«آنفلوآنزای اسپانیایی» چگونه به قدرت گرفتن حزب نازی کمک کرد؟
بلیکل مینویسد: «این مساله حتی وقتی بافت قومی و مذهبی شهر، بیکاری در منطقه، رای سابق به احزاب دست راستی و دیگر ویژگیهای منطقه را برای سهم افراطیون از آرای آنجا در نظر میگیریم هم صحت دارد. مرگهای حاصل از آنفلوآنزای عالمگیر ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ به شدت جامعه آلمان را تغییر داد.»
با اینکه نازیها از جابهجاییهای افراد در جامعه به خاطر آنفلوآنزای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ بهره بردند و همچنین تا حد ممکن از شکست آلمان در جنگ جهانی اول استفاده کردند، هیچ نیروی تقویتبخشی در انتخابات برای سایر احزاب افراطی وجود نداشت.آقای بلیکل ادامه داد: «الگویی مشابه در آرای ماخوذه توسط سایر احزاب افراطگرا، از جمله کمونیستها، مشاهده نشد.»این تمایل به سمت احزاب راستی، در شهرهایی که زمینههای یهودیستیزانه داشتند نیز به اوج خود رسید.
در بخشی از این تحقیق آمده است: «ارتباط میان مرگ حاصل از آنفلوآنزا و سهم احزاب افراطی راستگرا از آرای ماخوذه در مناطقی که بهصورت تاریخی همواره اقلیتها، به ویژه یهودیان، را برای طاعونهای قرون وسطایی سرزنش میکردند از همهجا بیشتر و قویتر بود.»
اکنون که جهان به مبارزه علیه کووید-19 ادامه داده و با اختلالات سیاسی و اقتصادی حاصل از آن دست و پنجه نرم میکند، چنین تحقیقهایی نسبت به خطرات اجتماعی ادامهداری که ممکن است پیامد این بیماری عالمگیر باشد، هشدار میدهند.گرچه ویروس کرونا به گرد پای آنفلوآنزای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ هم نمیرسد که حدود ۵۰ میلیون نفر را کشت، اما بحران جاری نیز هنوز بهطور کامل تمام نشده و مشخص نیست اوضاع نظم جهانی در دنیای پس از کووید-19 چگونه خواهد بود.وضعیت اقتصاد کشورها و خرج و مخارج دولتها نیز با آسیبی جدی مواجه است و در طرف دیگر، حکومتهای اقتدارگرا، مانند مجارستان، ترکمنستان و رواندا، از فرصت شیوع این بیماری عالمگیر بهره جسته تا منتقدان و صداهای مخالف را سرکوب کنند.
بلیکل در ادامه مینویسد: «ما درباره تفسیر نتایج خود محتاط هستیم. به هر صورت اما این تحقیق بحثی تازه را درباره پیامدهای طولانیمدت بیماریهای عالمگیر فراهم میآورد.»