نتایج کویسازی در دوره پهلوی دوم
تمرکزگرایی و افزایش جمعیت
در شهر تهران، تمرکزگرایی، مهاجرت و سیاستهای توسعه باعث شدند که طی دهههای ۱۳۱۰ تا ۵۰ ش. موج افزایش جمعیت پایتخت را درنوردد. تمرکزگرایی در سیاست و اقتصاد طی دوره پهلوی اول، شهر تهران را مرکز تنظیم و تنسیق همه امور کرد، دولت مرکزی را فربه ساخت و جمعیت تهران را بهطور قابل ملاحظهای افزایش داد. با اشغال کشور توسط متفقین، قحطی در برخی مناطق، تورم فزاینده، نبود امنیت، نیاز به خدمات شهری و دیوانسالاری مردم را به امید شرایط بهتر به شهرهای بزرگ کشاند و مهاجرت به تهران را شدت بخشید و لغو قانون اخذ مجوز برای رفتن از شهری به شهر دیگر در اسفند ۱۳۲۱ش. نیز آن را تسهیل کرد. سیاستهای توسعه در دوره پهلوی دوم مانند قطبی کردن اقتصاد و شیوه نوظهور سرمایهداری، پایتخت را به قطب اصلی فعالیتهای عمرانی دولت و موسسات خصوصی تبدیل کرد و منجر به ادامه روند مهاجرت و افزایش جمعیت در تهران شد. شهر تهران در این سالها رشد جمعیت بالای چهار درصد را تجربه کرد. در پی این سلسله از تحولات، به تدریج در دهه ۱۳۲۰ش. کمبود شدید مسکن و گرانی زمین و خانه پدید آمد. درحالیکه روند تولید مسکن و ساختوسازهای خرد در تهران و حواشی آن برای رفع این معضل کفایت نمیکرد، رهیافتی برای رفع این مشکل شکل گرفت که پیش از این سابقه نداشت. طی دهههای ۳۰ و ۴۰ش.
کویهایی ساخته شدند که به الگوهای تازه معماری و سبک نوینی از سکونت در تهران تکیه داشتند. این کویها به تدریج جذب بافت شهری پایتخت شدند و امروزه اثراتی از نام، ساختار یا بافت کالبدی آنها در مناطق مختلف پایتخت مشاهده میشود. کویهای چهارصد دستگاه، نارمک، نازیآباد، شهرآرا، تهران ویلا، کن، مهران و سیزده آبان از جمله این کویها بودند که در آنها خصوصیاتی مانند احداث کوی مسکونی در قالب یک پروژه مشخص، بهکارگیری اصول شهرسازی جدید در طراحی ساختار کوی، استفاده از الگوهای ساختمانی تازه بهصورت واحدهای مسکونی تکخانواری و آپارتمانهای کوتاهمرتبه و اتکا به روشهای نوین ساخت قابل مشاهده بود. درحالیکه حضور معماری تازهای در این کویها قابل مشاهده است، باید پرسید آیا تحولات و فرآیندهای معماری مرتبط با ساخت این کویها، نقشآفرین اصلی شکلگیری این رهیافت بودهاند؟ ضروری است به تحولات اجتماعی دخیل در پیدایش و پذیرش این کویها، بانیان و حامیان آنها نیز پرداخته شود -که بدون آنها حیات این کویها ممکن نمیشد- حکومت، مردم و معماران سه ضلع پیدایش این کویها دانسته شده و سهم هر یک از آنها در شکل گیری این رهیافت مورد کنکاش قرار گرفته است.
الگوها و روشهای معماری
سبک شهرسازی، الگوهای پلان و روشهای ساخت این کویها اطلاعات مفیدی در زمینه ابعاد بهکارگیری معماری مدرن در آنها بهدست میدهد. طرح منطقهای: در این کویها بناهای عمومی، پارکها و تاسیسات مورد نیاز همگام با واحدهای مسکونی ساخته میشدند، راهها الگوی شبکهای داشتند و خانهها بهصورت تیپ در راستای شمال- جنوب یا شمال شرق-جنوب غرب ساخته شدند که شامل طیف متنوعی از واحدهای مستقل مسکونی و آپارتمانها بودند.
