارد میشد. مراکز تولید رنگ نیز «صباغخانهها» بودند. شهرهای اصلی تولید شال، «کرمان» و «مشهد» بودند. این شالها بسیار مرغوب بود و با شالهای «کشمیری» برابر بود؛ اما با قیمتی نازلتر از شالهای کشمیر عرضه میشد. این صنعت در زمان «امیرکبیر» رونق خوبی پیدا کرده بود؛ اما بعد از قتل امیرکبیر شالهای کشمیری با قیمت نازل وارد شد و در عوض مواد خام این شالها به هند فروخته میشد.
کرباس
«کرباس» پارچه خشن و ضخیمی بود که بیشتر برای تولید چادر به کار میرفت و بیشتر در شهرهای «قم»، «سمنان» و «آباده شیراز» در کارگاههای کوچک خانگی بافته میشد. کرباس بیشتر برای احتیاجات داخلی به کار میرفت؛ اما نوع مرغوب آن که رنگ خوبی نیز داشت، برای پوشاک خود ایرانیان و مردم قفقاز به کار میرفت.
چرم
تولید «چرم» بیشتر در همدان رواج داشت. چرم همدان برای دوخت کفش تولید میشد و چرم مرغوب «ساغری» هم از پوست الاغ با رنگ سبز براق تهیه میشد. در کرمان، چرم از پوست بز و قوچ کوهی تهیه میشد. کارگاههای چرمسازی با ۴۰ تا ۵۰ کارگر برای تولید فرآوردههایی که بیشتر نیاز خارجیان بود، فعالیت میکردند.
نمد
مهارت بسیار زیاد ایرانیها در تولید انواع و اقسام «نمد» با طرحهای زیبا و خطوط رنگی حاشیه دوزی، این محصول را ممتاز کرده بود. این نمدها بیشتر در یزد تولید میشد و اگرچه ضخامت نسبتا زیادی داشتند؛ اما بسیار منعطف و نرم بودند.
اجناس پشمی
نوعی «پتوی» ضخیم و بادوام، از پشم در کرمان تولید میشد که آب در آن نفوذ نمیکرد. در خراسان نوع دیگری از پارچههای پشمی به نام «برک» از «پشم شتر» بافته میشد که بسیار گرم و بادوام بود. جورابهای ایرانی بافته شده از پشم نیز بسیار لطیف و خوشرنگ بوده و بهترین آن در «شیراز» و «خوی» تهیه میشده است. بافت پارچههایی مثل «تافته»، «کنف»، «مخمل» و «اطلس» نیز در آن روزگار جزو صنایعی بوده است که بیشتر در «مشهد» و «کاشان» رونق داشته و مردم با آن روزگار میگذراندند.
حنا و تریاک
«کرمان» در اواخر دوره قاجار نه تنها در ایران بلکه در تمام خاورمیانه تنها منطقه تولید «حنا» به شمار میرفت. «تریاک» نیز یکی از تولیدات قابل ملاحظه در این دوره بود و بیشتر در کارگاههای «مشهد» به صورت مواد خام یا شیره تولید میشد.
معادن ایران
به جز منسوجات و صنایعدستی در دوره قاجار، «معادن» سرشار ایران نیز راه را برای ایجاد صنایع دیگر فراهم کرده بود؛ اگر چه ایرانیها از دانش استخراج معادن بیبهره بودند و این صنعت تماما در دست عاملان روسی و انگلیسی بود. ذخایر عظیم «مس»، «آهن»، «سرب»، «نمک طعام» و «گوگرد» به دلیل فقدان دانش کافی و نبود راهها و هزینههای گزاف استخراج، چندان کمکی به اقتصاد و صنعت ملی نکرد. فقط قسمت بسیار اندکی از معادن غنی آهن مملکت در مازندران و خراسان استخراج میشد و بقیه «آهن» مورد نیاز از «هند» وارد میشد. کارگران ایرانی از آهن شمشیرهای بسیار مرغوبی تولید میکردند که به «شمشیرهای دمشقی» شیراز و مشهد معروف بود. در کارگاههای اسلحهسازی اصفهان، شیراز و تهران اسلحههای آتشین خصوصا «تفنگ» از روی نمونه اروپایی ساخته میشد. فقط «سرب» و «لاجورد» به مقدار زیاد و کیفیت مطلوب تولید و به مصرف داخلی میرسید. معادن لاجورد در روستای قمصر کاشان و نزدیکی قزوین بودند.