تکنگاری مرگ ناصرالدینشاه قاجار
صندلی خونین و تست DNA ناصرالدین شاه
پس از مضروب شدن، پیکر ناصرالدینشاه را بر یک صندلی نشاندند و دستمالی بر زخم او گذاشتند. این صندلی و دستمال که بقایای خون خشک شده شاه قاجار پس از یکصدوشانزده سال بر آنها دیده میشود هماکنون در کاخ موزه گلستان نگهداری میشوند. در سال 1384 سازمان میراث فرهنگی با همکاری انستیتو پاستور اقدام به استخراج DNA ناصرالدینشاه از روی دستمال آغشته به خون کرد. آزمایش DNA اطلاعات بسیاری درباره ویژگیهای جسمی و ژنتیک از گروه خون، قد، رنگ چشم و بیماریها گرفته تا روحیات و ویژگیهای خلقی افراد را مشخص میکند. با اینکه عنوان شد انستیتو پاستور این آزمایش را با موفقیت انجام داه است، اما هنوز بعد این همه سال نتیجهاش در دسترس عموم قرار نگرفته است.
ارابه حامل جنازه ناصرالدینشاه
این ارابه حامل جنازه ناصرالدینشاه بود. برنامه تشییع جنازه او که تا آن روز در تهران از نظر کثرت جمعیت نظیر نداشت، چنین بود: جمعی از شاهزادگان جنازه را در تکیه دولت به دوش گرفتند و در ارابه گذاشتند. ارابه از در شرقی شمسالعماره در خیابان ناصریه (ناصرخسرو امروزی) خارج شد و با عبور از خیابانهای ناصریه و چراغ گاز (امیرکبیر امروزی) به سه راه امینحضور رسید. تا اینجا اعیان و درباریان، پیاده پشت سر جنازه آمدند، اما از مدخل خیابان ری سوار اسبهای خود شدند و همراه با ارابه به سوی حرم حضرت عبدالعظیم رفتند.
مقبره موقت
مقبره موقت ناصرالدینشاه در بخش شاهنشین تکیه دولت قرار داشت؛ جایی که او مینشست و مراسم تعزیه را تماشا میکرد. ۱۲۸۲ تا ۱۲۸۴ معیرالممالک شمسالعماره را در دست ساخت داشت و احتمالا در همین زمان به سفارش ناصرالدینشاه ساخت تکیه دولت شروع شد. به نظر میرسد در نخستین مرحله قرار نبوده صحن وسط مسقف شود، اما پس از مدتی تصمیم میگیرند جای آن چادر بزنند اما چون ۴۱ متر دهنه داشته، انجام آن بسیار سخت بود، بنابراین یک اسکلت چوبی ایجاد و روی آن چادر میکشند. از قتل ناصرالدینشاه تا تهیه مقدمات تشییع جنازه او یک سال طول کشید. مدتها جسدش در تکیه دولت نگهداری شد و سرانجام یکسال پس از مرگ، در فاصله بین مزار حضرت عبدالعظیم حسنی و امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.
داستان عجیب سنگ قبر
هیچکس انتظار مرگ ناصرالدینشاه قاجار را نداشت، ازین رو، هیچ بنای یادبود یا آرامگاهی برای او در نظر گرفته نشده بود. شهرت استاد حسینحجار از استادان برجسته حجاری یزد سبب شد تا درباریان قاجاری او را برای ساخت سنگ قبر ناصرالدینشاه انتخاب کنند. استاد حسین حجارباشی چهار سال زمان صرف ساخت این سنگ قبر مرمرین کرد و در آن تمثالی از شاه حک نمود. دور تا دور این سنگ را با شعری 12 بیتی در سوگش نوشت و آن را چنان تزئین کرد که نظیرش در دوران قاجار را نمیتوان دید. اما پایان این چهار سال مشقتبار، تازه آغاز راه داستان این سنگ بود، هیچکس به فکر وزن سنگین تکه بزرگی از سنگ مرمر نبود! سنگی یک تکه با دومتر طول، یک متر و 25 سانتی متر عرض چهار وجب ضخامت و زیرپایهای یکپارچه که حاشیهای از مروارید داشت. برای انتقال این سنگ از یزد به تهران، مقرر شده بود حاکم نایب الحکومه، کدخدا و اعیان در مسیر سنگ صف بکشند و کشاورزان در هر آبادی سنگ را روی تیرهای چوبی بغلتانند. گفته میشود در بین راه یزد تا تهران بین 30 تا 50 نفر بهدلیل تحمل وزن سنگین آن کشته شدند. اما این تمام ماجرا نیست، مظفرالدینشاه به استاد حسین حجار تنها صدتومان دستمزد داد، رقمی بسیار ناچیز برای کاری به آن سختی و پرزحمت. همین امر سبب شد این حجار ماهر، از شدت اندوه بیمار شود و از دنیا برود.
صحنه دار زدن میرزا رضا
میرزا رضا کرمانی، قاتل ناصرالدینشاه از مریدان سید جمالالدین اسدآبادی بود. این عکس که احتمال دارد روی یکی از پلکانهای عمارت بادگیر کاخ گلستان گرفته شده باشد، او را پس از دستگیری در غل و زنجیر نشان میدهد. میرزا رضا کرمانی در میدان مشق تهران در روز چهارشنبه، دوم ربیعالاول سال 1313 قمری برابر با 22 مردادماه 1275 خورشیدی به دار آویخته شد. جنازه او به مدت دو روز بالای دار باقی ماند و سپس در گورستان حسنآباد، جایی که اکنون ایستگاه آتشنشانی میدان حسنآباد قرار دارد، به خاک سپرده شد.