نقش ترجمه در انتقال گفتمان مدرنیته به ایران
مطالعه موردی آثار طالبوف
وقتی از ترجمه و تاثیر آن بر ظهور جنبههایی از مدرنیته سخن به میان میآید، نمیتوان حضور فعال روشنفکران منتقد در داخل و خارج از کشور و کوششهای قابل توجه آنان را در این تحولات به عنوان رابط میان سنت و مدرنیته، در مقام مولف، مترجم یا روزنامهنگار، نادیده انگاشت: «بالاخره روشنفکران مثل همیشه هاتف حاکمیت ملت و پارلمان ملی و قانون اساسی بودند. تعقل روشنفکری بر ایدئولوژی مشروطیت حاکم بود، حتی افکار عام را به سوی خود جذب کرد.» در بسیاری از پژوهشها درباره مدرنیته ایرانی، بر نقش موثر روشنفکران تاکید شده است؛ اما ارتباط تنگاتنگ ترجمه با تفکر و گفتمان روشنفکری ایران بررسی نشده است. به نظر آدمیت، عقاید پیشروان حقیقی نهضت آزادی ایران به درستی شناخته نشده و اثر افکار آنان در تحول و تفکر اجتماعی مردم مورد سنجش تاریخ قرار نگرفته است.
آثار تالیفی طالبوف به مثابه برآیند و محصول ترجمه و نیز ترجمانی فرهنگی از مدرنیته غربی حاکی از باور به ضرورت ارائه مدرنیته تلفیقی با مولفههای موردنظر اوست.
نکوهش تقلید بیچون و چرا از فرهنگ و تمدن غرب یکی از مولفههای مدرنیته تلفیقی در آثار طالبوف است که میتوان مصادیق آن را در برخی از نقدها و طعنههای او مشاهده کرد: نقد بر احتیاج مفرط به فرنگستان و واردات اسباب بازی به جای صنایع و کارخانههای مورد نیاز و تقلید از رسوم غربی: «... ایرانی از کاغذ قرآن تا کفن اموات محتاج به فرنگستان است ... چگونه پول مملکت ما را ... حمل بلاد خارجه نموده و ... عوض ماشین و اسباب کارخانه و اسلحه و گاو آهن جدیدالاختراع، غرامافون و فوتوغراف، اسباب بازیچه میخریدند و در جمیع عواید و رسوم آنچه داشتند، مقلد فرنگیان، متأسی مغربیان میشدند»؛ نقد تلبس به لباس غربی و بیبند و باری دختران به شیوه غربی: ... کدام وحشی بنات و نسوان خود را لباس سینهباز (دکولته) میپوشاند آرایش عروسانه میدهد به مجالس میبرد به آغوش جوانان میسپارد ... که همان مدعیان مدنیت و شرف نوعی یعنی اورپایی بیناموسی و شرف جزو سولزاتسیون میداند و میکند»؛ لزوم توجه به علل اصلی ترقی غرب به جای توجه به ظواهر امور: هر ایرانی که وطن خود را مثل بلاد اروپا بخواهد، آرزوی آزادی و مساوات آنها را بکند، ... در اعمال و اقوال تقلید آنها را نماید ... دشمن دین و وطن خود میباشد ... سبب و علت اصلی ترقی ملل مغرب زمین یکی این است که آفتاب علم و صنعت از مغرب طالع شده و دیگر قانون ایشان است که خود ملت برای مصالح امور خود وضع میکنند و حکومت اجرا مینماید.
نکوهش عقاید و سنن خرافی ایرانیان از دیگر نکاتی است که طالبوف در نگاشتههای خود به آن پرداخته است.
