عزل و نصبهای ناصرالدینشاه
وقایع متفرقه دارالخلافه در ذیحجه ۱۲۸۷
الحمدلله تعالی شکر خدا را که سفر به خیر و خوبی انجام یافت.
بعد از ورود به تهران وقایعی که رو[ی] داده از این قرار است:
اولا بعد از دو روز میرزا عیسیِ ملعون وزیر تهران را در خلوت درب خانه، حبس کرده، حکم شد به حسابش برسند. امینالملک به جای او وزیر تهران شد. علاءالدوله نسقچی باشی با وجود ناخوشی سختی که داشت فراشباشی شد. کاظم خان که سفیه بود با پسرش عزل شدند.
حکومت قزوین که با علاءالدوله بود، به سپهدار التفات شد. آقا سردار پسرش را فرستاد. بعد از چهار پنج روز سرکار آقا مستوفیالممالک از وزارت و استیفا کلیتا عزل شد. مستوفیالممالکی به میرزا کاظمخان نظامالملک نوری، پسر صدر اعظم سابق سپرده شد. میرزا داود خان برادرش نایب او شد. طایفه نوریه دوباره به هیجان آمده، جنب و جوشی کردند. میرزا تقیخان خوئی که داروغه دفتر خانه بود عزل شد، حکیمالممالک به جای او نصب شد. میرزا هدایت وزیر لشکر عزل شد. وزارت لشکر هم جزو ریاست کل قشون به خود نصرتالدوله التفات شد، در کار خود مستقر شود. محمدعلیخان صاحب جمع عزل شد و به حسابش رسیدگی شد، منصب صاحب جمعی به امینالسلطان[ابراهیمخان] التفات شد. عمل چاپارخانهها از شهابالملک گرفته به میرزا علیخان منشی حضور التفات شد. عمل چاپخانه و روزنامه دولتی و غیره از اعتضادالسلطنه انتزاع و به محمد حسنخان عرفانچی التفات شد. حکومت عراق و کمره به یحییخان معتمد الملک التفات شد.
اسدالله میرزا از مازندران عزل و مازندران به علی رضاخان عضدالملک داده شد. عربستان(خوزستان) و بروجرد به مجدالدوله التفات شد. معزالدوله احضار شد. نایب مجدالدوله رفت، در بینی که باید برود سلخ ذیحجه، یک خراج سختی (دمل چرکی) از پشت در آورده، بستری شد، الی حال که ۸ محرم است خوابیده است، اطبا مایوس از حیاتش هستند. حسام السلطنه[سلطان مراد میرزا فاتح هرات] مامور خراسان شد، یک روز بعد از ورود تهران، به ناخوشی نقرس مبتلا شد، هنوز هم خوابیده است. حاجی سیف الدوله نایب[او]شده به خراسان رفت. نایب الوزاره حاکم گیلان و کل اعیان گیلان طوالش را خواسته بودیم، آمدهاند. مستوفی الممالک بعد از عزل چندی در خانهاش نشست، بعد از شهر بیرونش کردیم به یوسفآباد، چندی هم آنجا ماند. بعد رفتنش به آشتیان لزوم به هم رساند .به محصلی مشیرالدوله به آشتیان رفت. غره محرم یوسفآباد و غیره به مشیرالدوله سپرده شد که خراب نشود. میرزا مسیح از شاهرود و بسطام عزل و آنجا را به امین خلوت سپردیم. میرزا قهرمان در ریاست دفتر آذربایجان مستقر شد.
پسر نصرتالدوله، سلطان حمید، ملقب به نظامالدوله شده برای ریاست قشون آذربایجان مامور شد. بعد از ورود همه به خشکی گذشت. حالتها بسیار بد بود. الحمدلله از برکت جناب سیدالشهدا انقلاب به هم رساند، الی پنجم محرم، شب و روز، پی درپی، بارانهای نافع آمد. به کوهستانها برف زیادی زد، در قزوین، همدان، خمسه همه جا بارید. آنقدر وجد و سرور حاصل شد که حد نداشت، در پنج شبانه روز گاهی میایستاد؛ اما خیلی بارید، انشاءالله باز هم خواهد آمد. امسال تحویل[سال] شب ۲۹ ذیحجه بود، دو ساعت و نیم به دسته مانده تحویل حمل بود، اما چون قرب محرم بود، تحویلی نشد شاهی[و] فلان داده نشد. به هیچ وجه لوازم عید به عمل نیامد.
سنۀ قویئیل شد، سنه ۱۲۸۸[قمری].
.....نور محمد خان از تحویلداری کشیکخانه عزل شد.
آقاعلی گرجی امین صره، از تحویلداری نظام عزل شد.
اغلب ولایات از جهت گرانی و خشکسالی، فارس، خراسان، یزد، اصفهان و غیره و غیره، حالتشان بسیار بسیار بد است، از این جهت متصل اوقات تلخ است. بهویژه خراسان و همه جا.تهران هم حالتش بد است، گرانی است، کمال زحمت را میدهد به ما. خدا انشاءالله خودش همه را درست خواهد کرد.