چندگانگی و چندپارگی تجددطلبی

 حضور پاویون‌های ایران در نمایشگاه‌های جهانی

ویژگی مهم تجدد و تجددگرایی در ایران عصر قاجار «معلق بودن آن است.»‌‌‌ تجدد در این عصر، در فضای خالی بین لایه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مستقر شد. از این بابت، حالت معلق تجدد سبب همزمانی امور ناهمزمان بین مولفه‌های جامعه شد. معنی این امر عدم‌همزمانی حیات سیاسی، اجتماعی و هنر و معماری با یکدیگر است. این مساله سبب می‌شود در دنبال کردن رابطه وقایع معماری با موضوع تجدد یا فرنگی‌مآبی، موارد و مباحثی در هاله‌ای از ابهام باقی بمانند. یک دلیل دیگر در مبهم بودن رابطه تجددگرایی و معماری این عصر، ساختارمند نبودن گفتمان‌های وضع موجود آن است. در کنار این موارد، برخی از عواملی که زمینه‌ساز تحول معماری ایران شدند، عمدتا خارج از وضعیت و شرایط داخلی شکل گرفتند و به حیات خود ادامه دادند، چنان‌که این موضوع را می‌توان در حضور پاویون‌های ایران در نمایشگاه‌های جهانی دید. چندگانگی و چندپارگی در مبحث تجددطلبی این دوران که با ظهور و افول سیاست حکام و رجال همراه شد، بررسی تحولات معماری و میراث آن را با موانعی روبه‌رو می‌کند. حضور ایران در نمایشگاه‌های جهانی فرصت ارزشمندی را برای تسریع تجدد که ایرانیان از چند دهه پیش در این مسیر قدم برداشته بودند، فراهم آورد. حضور در مکان‌هایی که دستاوردهای صنعتی و فناوری را در معرض نمایش ملل مختلف قرار می‌داد، این امید را برای دولت وقت ایجاد کرد تا با بهره‌گیری از این فرصت بر چالش‌های داخلی غلبه کند. با این حال، مطالعه این حضور و بررسی پاویون‌های ایران حاکی از موانعی است که سبب شدند این رویداد نتواند تاثیر قابل‌توجهی بر حیات اجتماعی و معماری این دوران داشته باشد. خود ساختار سیاسی و اجتماعی عصر قاجار علتی بود که باعث شد زمینه‌های لازم برای رشد و توسعه دستاوردهای این حضور در عرصه جهانی آن‌چنان که باید، مهیا نشود. از سوی دیگر، مسائل مهمی که با مساله تجددطلبی ایرانیان همگام بود، مانند گفتمان شرق‌شناسی در برخی ابعاد خود، مانعی در برابر ریشه دواندن بذرهای تجدد بود. مطالعه و تحلیل معماری عصر قاجار و تحولات آن، برخلاف طیف قابل‌توجه کتاب‌ها و مقالاتی که درباره آن تحریر شده است، همچنان در بطن خود ابهامات فراوانی دارد. این ابهامات که به دلیل عقیم ماندن مساله تجدد در این عصر بود، تحلیل و تدوین معماری مدرن ایران را دشوار‌تر می‌کند. وضعیت سیاسی ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم مانند امپراتوری عثمانی بود؛ هر دو به‌ظاهر استقلال داشتند، اما به طور فزاینده تحت کنترل اروپا بودند. دادوستد با اروپا و تمدن غربی، مدرنیزه کردن دستگاه دولتی و نظامی و سیستم آموزشی ایران را تحریک کرد. به‌رغم این تحولات، ارتباطات فرهنگی ایران با اروپا محدودتر از سایر کشورهای مسلمانی بود که از لحاظ جغرافیایی به اروپا نزدیک‌تر بودند و تاریخی از تماس مداوم با غرب داشتند. بر این اساس، حضور ایران در نمایشگاه‌های جهانی یا به قول مخبرالسلطنه «بازار نمایش امتعه عالم» به مقیاس مشارکت کشورهایی چون عثمانی و مصر نرسید، چنان‌که در نمایشگاه‌های ابتدایی فرهنگ کشور را، هرچند به طرز مبهم، صرفا با اشاره به معماری دوران قبلی خود یعنی عصر صفوی نمایش دادند. برخلاف عثمانی و مصر که در اولین حضور خود در نمایشگاه جهانی ۱۸۶۷ سعی در جلب توجه دنیا به تحولاتی داشتند که در این کشورها در حال رخ‌دادن بود و از این رو شکل خاصی از ویژگی‌های معماری خویش را در پاویون‌هایشان عرضه کردند، حضور ایرانیان و پاویون آنها کاملا معمولی بود. از اولین نمایشگاه تا آخرین آن، شرق‌شناسی و توصیفات خیالی غرب از معماری شرق و به‌ویژه ایران بر گزارش از پاویون‌ها سایه انداخت.

