وقایعنگاری مشروطه گیلان ۱۲۹۰ هـ .ش
مه ۱۹۱۱
جمعیتی از برای آنکه از قنسولگری روس بخواهند که دیگر متمم اسلحه مظفرالدین شاه از کروز حمل به طهران نشود به قنسولخانه روس رفتند و آنها هم گفتند که دیگر حمل نخواهند کرد. اهالی انزلی هم دو روز قبل درب گمرک انزلی را بستند.
در رشت، دیشب بعد از فقرات فوق یکنفر در انجمن برخاست و عنوان کرد حتیالامکان خلاف نزاکت و شلوغ نکنید چون همسایه پرزور داریم و اگر شلوغ شود قوه نظامی خواهند فرستاد.
طی نطق خود گفت ایران مثل پدری است که ارث خود را به دو پسر خود برگزار کرده، این ملک را ثالثی متصرف شد، اما دو پسر دست یکی کرده او را خارج کردند؛ لیکن در همان حین رابعی آمده خانه را تصرف کرد و نتوانستند او را بیرون کنند. ما میتوانیم قاجاریه را بیرون کنیم اما اگر گذاشتید روسها با قوه نظامی وارد ایران شدند اخراجشان مشکل است.
مه ۱۹۱۱
قنسولهای دول خارجه مقیم رشت از بستن پستخانه و تلگرافخانه بهکارگزار پروتستی (سرپیچی) کردند.
۱ مه ۱۹۱۱
چون همان روز تلگراف امضای قانون انتخابات از طهران رسید، بازارها که چند روز بود بسته شده باز کردند. در چند روز بسته شدن دکاکین، حتی زنها هم چوب برداشته و مردم را از باز کردن دکاکین مانع بودند.
مردم شهر در این چند روز با تفنگ و اسلحه و بیرقهای سرخ در بازار رفت و آمد میکردند. کمکم در مدت چند روز رعایا ، سوارانی را که از اطراف رشت برای کمک به شهر آمده بودند، به منازل خود دعوت کردند. حاجیسیدمحمود دامادخمامی، جمعیتی از اهل محله از کدخدا و سادات و گدا خواست، به هر یک دو قران دادند که حاجیمیرزا رضا را بزنند. جلوگیری شده چند نفر را تنبیه کردند و شکایت از حاجیسیدمحمود تلگراف به طهران شد.
۱۰ مه ۱۹۱۱
تلگرافی از طهران رسید که انجمن در تحت فرمان حکومت محلی است.
مشروطه گیلان آشوب آخرالزمان،
نویسنده هـ .ل رابینو، شیخ حسین اولیاءبافقی،
به کوشش محمد روشن