نگاهی بهالگوشناسی معماری کارخانههای صنعتی پهلوی اول در تبریز
بهرهگیری ازمصالح نوین ساختمانسازی
با تقویت زیرساختهای اقتصادی و پیشرفت صنایع در این دوره برای تولید انبوه، نیاز به تجهیزات پیشرفتهتر و در نتیجه فضای گستردهتر به وجود آمد. ورود مصالح نوین و فناوریهای جدید، امکان ایجاد فضاهای گستردهتر را فراهم آورد. در ایران محوطهها و بناهای صنعتی تاریخی متعددی وجود دارند که از نخستین سالهای ورود صنعت مدرن، مورد استفاده قرار میگرفتند. ولی تعداد زیادی از آنها تخریب شدهاند و بناهای صنعتی اندکی باقی ماندهاند. تبریز یکی از پیشگامان استفاده از روشهای نوین ساختمانی و صنایع در دوره پهلوی اول و شاهد شکلگیری کارخانههای صنعتی متعددی بود. از جمله کارخانههای باقیمانده میتوان به سالامبورسازی، چرمسازی خسروی، حاج ابوالقاسم جوان و پشمینه تبریز اشاره کرد که در ادامه ویژگی هر کدام از این ساختمانها با هدف الگوشناسی معماری کارخانههای صنعتی پهلوی اول و تحقیق درباره ارزشها و قابلیتهای بالقوه موجود در ساختار معماری میراثهای صنعتی تبریز مورد بررسی قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده است.
سرمایهگذاریهای صنعتی و ایجاد صنایع جدید
در دوره پهلوی اول شاهد تقویت زیرساختهای اقتصادی هستیم که بهطور عمده در زمینه صنعت انجام شده است. در این دوره کارخانههای صنعتی بهدنبال گسترش سرمایهگذاری غربی ایجاد شدند که ساخت کارخانههای صنایع مصرفی مانند دخانیات و بلورسازی در آن زمان با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم را میتوان در ارتباط با این وابستگی دانست. در کنار این صنایع، باید از کارخانههای سیمان، قند، تولید برق، هواپیماسازی، جورابسازی و چیتسازی نیز نام برد. به این شکل در این دوره شاهد ایجاد مراکز صنعتی با کارکردهای جدید هستیم. ساخت اینگونه صنایع که در معماری گذشته ایران پیشینه تاریخی ندارد، به تبعیت از معماری غرب و اغلب بهوسیله معماران غربی صورت گرفته است. تبریز یکی از پیشگامان صنعت و استفاده از روشهای نوین ساختمانی و صنایع در ایران بوده است. از جمله دلایل این امر، نزدیکی این شهر به مرزهای کشورهایی مثل ترکیه در غرب و روسیه در شمال و مرکزیت و بزرگی این منطقه بوده است.
مکانیابی کارخانههای صنعتی
مکانیابی طرحهای صنعتی جزو اصول اساسی آمایش سرزمینی است که در سطح استان یا منطقه مورد مطالعه همهجانبه قرار میگیرد. همچنین یکی از عوامل مهم برنامهریزی در امر توسعه منطقهای است. محدودبودن منابع باعث میشود که استفاده بهینه از آنها در اولویت کارها قرار گیرد تا سرمایهها در مناسبترین راه بهکار گرفته شوند. مطالعات مربوط به مکانیابی کارخانه (Location Facillity)، مواردی همچون تجهیزات فیزیکی، نیروی انسانی مورد نیاز برای حداکثرسازی بازده تولید یک محصول، کوتاه کردن زمان کل تولید، حداقلسازی هزینه تولید و کاهش هزینه حملونقل را در بر میگیرد. توجه به مکانیابی سبب کاهش هزینهها و موفقیت واحدهای صنعتی میشود. این هدف میتواند هزینه حملونقل، ارائه خدمات عادلانه به مشتریان، در دست گرفتن بزرگترین بازار و... باشد. انجام مطالعات مکانیابی نیازمند تخصصهایی از جمله تحقیق در عملیات، روشهای تصمیمگیری، جغرافیا (زمینشناسی و آبوهوا)، اقتصاد مهندسی، علوم کامپیوتر، ریاضی، بازاریابی، طراحی شهر و... است. مکانیابی صنعتی طی سه مرحله انجام میشود: ابتدا یک منطقه برای سازمان مشخص میشود، سپس در منطقه مذکور، محدودهای انتخاب میشود و سرانجام محل مورد نظر در آن محدوده تعیین میشود. انجام مطالعات مکانیابی درست و مناسب، علاوه بر تاثیر اقتصادی بر عملکرد واحد صنعتی، اثرات اجتماعی، محیطزیستی، فرهنگی و اقتصادی در منطقه محل احداث خود خواهد داشت. در ضمن ویژگیهای منطقهای نیز عوامل کلیدی موثر بر تعیین محل در مسائل مکانیابی محسوب میشوند. مسائل مکانیابی از تنوع بسیار زیادی برخوردارند و در هر یک از آنها هدفهای ویژهای دنبال میشود. برای دستیابی به هدف هر مساله، باید از روشی ویژه برای حل آن استفاده کرد و هنگام مطالعات نیز از درستی اطلاعات مورد استفاده، اطمینان حاصل کرد.