بناهای شرقی در اکثر مواقع در پارک یا منطقه‌ای جداگانه که با عنوان «منطقه شرق» نام‌گذاری می‌شد، از سایر قسمت‌های دیگر نمایشگاه متمایز می‌شد. در برخی نمایشگاه‌ها، اسامی شهرها یا پایتخت‌های کشورهای شرقی هم انتخاب می‌شد. در نمایشگاه ۱۸۶۷ پاریس، محل پارک ایرانی که در کنار پاویون و پارک مصر قرار داشت، یک کیوسک کوچک (که الگویی ساده از طرح یک خانه ایرانی عهد صفوی بود) و یک کارخانه تریاک را شامل می‌شد، اما برخلاف سایر کشورهای اسلامی که معمولا تزئینات جداره‌های پاویون‌هایشان مفصل بود، در طرح پاویون ایرانی تزئینات کمتری استفاده شده بود. این موضوع تا آخرین پاویون ایران (در عصر قاجار) قابل مشاهده است. تقریبا در تمامی این پاویون‌ها، تزئینات بدنه‌های خارجی برخلاف سایر ملل اسلامی چنان‌که باید مفصل و پرتزئین نبودند و تاکید طرح بر فرم و حجم بیرونی ساختمان بود. اما فضاهای داخلی و اتاق‌ها معمولا با تزئینات مفصل و بعضا آینه‌کاری شده طراحی می‌شدند. با این حال، باید یاد‌آور شد که در برخی نمایشگاه‌ها از جمله شیکاگو در سال ۱۸۹۳ قوانین خود نمایشگاه محدودیت‌هایی را بر طرح بدنه خارجی اعمال می‌کردند و پاویون‌ها هم باید تابع این قوانین می‌بودند. در نمایشگاه ۱۸۷۳وین، پاویون ایران مانند دوره قبل طرحی از یک خانه ایرانی بود و طرح‌ها و تزئینات بدنه بیرونی آن به گونه‌ای تصادفی از بناهای عهد صفوی گرفته شده بود. این بنا دوطبقه بود. طرح شامل یک قسمت مرکزی پیش‌آمده بود که در دو جانب خویش سطوح پنجره‌بندی‌شده متقارنی داشت. در قسمت مرکز، قوسی تعبیه شده بود. ناصرالدین‌شاه در بازدید خود از این پاویون می‌نویسد: «رفتیم به عمارت ایران، چند پله می‌خورد، یک نفر بنا، یک نفر نجار، اسم او استاد اسمعیل است، با وجودی‌که سه ماه است مامور کرده بودیم بیاید این عمارت را بسازد، بسیار بسیار خوب از عهده برآمده به این زودی هم چه عمارتی ساخته است، خیلی جای تحسین داشت.»‌‌‌

پاویون ایران در نمایشگاه ۱۸۷۸ پاریس مانند دوره قبل، بنایی دوطبقه و الگویی از خانه‌های ایرانی بود. عین‌السلطنه از شخصی به نام صنیع‌الملک به عنوان معمار پاویون وین و پاریس یاد می‌کند. برخلاف پاویون پیشین، نمابندی اطراف آن مفصل‌تر، اما به همان نحو متقارن بود. در قسمت میانه طبقه دوم تراسی تعبیه شده بود، در واقع، حجم و فرم ساختمان متشکل از سه بخش بود که قسمت میانه نسبت به دو سمت خود، ارتفاع بیشتری داشت. ناصرالدین‌شاه در سفرنامه خویش این پاویون را با برج «مجموعه عشرت‌آباد» مقایسه می‌کند. بخش اصلی بنا دارای یک سالن آینه‌کاری‌شده مفصل بود و از این رو به پاویون ایران لقب کاخ آینه را داده بودند؛ جایی که برای اروپاییان حکم یک اتاق لوکس شرقی را داشت‌‌‌.

کتاب راهنمای نمایشگاه، سالن این پاویون را چنین توصیف کرده بود: «۲میلیون قطعه شیشه‌ای که سقف استالاکتیت‌های «مقرنس‌کاری شده» را به زیور آراسته‌اند و درخشان مانند یک الماس بزرگ.» نویسنده کتاب، پاویون را به خانه‌های سکونتگاه‌های شاهزاده‌های ایرانی تشبیه کرده است. یکی دیگر از ناظران، به این سالن لقب اتاق جادویی داد که مانند اتاق‌های داستان‌های هزار و یک شب درخشان و پرتلالو بود. در واقع، جذبه این نوع طراحی‌ها که نظر اروپاییان و روزنامه‌ها و نویسندگان را به خود جلب می‌کرد، انگیزه‌ای بود برای کشورهایی از جمله ایران که به این سبک یا شیوه، پاویون خود را طراحی کنند.