ترکیب جوانب مثبت فرهنگ و تمدن غربی با سنتهای مطلوب ایرانی مولفه دیگر مدرنیته تلفیقی مورد نظر طالبوف است؛ مانند کسب علم نافع و صنعت، میهندوستی، عدم تقلید، فریفته نشدن به ظواهر تجدد و تمدن، توجه به داشتههای خود، ترکیب تجدد و تدین و احترام به سنن ملی: «تو را علم آموختم که اداره ملی را آشنا بشوی، حب وطن را بفهمی، سلطان وقت را بپرسی، عواید خود را محترم بداری، و از هیچ ملت جز علم و صنعت و معلومات مفیده چیزی قبول نکنی. تقلید ننمایی، یعنی در همه جا و همیشه ایرانی باشی... از آنها جز نظم ملک چیزی استعاره نکنیم. مبادا شعشعه ظاهری آنها تو را بفریبد، مبادا تمدن مصنوعی یا وحشت واقعی آنها تو را پسند افتد»؛ «واقعا عید نوروز از اجله و اقدم اعیاد ملی روی زمین است. جا دارد که ما به شکوه و قدمت این عید خودمان در نزد سایر ملل ببالیم. بعد از ظهر رفتم به زیارت اهل قبور، اطفال هم بودند. ایشان را از طفولیت به احترام و زیارت مقبرهای اموات باید معتاد نمود و رسوم و عادات ملیه را به طور رسوخ در دل آنها .... مترسم داشت. بعد از شام چون شب عید بود به هیچ کاری مشغول نشدم»؛ واگن حمام با آب گرم و سرد در هر قطار مهیا است که سر راه هنگام حرکت، معطلی در عمل غسل که از شرایط مهمه و ممدوحه اسلام است نباشد. واگن مسجد قطارهای این راه نوعی درست شده که در سر راه قطار به هر طرف روانه شود روی مصلی همیشه به قبله خواهد بود...»طالبوف در کتاب مسالک المحسنین ضمن اشاره به برخی کاستیهای جامعه غربی، با استفاده از برخی واژههای جدید از غرب مانند ستاتیستیک، تلغراف، سیویلیزاسیون، باتاریه، باکترولوژیا، ایکونوم، مخانیک، پولتیک، راپورت، پاترون، موزیک، سکرتر و... کاستیهای جامعه ایران مانند نبود راهآهن، پل، اداره سرشماری نفوس، پزشک، مدرسه، سلاح جنگی و... را به تصویر میکشد. در این اثر، رویکرد تلفیقی ایرانی – اسلامی – غربی نویسنده بهصورت تاکید او بر دین اسلام (بنا به مصلحت یا از سر اعتقاد)، و حذف سنتهای خرافی از فرهنگ ایرانی و اخذ جوانب مثبت فرهنگ و تمدن غرب نمود یافته است. لزوم تقدم مدرنیته بر مدرنیزاسیون آخرین مولفه مدرنیته تلفیقی مورد نظر طالبوف است که در موارد متعدد و با ذکر مواردی مانند لزوم قانونمداری، لزوم توجه به فلسفه تعلیم و تربیت به جای توجه به ظواهر، مسوولیتپذیری، رعایت بهداشت، پرهیز از توجه به ظاهر و غفلت از معنا، عدم اسراف و تبذیر، توجه به واردات به جای توجه به ترقی صنعت بومی و مانند آنها مورد اشاره قرار گرفتهاند: «تا قانون نداریم، ملت و دولت و وطن و استقلال، در معنی وجود نخواهد داشت... از فرنگستان، تلگراف و راهآهن استعاره میکنیم و متحیر میشویم... اما نمیخواهیم بفهمیم که مخترعین این آثار تالی معجز و صنایع محیرالعقول از کدام کارخانه درآمدهاند...»؛ «... در اعمال و اقوال معنی منظور است نه صورت. مقصود از مدرسه و تعلیم توسعه خیال، کسب شرف و تهذیب اخلاق است، نه اجبار فقرا به تغییر لباس و.... وزیر معارف بالاخره قبول کرد که عبث، مقلد مغربیات نگشتیم»؛ «... هر کس کتاب«تحفه» را دارد در ایران طبیب است و اگر خواندن« قانون» را نیز ضمیمه فضیلت و حکمت خود ساخت آنوقت حکیمباشی است. در سر هر کوچه که بخواهد دکان قصابی خود را باز کند از مدفونهای خود مسوول نیست.»؛ «شب کلاه ترمه دو سه تومانی دارند، اما از پدر بر پسر ارث رسیده و صد نفر به سر گذاشته و خوابیده... افسوس که... نظافت و پاکی در ایران ما... مجرا و مفهوم نیست... برای دو نفر پانزده جور غذا آورده بودند ... و این همه اسراف در حضور حاکم شرع بود که نهی لایحب المسرفین را بهتر میداند!... از همه اینها خواننده میتواند به خوبی دریابد که صورتپرستی وطن ما تا کجا رسیده و معنی چگونه از میان رفته.»؛ «... و روح مملکت را که ثروت است برده از بازار فرنگیان ... لاله و مردنگی و جار و چهلچراغ بلورین و ظروف و گلدانهای چینی و... میگیریم، عوض اینکه عبرت بگیریم و به ترقی صنایع وطن خود همت گماریم، از فرط وطندوستی صنایع سایر ملل به ما مکروه نماید، صدای به هم خوردن آویز و شقشق و تلألو آنها در نظر ما جلوهگر و اسباب خودفروشی و امتیاز ما شده است.
