اصلاحات ارضی و به‌هم‌خوردن توازن جمعیتی شهر و روستا

در گزارشی که به سال ۱۳۴۱ شمسی منتشر شده است، ۵/ ۲میلیون خانوار روستایی در ایران وجود داشتند که در تقریبا پنجاه هزار روستا به کشاورزی اشتغال داشتند. این افراد سالانه حدود ۶میلیون هکتار زمین را به زیر کشت می‌بردند.  بر اساس گزارش‌های رسمی در سال ۱۳۴۲ ایران بین ۵۰ تا ۶۲هزار روستا داشت، نقص مهم این گزارش همین است که مدیر امور عمران روستایی سازمان برنامه که متولی مدیریت و برنامه‌ریزی کشور بود، حتی در ذکر آمار دقیق روستاهای ایران تردید داشت و این تردید در میزان جمعیت روستایی ایران را با اختلاف ۱۲هزار پارچه آبادی به مخاطبان انتقال می‌داد.

بالاتر اینکه سخنران نقل می‌کند «طبق آماری که در سال ۱۳۳۵ تهیه شده» تعداد روستاهای ایران از ۴۳.۴۶۹روستا تجاوز نمی‌کرد! به عبارتی بر این اساس تعداد روستاهای ایران به مدت هفت سال نه تنها کمتر نشده بلکه حتی افزایش هم یافته است که با واقعیات اجتماعی ایران به هیچ وجه انطباقی ندارد. همچنین نتایج سرشماری سال ۱۳۴۵ نشان می‌دهند که تعداد روستاهای ایران به عدد ۶۵.۴۹۰ مورد بالغ می‌شود. طبق برخی از همین آمارها به سال ۱۳۴۷ ایران حدود ۵۳هزار روستا داشت، و ۱۷هزار مزرعه در همین روستاها وجود داشتند. همان‌طور که ملاحظه می‌شود این آمارها با یک حساب معمولی هم به واقعیت نزدیک نیستند، یکی از معضلات مدیریت کشور در مقطع زمانی یادشده، عدم دسترسی به آمار و ارقام دقیق و احیانا انجام برنامه‌ریزی بر اساسی غیر واقعی بود. به هر روی طبق برخی دیگر از آمارها جمعیت شهری ایران در سال ۱۳۳۵ به میزان ۵.۹۳۵.۵۶۳ تن بود؛ اما جمعیت مراکز روستائی ۱۳.۰۰۱.۱۴۱تن بوده است. در سال ۱۳۴۵ جمعیت شهری ۹.۹۷۴.۱۴۶ تن و جمعیت روستایی ۱۵.۸۵۴.۶۸۰ تن شد، در سرشماری سال ۱۳۵۵ جمعیت ساکن در شهرها۱۵.۸۵۴.۶۸۰و جمعیت روستائی ۱۷.۸۵۴.۰۶۴ تن بود. طبق آمار به سال ۱۳۳۵ جمعیت شهری ایران به نسبت جمعیت روستایی ۴/ ۳۱درصد در مقابل ۶/ ۶۸درصد بود، حال آنکه این رقم ۱۰سال بعد به ۳۸درصد در مقابل ۶۲درصد افزایش یافت و در سال ۱۳۵۵ نسبت جمعیت شهری و روستایی به ترتیب ۴۷درصد در مقابل ۵۳درصد بود.