در سفرنامه دوم ناصرالدین‌شاه در شرح این بنا آمده است: «به عمارت ایران رفتم، بسیار بسیار خوب ساخته‌اند، عمارت مصری و تونسی و چینی و ژاپنی نزدیک عمارت ایران است، حقیقتا از همه بهتر بود، استاد حسین‌علی معمار، خویش حاجی ابوالحسن ساخته است، خودش هم حاضر بود. شبیه به برج عشرت‌آباد است، اما همان مرتبه اول یعنی یک حوض‌خانه کاشی‌کاری که حوض مرمر دارد، آب می‌‌‌جهد، بعد پله خورده، بالا می‌رود به اتاق آینه‌کاری مقرنس، بسیار بسیار خوب ساخته‌اند، پنجره‌ها و درها همه از ایران ساخته آورده‌اند، مردم خیلی به تماشای اینجا می‌‌‌آیند‌.»‌‌‌

پاویون ۱۸۸۹ ایران از سایر دوره‌های پیشین متفاوت بود و نقطه عطفی در الگوبرداری از بناهای تاریخی محسوب می‌شود. بنا با الگوبرداری از کاخ‌های عصر ساسانی ساخته شده بود. از این نمایشگاه به بعد، پای برخی فرم‌ها و عناصر تزئینی دوران پیش از اسلام به پاویون‌های ایرانی باز می‌شود. در عصر قاجار، شرح شکوه و اقتدار پادشاهان ایران باستان صرفا به نوشتن کتبی درباره ایشان محدود نبود، بلکه صورت‌هایشان در هنر کاشی‌کاری و نقاشی جای خود را در منازل رجال این عصر باز کرد. این امر مدیون باستان‌شناسان و سکه‌شناسان فرانسوی بود که از مدت‌ها پیش به انتشار کتاب‌هایی درباره سکه‌ها و مهره‌ها به‌ویژه مرتبط با عصر ساسانی که عکس پادشاهان این دوره را بر خود داشت، همت گماشته بودند. ‌‌‌

این طرح و الگوبرداری تاریخی هرچند نتوانست در عصر قاجار در فضای داخل ایران تاثیری داشته باشد، اما رد آن را می‌توان در دوره پهلوی اول دنبال کرد. تزئین بنا کاملا با پوشش آجر بود. در قسمت اصلی و ورودی بنا، گنبدی به شکل گنبدهای ساسانی قرار داشت و روی بدنه بام، کنگره‌بندی اجرا شده بود.

در بدنه بیرونی، نیم‌ستون‌های گردی با سرستون‌های کاملا ساده طراحی شده بود و در مابین این نیم‌ستون‌ها یک قوس‌بندی (نیم‌دایره) تزئینی اجرا شده بود. به عبارت دیگر، آنچه سبب درخشان شدن این پاویون بود، حجم خالص و بی‌پیرایه آن بود. فضای داخلی گنبدخانه مانند کاخ سروستان در گوشه‌ها دارای ستون‌های چسبیده به هم بود. لوسیان آرد در کتاب نمایشگاه ۱۸۸۹ پاریس در شرح و توصیف پاویون ایران می‌نویسد: «ساختمان ایران سبکی است که بلافاصله سبک عربی مدرن را به یاد می‌اندازد، اما این تقصیر موسیو شارل گارنی (معمار پاویون) نیست، بلکه مقصر معماران عرب هستند که از ایرانیان باستان، گنبدها و مزغل‌های دندانه‌‌‌ای ایشان را به عاریت گرفته‌اند.»‌‌‌

بنا بر برخی گزارش‌ها از این نمایشگاه، در پاویون ایران دیوار‌های کاخ شوش را که شامل تصاویر سربازان داریوش بود، به نمایش گذاشتند. ‌‌‌‌‌‌

پاویون ایران در نمایشگاه شیکاگو به سال ۱۸۹۳ یک ترکیب‌بندی نامانوس و نوعی التقاط‌گرایی را که از بناهای دوره اسلامی گرفته شده است، نشان می‌دهد‌‌‌.  سه حجم مکعب مستطیل عظیم با سقفی شیب‌دار که در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند، قسمت میانی با داشتن دو مناره و گنبدی سبز و بدون تزئینات بر بخش ورودی تاکید داشت. مانند نمایشگاه‌های جهانی پیشین، آمریکاییان هم از حضور کشورهایی چون ایران، نوعی نمایش شرقی را انتظار داشتند. ‌‌‌