پراکنش کارخانههای تبریز
نظر به اینکه صنعتیشدن زندگی، نیاز مخاطبان شهر را به سپریکردن در فضاهای عمومی شهری در جهت کاهش تنش محیطی مبرم کرده، مناسبسازی و طراحی این فضاها از اهمیت خاصی برخوردار میشود. بافتهای تاریخی معماری و شهری، هم از نوع فرهنگی و هم صنعتی با توجه به دارابودن ارزشهای تاریخی، میراثی گرانبها برای نسلهای آتی به شمار میآید. همانطور که پیش از این گفته شد، بناهای صنعتی تاریخی متعددی در تبریز وجود دارند که از نخستین سالهای ورود صنعت مدرن در دوره پهلوی اول ساخته شدهاند، تعداد زیادی از آنها تخریب شده و بناهای اندکی باقی ماندهاند. چرم تبریز شهرت دیرینه دارد و تقریبا چرمسازی با تاریخ شهر برابری میکند و صادرات آن، چه در گذشته و چه اکنون، همواره سرمایهگذارانی را به دنبال داشته است. استفاده از روشهای نوین موجب شد کارگاههای کوچک دباغی، جای خود را به کارخانههای عظیمی مثل سالامبورسازی و چرمسازی دهند. وجود تجهیزات جدید در این کارخانهها زمینهساز شکلگیری فعالیتهای دیگری علاوه بر تولیدات خود بودند. برخی از این کارگاهها مانند کارخانه چرمسازی خسروی، در دوره فعالیت خود زمانی که تولید برق بهصورت متمرکز نبود، فعالیتی چندمنظوره داشتند و برق مناطقی از تبریز را تامین میکردند. صنعت پارچهبافی در تبریز جایگاه والایی داشت و هنر بافندگی نیز به یک رسم تبدیل شده بود. این صنعت را باید در دو بخش ریسندگی و نخریسی که وظیفه تولید تار و پود برای کارخانهها و کارگاههای پارچهبافی و فرشبافی را دارند دستهبندی کرد. تبریز از گذشتههای دور مهد قالیباقی و پارچهبافی بوده و در کتب قدیم اسلامی، آذربایجان از قرن سوم هجری از بزرگترین مراکز قالیبافی و زیلوبافی بهشمار میرفت. این صنعت همواره در تبریز در حال توسعه و ترقی بوده، چنانکه غازانخان مسجد و شبستان گنبد خود را با قالیهای زیبای آن شهر فرش کرده بود.
