بازار، تشنه خودروهای سواری
دورتر از ایدهها
تولید خودروهای شرکت اخوان با استقبال بازار مواجه شد. اما تیراژ تولید آنقدر بالا نبود که بتواند به ایدههای او جامه عمل بپوشاند. در سال۱۳۴۷ آریا ۲۸۰۲ دستگاه و شاهین ۱۷۴۲ دستگاه و انواع مختلف جیپ در حدود ۲۰۰۰دستگاه عرضه شده بودند. درحالیکه پیکان به تنهایی بیش از ۱۲هزار دستگاه تولید شده بود، حدود پنج هزار دستگاه نیز واردات به کشور ثبت شده بود. اخوان به دنبال خودرویی بود که بتواند با خودروهای لوکس وارداتی رقابت کند. اینجا بود که در اوایل دهه۵۰ مذاکرات با جنرال موتورز را آغاز کرد. محصولات جنرالموتورز و بهویژه مدلهای شورولت پیش از این نیز به ایران وارد میشدند و ایرانیان نیز اعتماد زیادی به آنها داشتند. اما باور اینکه بزرگترین شرکت خودروسازی جهان حاضر باشد مونتاژ خودروهایش را در اختیار ایران قرار دهد، در آن مقطع غیرممکن به نظر میرسید. با این وجود اخوان بهدلیل روابطی که با شرکتهای خودروساز آمریکایی داشت توانست نظر جنرالموتورز را جلب کند تا سرانجام در اسفندماه ۱۳۵۲ جنرال موتورز مشارکت با اخوان را پذیرفت و شرکت جدید با سرمایه اولیه ۱۵۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان تاسیس شد.
پایان شاهین در اوج
به این ترتیب نام شرکت به «جنرال موتورز ایران» تغییر پیدا کرد و عرضه آریا و شاهین پس از فروش بیش از ۲۲هزار و ۷۰۰دستگاه، در سال۱۳۵۳ به پایان رسید. برای شروع کار، اپل کومودور از محصولات اپل آلمان که از زیر مجموعههای جنرال موتورز بود با نام شورولت رویال ۲۵۰۰ و ۲۸۰۰ روانه بازار ایران شد. هرچند در آغاز هدف از عرضه محصولات GM، تسخیر بازار ایران بود، اما جنرالموتورز قصد داشت از ایران بهعنوان پایگاه منطقهای تولید محصولاتش برای بازارهای اطراف بهره بگیرد. نام شورولت کافی بود تا این خودرو در سال اول عرضه به بازار، بیش از ۷هزار دستگاه بفروشد و با وجود وزن زیاد موتور که باعث آسیب به جلوبندی خودرو میشد، بهعنوان خودرویی با دوام شناخته شود. اما اخوان محصولات اصیلتری میخواست و وقتی آمریکاییها کشش بازار ایران را دیدند، پذیرفتند محصولات اصلی جنرال موتورز راهی بازار ایران شود. به این ترتیب تولید رویال در ۱۳۵۵ به پایان رسید و شورولت نوا و بیوک اسکای لارک (با نام بیوک ایران) بهعنوان خودروهای لوکس آن دوران روانه بازار ایران شدند. در سال۱۳۴۷ آریا ۲۸۰۲ دستگاه و شاهین ۱۷۴۲ دستگاه و انواع مختلف جیپ در حدود ۲۰۰۰ دستگاه عرضه شده بودند.
سرانجام کادیلاک
پس از این دو خودرو، نوبت به کادیلاک سویل (کادیلاک ایران) رسید. این خودرو لوکسترین خودروی تولیدی در کشور بود. شورولت وانت هم در سال۵۶ به محصولات این شرکت اضافه شد تا در آن مقطع هفت مدل مختلف خودرو بهصورت همزمان از سوی جنرالموتورز ایران عرضه شود که نشان از تنوع بالای محصولات این شرکت داشت. در آن سالها جنرال موتورز ۴۵درصد سهام شرکت تازه تاسیس جنرال موتورز ایران را در اختیار داشت و به آرامی خطوط مونتاژ محصولات این شرکت در ایران نصب میشدند. با وقوع انقلاب، ملی کردن صنایع به دستور شورای انقلاب آغاز شد و بسیاری از کارخانههای تولیدی با اتهام منسوب بودن به خاندان پهلوی، در اختیار دولت قرار گرفتند و در این میان جنرالموتورز ایران نیز که اکنون دیگر اخوان را در رأس امور نمیدید، مشمول بند الف. قانون توسعه و حفاظت از صنایع شد و به تملک نیروهای انقلاب درآمد. مالکان خصوصی بسیاری از شرکتهای مصادرهشده پیشتر از ایران متواری شده بودند. در این میان شرکتهای خارجی و بهویژه آمریکاییها که در سالهای پیش از انقلاب سرمایهگذاریهای گستردهای در ایران داشتند، منافع خود را در معرض خطر میدیدند. روح ضد آمریکایی انقلابیون در آن دوران روزنههای اندکی برای ادامه همکاریها باقی گذاشته بود؛ اما پس از تسخیر سفارت آمریکا در سال۵۸، مشخص شد ایران جدید سر سازش با آمریکا را ندارد.
مصادره بهنفع آمریکاییها
آمریکاییها که وامهای کلانی در اختیار شاه قرار داده بودند، اموال منقول و غیرمنقول ایران در آن کشور را مصادره کردند و به این ترتیب طرفین وارد یک دعوای حقوقی شدند. به دنبال این مسائل، آمریکا و ایران سر داراییهای موجود هر یک از طرفین در کشور دیگر در قالب بیانیه الجزایر توافق کردند و مطالبات جنرالموتورز ناشی از سرمایهگذاری در ایران نیز از محل توافقات میان طرفین پرداخت شد. در مقابل جنرال موتورز نیز متعهد شد آخرین محموله قطعات منفصله را که مدتها در بندری در کانادا معطل بود، به ایران ارسال کند؛ قطعاتی که در نهایت در اوایل دهه۶۰ به ایران رسیدند و در جنرالموتورز سابق که اکنون با نام پارسخودرو فعالیت میکرد، تبدیل به شورولت نوا و بیوک ایران شدند تا آخرین یادگارهای جنرالموتورز در سال ۱۳۶۷ از خط تولید خارج شود. پس از این همکاری شرکتهای خودروسازی ایرانی با آمریکاییها نه تنها محقق نشد، بلکه هر شرکتی هم که بازار وسیعی در کشور آمریکا داشت، دست به عصا وارد بازار ایران میشد. برای همین هم بود که میان تمام خودروسازان در جهان تنها فرانسویها که سهمی از بازار آمریکا نداشتند، به سمت ایران آمدند.
کرهایها وارد میشوند
پس از پژو و رنو، خودروسازان تازهکار کرهای هم بازار ایران را مهیا دیدند. کیاموتورز با سایپا همکار شد و دوو با کرمان خودرو؛ البته رد پای خودروسازان آمریکایی همچنان در این دو شرکت هم مشخص بود. کیا پراید که بعدها به پر تیراژترین خوردوی ایران تبدیل شد، عملا فورد فستیوایی بود که در سال۱۹۸۶ در آمریکا تولید میشد. ولی بهدلیل مشکل ایمنی تولیدش در آمریکا قطع شد و اینگونه این محصول به کیاموتورز رسیده بود. کیاموتورز هم پس از چند سال تولید در کره این خودرو را برای تولید به ایران پیشنهاد داد.