واحدهای مسکونی
با اینکه الگوی پلان خانهها در این کویها متنوع است و خانههای یک و دو طبقه و آپارتمانهای سه تا پنج طبقه را شامل میشود، چند ویژگی در آنها قابل مشاهده است:
مختصر و مفصل بودن پلانها و متراژ واحدها نسبت به طبقه اجتماعی مخاطب؛ متراژخانهها از۴۰مترمربع در خانه های یک طبقه تا ۲۰۰ مترمربع در واحدهای مسکونی دوطبقه متغیر است. واحدهای مسکونی کوچک عمدتا در کویهای بخشهای میانی و جنوب تهران و برای قشر کمدرآمد ساخته شده و پلان مختصری دارند. درحالیکه واحدهای مسکونی بزرگتر در کویهای میانی و شمال تهران هستند و برای کارمندان با درآمد متوسط ساخته شدهاند.تغییر تدریجی پلانها به سمت الگوهای مدرن در نخستین کوی احداثشده اثراتی از بهکارگیری الگوهای سنتی در پلان خانهها قابل مشاهده است و فضاهای سکونت در دو سوی حیاط قرار دارند. این امر در کویهای بعدی جای خود را به پلانهای کاملا جدید میدهد. این تغییر با تحول سبک زندگی در این دوران مطابقت دارد.
افزایش تدریجی آپارتمانسازی: در ابتدای امر از واحدهای مستقل مسکونی بهعنوان الگوی ساختمانی در احداث کویها استفاده میشد (مانند کوی چهارصد دستگاه، نارمک و نازیآباد) و با وجود تمایل طراحان توجه به آپارتمانها -به علت بیگانگی جامعه با این سبک زندگی و نبوود قوانین لازم برای آپارتماننشینی- با احتیاط همراه بود به تدریج با افزایش آشنایی با آپارتماننشینی، کویهای جدید با بخشهای آپارتمانی ساخته شدند (مانند شهرآرا و کن) و به برخی از کویهای احداثشده واحدهای آپارتمانی اضافه شد (مانند نازیآباد). روشهای ساخت: در ساخت بناها از روشهای جدید ساخت مانند پیشساختگی (کوی کالاد و بخشهایی از کوی کن) یا ترکیب دیوار باربر، سقف تیرآهن و طاق ضربی استفاده میشد (سایر کویها) مشاهده میشود که این کویها توشهای از مظاهر معماری مدرن را با خود به همراه داشته، نمود تحول سکونت در زمان خود بودهاند. این کویها امروزه بخشی از بافت شهر تهران هستند و ساختار و نظام خیابانکشی آنها عموما باقی مانده و بخش عمده واحدهای تکخانواری آنها جای خود را به آپارتمانهای مسکونی دادهاند. بخشهای آپارتمانی این کویها در برخی نقاط مانند شهرآرا همچنان قابل مشاهده است.
نتیجه
در این مقاله سیر پیدایش کویهای مسکونی کوتاهمرتبه تهران در دوره پهلوی دوم بررسی شد. این بررسی نشان داد که پیدایش این کویها منبعث از همسویی نوگرایی در حکومت، جامعه و معماری کشور بوده است. حکومت نوگرای پهلوی با پشتیبانی از معماری نوین در عرصه سکونت و ترویج سبک جدید زندگی در جامعه و بهویژه طبقه متوسط جدید، بستر لازم برای پیدایش و پذیرش کویهای مسکونی جدید را فراهم ساخت. جامعه نوخواه در سایه آشنایی با تمدن و فرهنگ دیگر، الگوی جدید زندگی و معماری در خور آن را پذیرفت. کویهای مسکونی نوین مورد قبول واقع شد. معماران نوگرا، معماریای را تولید کردند که خود در دامن آن پرورش یافته بودند، حکومت پشتیبان آن بود و جامعه آن را روزآمد میدانست. پس کویهای تازه بر مبنای معماری نو ساخته شد. روند بیانشده به شهرکهای میانمرتبه و بلندمرتبه ساختهشده در دهههای پایانی حکومت پهلوی مانند شهرک اکباتان و غیره نیز قابل تعمیم است.
کویهای مورد اشاره یک شبه پیدا نشدند. معماری نوین در این کویها قدم به قدم و همگام با آمادگی جامعه به تدریج پیادهسازی شد. در روند ساخت این کویها مفاهیمی مانند آپارتماننشینی، شهرکنشینی و تیپهای همسان ساختمانی به شکل گسترده بهکار گرفته شد. مطالعه انجامشده نشان میدهد که چگونه برای یک تحول سکونتی در تهران خواست و همگرایی حکومت، مردم و معماران لازم بوده است. این نتیجه میتواند در موارد دیگر مرتبط با معماری نیز صادق باشد. هر تحول معماری در مقیاس کلان نیازمند همسویی سه مولفه حکومت، مردم و معماران است و بدون خواست آنها محقق نخواهد شد.