پس از بررسی و تحلیل متنی آثار طالبوف، به جنبههای زبانی آثار وی میپردازیم و نخست آثار تالیفی وی را بررسی میکنیم. آثار تالیفی طالبوف، همزمان نمودی از ترجمه فرهنگی و استفاده از مفاهیم غربی و در عین حال، استفاده از ترجمه زبانی است. در این آثار طالبوف باور به وجود مدرنیته تلفیقی، نه کاملا ایرانی و نه کاملا غربی، را در نحوه نمایاندن فرهنگ و تمدن غربی و انتقال و ترجمه واژگان غربی در سطح زبانی نشان میدهد. بهعبارت دیگر، طالبوف همزمان از راهبرد بیگانهسازی (با هدف القای بیگانگی فرهنگغرب و تفاوت محسوس آن با جامعه ایران) و بومیسازی به منظور پذیرش و درک نسبی موضوع از سوی خوانندگان استفاده کرده است و همزیستی میان عناصر زبان و فرهنگ بومی و غربی در آثار او بهچشم میخورد. نمونههای راهبرد بیگانهسازی را میتوان در ترجمههای تحتاللفظی استفاده از لفظ بیگانه بههمراه توضیح و تصریح معنا و وامگیری استفاده از لفظ بیگانه بدون توضیح و تصریح معنا توسط او مشاهده کرد و نمونههای راهبرد بومیسازی را در بهرهگیری او از عناصر فرهنگی، ادبی و مذهبی- بومی. نمونههای یاد شده در این مقاله بیشتر از جلد اول تا سوم کتاب احمد و برخی نیز از کتاب آزادی و سیاست استخراج شدهاند:
نخستین دسته از ترجمههای طالبوف را که میتوان نمونههای ترجمه بیگانهساز، آشناییزدا و غرابتافزا دانست، ترجمه تحتاللفظی نمونههای دسته اول و وامگیری اصطلاح بیگانه، نمونههای دسته دوم به این شرح است؛ علم اکونوم یعنی صرفهجویی، گمناستیک یعنی ورزش، کرتیکه تشریح معایب و محسنات، آکت یعنی سند، معنی کلتور تربیت، قوه مغناطیسی یعنی دفع و جذب، کنسرواتور طرفدار رسوم قدیمه، بایکوت کنیم یعنی نخریم و نفروشیم، اینرژه ... این کلمه فرانسوی عبارت از شدت حرکات مادی اجساد است که موجد یا مولد قوه دیگر میشود، یک شعبه جمهوری طلب و طالب تسویه ثروت و زحمت مخالف خیال متمولان و صاحبان مکنت است، آنها را سیتسوال دیموکرات ... میگویند، یک شعبه طالب برافکندن همه نظم و ترتیب و طرفدار آشوب و هرج ومرج هستند، آنها را آنارشیز میگویند، یک شعبه میخواهند که قانون اساسی را هر وقت اقتضا کرد تغییر کلی بدهند و از نو بسازند ... آنها را رادکال میگویند، فرقه دیگر منکر رسوم قدیمه و طرفدار اصلاحات جدیده، طالب آزادی و مساوات کامله، حافظ حقوق خود و مصدق حقوق سایر ملل هستند...