چنان‌که در شرح ورود ایران به این نمایشگاه، در کتاب عکس پاویون‌های این سال، چنین آمده است: «انتظار می‌رفت مردم آمریکا علاقه‌ای عمیق به آداب و رسوم، منش، صنایع دستی و مردم ایران داشته باشند. در نشانه این انتظار، یک دسته ۲۲ نفره ایرانی در آوریل ۱۸۹۳ به شیکاگو وارد شد. آنها از شیراز و تهران به قسطنطنیه و بعد از آن توسط کشتی استرالیایی به نیویورک سفر کردند. چند هفته بعد، گروه دوم به سلامت از اصفهان (و از مسیر دریایی خلیج‌فارس، با عبور از دریای سرخ- کانال سوئز- مدیترانه- اقیانوس اطلس- نیویورک که مدت ۶۰روز به طول انجامید) به شیکاگو وارد شدند که یکی از طولانی‌ترین سفرهای صورت‌گرفته توسط هر کسی برای رسیدن به نمایشگاه جهانی است. این افراد امیدوار بودند که آمریکایی‌ها را با راه‌اندازی فروشگاه‌های خود جذب کنند؛ جایی که بافندگی فرش، فرشینه و شال، حکاکی فلزات، سنگ‌های قیمتی و شیرینی‌های ایرانی دیده می‌شد.»‌‌‌

به تصویر کشیدن سفری طولانی از شرق به غرب و ذکر اسامی شهرهایی که در غرب با داستان‌های جذاب شرقی پیوند خورده بود، بیشتر جهت دادن شوری به سفر و ورود ایران به این نمایشگاه بود. به نوشته کتاب عکس این نمایشگاه، پاویون ایران به دلیل حضور وسیع خارجیان به‌سختی قابل دیدن بود. فضای داخلی به ارائه هنرهای دستی اختصاص داده شده بود و کتاب راهنمای نمایشگاه از نمایش ایرانیان ستایش کرد. ‌‌‌ معین‌السلطنه که از این پاویون دیدن کرده بود، در سفرنامه خود در شرح فضای داخلی آن می‌نویسد: «در طرف چپ خیابان، نمایشگاه متعلق به مملکت ایران را ساخته‌اند که دارای یک گنبد سبز و دو منار در جنبین آن است. اندرون گنبد محلی است در اطرافش چهار حجره دارد. راه‌پله، از این محل به مرتبه فوقانی وارد می‌شود و در بالا سالنی ساخته‌اند به انضمام قهوه‌خانه. در برخی حجره‌ها، اقسام شیرینی‌ها و برخی دیگر اسباب‌هایی چون قالی و قالیچه و اشیای عتیقه می‌فروختند.»

ایران یکی از بزرگ‌ترین بیانیه‌های معماری خود را در سال ۱۹۰۰ در پاریس به نمایش گذاشت. دو فرانسوی به نام‌های فیلیپ مریات و پل ژاک ‌ایم بودری به عنوان طراح، ساخت پاویون را بر عهده گرفتند. این بار به جای نگاه به الگوی خانه‌های ایرانی، نگاه آنها به بنای مدرسه شاه سلطان‌حسین معطوف بود. فرم و نمای بیرونی پاویون ۱۹۱۳ ایران در گنت بلژیک، ترکیبی از الگوهای بناهای دوره باستانی و اسلامی بود، بدنه نمای اصلی شامل یک ایوان بود که نسبت به دو سمت جانبی خود، با ارتفاع بیشتر شاخص شده بود. سطوح دیوار با تزئین‌های سراسری اجرا شده بود. نکته قابل‌توجه استفاده از کنگره‌های بناهای هخامنشی (تخت‌جمشید یا شوش) در خط بام ساختمان است. اما جالب توجه‌ترین نکته در طراحی این بنا، استفاده از ستون‌ها و سرستون‌های تخت جمشید و شوش در بدنه ساختمان است. این ستون‌ها در ترکیب با سنتورهای مثلثی و تزئین‌های دوره اسلامی درآمده بودند. راهنمای نمایشگاه، نمای پاویون را «نمایی به سبک معماری شرقی» خواند. در بالای راهروی داخلی پاویون یک دیواره تزئینی که دارای تصویری از تیراندازان داریوش‌شاه بود، در نظر گرفته شده بود و در عین حال این بخش، از سالن مجاور خود توسط یک ایوان (تالار ستون‌دار) که یاد‌آور کاخ داریوش بود، جدا می‌شد. در واقع، فضای داخل پاویون تجلی معماری هخامنشی و دوره داریوش شاه بود.»

  بخشی از یک پژوهش به قلم  غلامرضا جمال‌الدین، دانشجوی دکترای معماری اسلامی- دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان/  مصطفی کیانی، دانشیار گروه معماری- دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر تهران