تعداد مطلق جمعیت در سال ۱۳۳۵ عدد ۱۸.۹۵۴.۷۰۴ بود که ۱۰سال بعد به رقم  ۲۵.۷۸۱.۹۰ تن و به سال ۱۳۵۰ به ۳۳.۵۹۱.۸۷۵ تن بالغ شد. طبق آمار از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۶۵ افزایش جمعیت کشور۶.۸۲۶.۳۸۶ تن بوده که تعداد۳.۸۸۶.۸۳۷ تن آنها را افزایش جمعیت شهری و ۲.۹۳۹.۵۴۹را افزایش جمعیت روستایی تشکیل می‌داده است. همچنین از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ افزایش جمعیت کشور ۷.۷۱۰.۴۸۵ تن بوده که تعداد ۶.۲۰۰.۲۳۰ تن متعلق به جمعیت شهری و تنها ۱.۶۱۰.۵۵۵ به افزایش جمعیت روستایی اختصاص داشته است. به سال ۱۳۵۵ میانگین خانوار شهری ۸/ ۴ و میانگین خانوار روستایی ۲/ ۵ بوده است. با عنایت به اینکه مطلق جمعیت روستایی در هر سه سرشماری بیش از مطلق جمعیت شهرها بوده است، پس قاعدتا افزایش جمعیت روستایی باید بیش از افزایش آن در شهرها بوده باشد؛ حال آنکه بر اساس آمارها، افزایش جمعیت در شهرها بیش از روستاها بوده است. بدیهی است نرخ زاد و ولد در روستاها به مراتب بیش از شهرها بوده است؛ اما آنچه باعث می‌شد توازن جمعیتی در روستا و شهر به هم بخورد، موضوع مهاجرت‌های روستایی بود. عمده مهاجرین روستایی مردان بودند، به عبارتی بعد از اصلاحات ارضی و به دنبال فرآیند صنعتی شدن کشور، مردان روانه شهرها و البته تهران می‌شدند و زنان همچنان در روستا باقی می‌ماندند. به مرور نرخ جمعیت دختران به نسبت جمعیت پسران در روستاها افزایش یافت. علت امر نه تنها در مرگ و میر افراد ذکور به‌دلیل قرار داشتن در مسیر کارهای پرخطر، بلکه به‌دلیل مهاجرت‌های دائم‌التزاید این عده به شهرهای بزرگ برای یافتن کار در کارگاه‌ها و یا کارخانه های تولیدی بود.

پس این تفاوت فاحش نشان‌دهنده حجم عظیم مهاجرت روستاییان به شهرها بوده است؛ هرچند به‌دلیل تقسیمات جدید کشوری، روستاهایی که گسترش یافته و مبدل به شهر شده بودند، نباید نادیده گرفته شوند؛ اما تعداد روستاهایی که مبدل به شهر شدند، در مقایسه با جمعیت شهرنشین هم چنان اندک بود. همان‌طور که آمارها نشان می‌دهند، رشد عمده جمعیت شهری در فاصله سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ بوده است، این موضوع نشان‌دهنده تاثیر اصلاحات ارضی بر گسترش مهاجرت‌های روستایی بوده است. به عبارتی مهاجران سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ یک‌میلیون و ششصد و سی هزار تن بوده و حال آنکه در دهه بعد این رقم به سه میلیون و سی و دو تن افزایش یافته است؛ یعنی نرخ مهاجرت در این دهه به نسبت دهه قبل حدود دوبرابر افزایش مهاجر را نشان می‌دهد.این حقیقت گویای آن است که بعد از اصلاحات ارضی، نظام سنتی کشاورزی از هم فرو پاشید، لیکن روش‌ها و مناسبات جدید تولید جایگزین آن نشد.

به‌طور کلی رشد شهرنشینی در ایران از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ بسیار کند بوده، رشد جمعیت شهری ۶۵/ ۲ و رشد طبیعی جمعیت ۱۲/ ۲درصد بوده و ۵۳/ ۰درصد جمعیت شهرها را مهاجران روستایی تشکیل می‌داده‌اند. اما در دوره پانزده ساله ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۵ رشد جمعیت شهری۴۲/ ۴درصد بوده درحالی‌که رشد طبیعی شهر ۷۷/ ۲درصد بوده است، آهنگ مهاجرت‌های روستایی در این بازه زمانی ۶۵/ ۱درصد گزارش شده است. این موضوع در تحولاتی آتی کشور نقش بسیار مهمی ایفا کرد.

بخشی از مقاله‌ای به قلم حسین آبادیان