احداث کارخانههای نخریسی و ریسندگی بهصورت پیشرفته با استفاده از فناوریهای نوین به بعد از مشروطیت برمیگردد که از پیشگامان این صنعت میتوان بهبرادران قزوینی اشاره کرد که کارخانه آنها به نام بوستان قریب ۴۰ سال بلاانقطاع کار کرد. از کارخانههایی که تا دهه ۱۳۴۰ پا بر جا بودند و در این سالها برچیده شدند میتوان بهکارخانههای چینیسازی اشاره کرد که در زمان مشروطیت توسط زنده یاد علیمسیو تاسیس شد. در زمان مشروطیت علیمسیو، رهبر مرکز غیبی تبریز برای پاگرفتن صنایع داخلی یک کارخانه چینیسازی تاسیس کرد و پسرش حاجیخان، هنگامی که پدرش در شهر استانبول بهدادوستد مشغول بود، در آن شهر زاده شد و در همان شهر در مکتب چینیسازی (بلدیز) که از تاسیسات سلطانحمید بود با دو نفر طفل ایرانی دیگر تحصیل علم چینیسازی کرده و مدتها در تبریز کارخانه چینیسازی پدرش را اداره میکرد. در زمینه کارخانجات کبریتسازی، تبریز یکی از پیشگامان این صنعت در ایران بوده و همواره کبریت تبریز بهخصوص با نامهای توکلی و صدقیانی و ممتاز در ایران و کشورهای مجاور شهرت داشته است. ظاهرا پیش از تاسیس کارخانههای صنعتی، کبریت بهصورت سنتی و دستی ساخته میشد تا آنکه میرزاحسن مخترع، نخستین ماشین دستی را برای تهیه ورق کبریتسازی اختراع کرد و ساخت تا تولید کبریت با سرعت بیشتری دنبال شود. بدین ترتیب کارخانه کبریت ممتاز تبریز در سال ۱۳۰۰ شمسی با وسایل و تجهیزات بسیار ابتدایی، تولید خود را آغاز میکند و در سال ۱۳۰۶ با اخذ امتیاز از دولت، ماشینآلات نیمه اتوماتیک را از آلمان خریداری میکند و قادر میشود ۷۰ درصد مصرف کبریت کشور را تامین کند. تبریز یکی از شهرهایی است که دارای تزیینات آجری فراوانی بوده و هست که همین امر موجب میشود در اثر نیاز گسترده بهآجر، کورههای آجرپزی فراوانی در حواشی شهر شکل بگیرند که از آنجمله میتوان بهکورههای خطیب، لاله و منطقه نزدیک سرچشمه اشاره کرد. در سالهای گذشته و در زمان پهلوی اول تمامی این کورهها بهغیر از دودکش یک مورد، در شنبغازان تخریب و به اراضی مسکونی تغییر کاربری یافتند و کل کارگاههای آجرپزی به منطقهای در جنوبغرب تبریز، منطقه باغمعروف، انتقال داده شدند.
بررسی نمونههای موردی
کارخانه سالامبورسازی در سمت شرقی خیابان آزادی تبریز در محل تقاطع خیابان دکتر فاطمی (کوی فیروز سابق) است که در قالب طرح تجاری خدماتی ۲۳۰هزار متری محدوده اطراف آن بهطور کامل تخریب شده است و تنها هسته مرکزی آن باقیمانده است؛ کارخانه چرمسازی خسروی واقع در نبش خیابان آزادی و خیابان مشروطه که در حالحاضر متعلق به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری است و تحتعنوان دانشگاه هنراسلامی بهرهبرداری میشود. سومین مورد کارخانه حاجابوالقاسم جوان واقع در ضلع شمالی خیابان ۲۲بهمن (راهآهن سابق) و در جبهه غربی سیلوی تبریز و جنوب بیمارستان فعلی شهید محلاتی قرار دارد که قبلا مدتی کارخانه پشمپاککنی و ریسندگی بوده است، ولی در سال ۱۳۳۹ توسط حاج ابوالقاسم خریداری و بهعنوان کارگاه بافت فرش و قالی مورد استفاده قرارگرفته است ولی در قالب طرح توسعه بیمارستان شهیدمحلاتی و در روند انجام پژوهش تخریب شد و تلاشهای انجام گرفته برای ثبت ملی این اثر بینتیجه باقیماند؛ کارخانه پشمینه تبریز واقع در ضلع غربی دانشگاه تبریز است که در حالحاضر متعلق بهدانشگاه علوم پزشکی تبریز است. دلیل انتخاب این کارخانهها این است که تنها کارخانههای باقیمانده از میان کارخانههای متعدد پهلوی هستند که در حالحاضر سالم و قابل مطالعهاند.
کارخانه چرمسازی خسروی
مطابق اسناد و مدارک برجای مانده شرکت سهامی محدوده ایران که بعدها بهنام چرمسازی خسروی عوض شد، در سال ۱۳۱۰ با شرکت ۹ نفر از تجار و بازرگانان تبریز شکل میگیرد. خرید بخشی از اراضی چرمسازی خسروی در شهریور ۱۳۰۹ از آقا کربلاییحسن و حاجرضا زهتاب توسط آقای شیخعلی اتحاد بهنمایندگی از شرکت چرمسازی خسروی در موضوع تمامی یک قطعه زمین محدود واقع در لیلیآباد صورت گرفته است. براساس سندی از اداره ثبت اسناد و املاک مملکتی وابسته بهوزارت عدلیه وقت، بهتاریخ ۳/ ۹/ ۱۳۱۴ حدود کارخانه به اینشرح است که از حد شمالی در محدوده نظامیه، از حدشرقی بهباغ اسداللهخان، از حد جنوبی به سد و رودخانه و از حد غربی به شارع باغ طوباییه محدود است. براساس نقشه دارالسلطنه در سال ۱۲۹۷هجری قمری مکانیابی محدوده ساخت کارخانه در دوره قاجاریه در منتهیالیه شریان لیلیآباد قرار داشته و باغی بوده متعلق به حاجیمیرزا علی اهرابی که ضلع شرقی آن باغ میرزا احسان و در شمال باغ آقا سیدهاشم قرار داشته است و درمحدوده غربی و جنوبی آن هیچ ملک خصوصی مشخص نشده است. اولینبار در نقشه موسسه کارتوگرافی سحاب بهسال ۱۳۴۲ هجری شمسی است که بهعنوان کارخانه چرمسازی از آن یاد شده که در بناهایی احاطه شده است که عبارتند از: شمال کمربندی پیشنهادی تبریز، از جنوب قبرستان مسیحیان، از غرب دباغخانه و باغ کرباسچی و از شرق کوچهای که بعدها کوچه خسروی نام گرفت. این نقشه با بناهای قابل استنباط از تصویر هوایی سال ۱۳۳۵ هجری شمسی قابلانطباق است.
نتیجهگیری
با ورود تاثیرات صنعتی بهجوامع شرقی و نیز ایران، نگرش و بهتبع آن معماری دچار تحول شد. اوج این تحولات مصادف با دورهپهلوی اول بود. در این برهه از زمان، تاثیراندیشههای نوین بیشتر در قالب عوامل مختلفی از جمله معماری صنعتی ظهور پیدا کرد. تبریز یکی از پیشگامان استفاده از روشهای نوین ساختمانی و صنایع و ساخت کارخانههای صنعتی در دوره پهلوی اول بود که تعداد زیادی از آنها تخریبشده و بناهای صنعتیاندکی باقیمانده است؛ از جمله این کارخانههای باقیمانده میتوان به سالامبورسازی، چرمسازیخسروی، حاج ابوالقاسم جوان و پشمینه تبریز اشاره کرد. با توجه بههدف این پژوهش در راستای الگوشناسی معماری کارخانههای صنعتی پهلوی اول در تبریز، نتایج تحقیق نشان میدهد الگوی معماری کارخانههای صنعتی در دوره پهلوی، ساده، بدونپیچیدگی و دارای ویژگیهای مشابهی است. از آن جمله میتوان به پلانهای چهارگوشه، نمای آجری با قابهای آجری، پوشش شیروانی با استفاده از خرپای چوبی و فلزی و همچنین سیستم دیوار باربر با طاق ضربی، استفاده از هرهچینی و تزیینات و غیره اشاره کرد.
از پژوهشی بهقلم احد نژادابراهیمی، شهین فرخی و مهسا شباهنگ - گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز.