ارزیابی انتقادی دیدگاههای ریکاردو
الف) بهعقیده ریکاردو مالیاتها نیز وسیلهای برای تمرکز سرمایه دولت هستند. وی میگوید که مالیات تنها زمانی باید از مردم اخذ شود که بخواهیم از مصرف بیرویه جلوگیری کنیم، در غیر اینصورت اخذ مالیات از کارگران، زمینداران و سرمایهداران تنها به معنی انتقال قدرت خرید از دست این گروه به دست دولت است. از طرف دیگر مالیات بر سرمایهگذاری تاثیر معکوس میگذارد، بنابراین وی مخالف اخذ مالیات است، چراکه موجب کاهش درآمد یا سود، اجاره و تمرکز سرمایه خواهد شد.
ب) ریکاردو طرفدار سرسخت تجارت آزاد بینالمللی است. وی معتقد است که تجارت آزاد یک حربه موثر در روند توسعه اقتصادی کشور است. سوددهی را میتوان از طریق افزایش واردات ذرت افزایش داد. به این ترتیب منابع طبیعی و تولید جهان به نحو شایستهتری مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از طرف دیگر واردات ذرت سبب کاهش تقاضا برای نیروی کار در داخل کشور خواهد شد که این خود وضع زندگی کارگران را وخیمتر خواهد ساخت. از طرفی زمینداران و سرمایهداران فکر نمیکنند که واردات ذرت به سودشان باشد، زیرا در نتیجه واردات ذرت ارزانقیمت خارجی، سود آنها کاهش خواهد یافت.
ارزیابی انتقادی
ریکاردو یکی از پیشگامان در میان اقتصاددانان معاصر است و بسیاری از دیدگاههای وی در مورد توسعه اقتصادی مورد تاکید اقتصاددانان معاصر قرار گرفته است. او تاکید زیادی بر اهمیت افزایش پسانداز و سود بهمنظور تمرکز سرمایه دارد. با این همه تئوری رشد اقتصادی ریکاردو دارای معایب زیادی است که میتوان به آنها اشاره کرد.
۱) غفلت از تاثیر تکنولوژی: ریکاردو معتقد است که پیشرفت ترقیات فنی در بخش صنعت بهطور معکوس بر اشتغال نیروی کار تاثیر خواهد گذاشت. این به دلیل جایگزینشدن ماشین بهجای نیروی کار است. در ابتدا پیشرفت تکنولوژی ممکن است بهمثابه نیروی بازدارنده قانون نزولیبودن بازده عمل کند ولی در نهایت زمانیکه تاثیر تکنولوژی مدرن بر جریان تولید کاهش یافت، بار دیگر قانون نزولی بودن بازده وارد شده و مسیر طبیعی خود را به طرف موقعیت را کند طی خواهد کرد. بنابراین، تئوری ریکاردو بر اساس قانون نزولی بودن بازده بنا شده است. افزایش سریع تولید کشاورزی در کشورهای پیشرفته نشان میدهد که ریکاردو پیشرفت بالقوه ترقیات فنی و نقش آن بر روی بازدهی زمین را بسیار بیاهمیت جلوه داده است. ریکاردو بیجهت اهمیت زیادی برای قانون نزولی بودن بازده قائل شده و توجهی به تاثیر پیشرفتهای تکنولوژیکی و علمی بر توسعه اقتصادی نکرده است.
۲) درک نادرست از مفهوم موقعیت راکد: نظریه ریکاردو در این مورد که اقتصاد به طور خودکار به شرایط یا موقعیت راکد میرسد بیاساس است چون هیچ اقتصادی در شرایط افزایش سود به حال سکون وارد نخواهد شد. اصولا در این حالت باید تولید افزایش یافته و روند تمرکز سرمایه شدت گیرد.
۳) درک نادرست از رشد جمعیت: نظریه ریکاردو در مورد اینکه سطح دستمزدها توام با افزایش جمعیت زیاد میشود، غیر واقعی است. اولا ثابت شده که تئوری جمعیت مالتوس با توجه به روند رشد جمعیت در کشورهای پیشرفته نادرست است و ثانیا سطح درآمدها در سطح حداقل معیشت قرار نمیگیرد چون تجربه نشانگر آن است که دستمزدهای پولی از یکسو روند افزایشی و از سوی دیگر جمعیت روند کاهشی داشته است.
۴) سیاست غیرعملی اقتصاد کاملا آزاد: تئوری ریکاردو براساس مفهوم غیرعملی فعالیتهای اقتصادی کاملاآزاد مبتنی است. به عقیده وی دولت نباید در جریان اقتصاد دخالتی داشته باشد و رقابت آزاد، اقتصاد را خود به خود در شرایط تعادل قرار خواهد داد. در واقع هیچ اقتصادی وجود ندارد که دولت در آن شرکتی نداشته باشد و در آن شرایط رقابت آزاد حکمفرما باشد.
۵) غفلت در عوامل نهادی: یکی از معایب اصولی ریکاردو غفلت از عوامل نهادی است. در حقیقت عوامل نهادی به مثابه یک پیششرط از قبل داده شده در نظر گرفته شده است. وی فرض کرده که عوامل نهادی ثابت هستند. درحالیکه در روند توسعه اقتصادی نقش بسیار حساسی ایفا میکنند و شایسته نیست که از آنها بهطور ساده گذشت.
۶) زمین محصولات دیگری بهجز ذرت نیز تولید میکند: ریکاردو باور داشت که بر روی زمین تنها یک محصول یعنی ذرت تولید میشود. در حالیکه این یک درک قدیمی از قدرت تولید زمین است. امروزه ثابت شده که یک قطعه زمین معین میتواند انواع محصولات را بهعمل آورد. از طرف دیگر فرض ریکاردو این است که تمام عوامل تولید صرفا در جهت خدمت به تولید زمین فعالیت دارند که نادرست است. این به معنی بهادادن بیش از حد به زمین به عنوان یک عامل تولید است.
۷) سرمایه و کار ضرایب ثابت نیستند: این فرض ریکاردو دایر بر اینکه سرمایه و کار دو ضریب ثابت از تولید هستند، نادرست است. این پیشفرض به دلیل آنکه کار و سرمایه متغیرهای مستقل هستند، غیرواقعی است.
۸) غفلت از نرخ بهره: مهمترین عیب تئوری ریکاردو غفلت از نرخ بهره در جریان رشد اقتصادی است. او ظاهرا به هیچوجه نرخ بهره را یک پاداش مستقل برای سرمایه نمیداند، بلکه به عقیده وی پاداش سرمایه سود است.
۹) مدل ایستا: بهعقیده هیکس «ریکاردو برای بررسی جریان دینامیک رشد از روشهای ایستا استفاده میکند. مدل او ایستا و غیردینامیک است چون تنها محدود به جریان سرمایه است. در حقیقت مدل ریکاردو یک مدل منظم پیشرفته اقتصادی نیست و نمیتوان آن را بهصورت یک تئوری پویای رشد اقتصادی در آورد.»
منبع:weconomy