آنها را لیبرال مینامند، دیپلوماسی، پارلمنت، راپورت، پوچط، استاتستیک، پرایکت، کنگره، فوتوغراف، پولتیک، سستم، غرامافون، غومانوست، آژنت کمپانی.
دسته دوم از ترجمههای طالبوف ترجمههای کاملابومیسازانه و غرابتزداست که در آنها برای بیان نکته و اندیشه مورد نظر از عناصر بومی، فرهنگی، مذهبی و ادبی استفاده شده است که از جمله آن میتوان به این موارد اشاره کرد: آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد، تاکید بر حفظ جوانب مثبت فرهنگ و سنت بومی، اطلبو العلم من المهد الیاللحد تاکید برضرورت علمآموزی، ای دو صد لعنت بر این تقلید باد، نکوهش تقلید بیچون و چرا از غرب، از جهل هرچه میخواهی میتراود، نکوهش جهل در جامعه ایران، هرچه هست از قامت ناساز و بیاندام ماست، انتقاد از کاستیهای جامعه ایران، تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف، تاکید بر ضرورت اخذ برخی جوانب فرهنگ و تمدن غرب، چو خر مهره بازار از او پر شدی، تاکید بر پرهیز از عناصر غیرضروری در فرهنگ و تمدن غرب، شبپرهگر وصل آفتاب نخواهد/ رونق انوار آفتاب نکاهد، تاکید بر ضرورت حرکت در مسیر پیشرفت، مگر دستی از غیب برون آید و کاری بکند، تاکید بر پرهیز از خرافه و اوهام، عیب می چون که بگفتی هنرش نیز بگوی، تاکید بر وجود جوانب مثبت و منفی در فرهنگ و تمدن غرب، آری به اتفاق جهان میتوان گرفت، تاکید بر ضرورت اتحاد.
در آثار ترجمهای طالبوف نیز شواهدی مبنی بر گرایش به مدرنیته تلفیقی و بومی و همنشینی و همایندی عناصر زبانی و فرهنگی بومی و بیگانه بهوضوح به چشم میخورد. انتخاب این آثار و نحوه انتقال و ترجمه مطالب در این آثار، خود گویای رسالت ویژه ترجمه در این عصر است. بهطور مثال، ترجمه طالبوف از رساله هیاتجدیده اثر فلاماریون کوششی است برای ارتقای سطح علمی و سواد در جامعه ایران بهعنوان یکی از مولفههای مهم مدرنیته غربی. همچنین ترجمه قانوناساسی ژاپن و پندنامه مارکوس قیصر روم نیز با هدف ترویج قانونمداری و اصلاح اخلاق فردی و حاکمیتی انجام شده است. طالبوف در ترجمه پندنامه مارکوس قیصر روم که آن را ایفای حق وطندوستی خود میداند، بر کارکردگرایی و هدفمندی ترجمه تاکید میکند. از فصل چهارم تا دوازدهم چند شماره بعضی برای اجتناب اطناب تکرار مطالب گذشته و بعضی برای آنکه امتداد ایام آن مضامین را از حیزانتفاع عصر حالیه وضع نموده ترجمه نشده.نخستین دسته از ترجمههای طالبوف را میتوان از نوع ترجمههای بیگانهساز و غرابت افزا شمرد که با ترجمه تحتاللفظی و وامگیری اصطلاح بیگانه در اختیار مخاطب و خواننده قرار داده که از آن جمله است: بازیگری اکتور، مقلد اکتور، اتومسفر هوای محیط دور زمین است، مریدین که هم در زبان لاتین نصف روز را گویند، حرارت تمپراتور، نکواتور یا خط استوا، اوپتیک یعنی علم بصر، کومیت یا ستاره دمدار، بالون، جسد مقناطیه، کونتور، وولکان، شلیاق، فوت، سولدل، کاروت.
از مقالهای به قلم، مریم قدرتی، دانشجوی دکترای زبان انگلیسی دانشگاه فردوسی مشهد/ دکتر محمدرضا هاشمی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد