در پی این اعتراض، تجار شیراز نیز حمایت کامل خود را به طرفداری از تجار بوشهر اعلام و خواستار رسیدگی به مشکلات آنها شدند.این امر نشان می‌دهد که قشر تجار فارس در یک حرکت جمعی درصدد ایجاد تحولاتی در ساختار اداری این بندر مهم به نفع خود بودند. در نهایت اعتراض تجار بوشهری با همراهی تجار فارس و با حمایت شیخ حسن‌آل‌عصفور امام‌جمعه بوشهر و تحریکات خاندان قوام شیرازی، به نتیجه رسید و در سال ۱۲۲۹ ه.ش، نصرت‌الدوله، والی فارس، به‌دنبال تاخیر در پرداخت مالیات، شیخ ناصر را به شیراز احضار و پس از عزل روانه تهران کرد و منصب حکمرانی بوشهر را با عنوان دریابیگی به میرزا حسنعلی‌خان، پسر قوام‌الملک شیرازی، واگذار کرد.

حاجی عبدالمحمد ملک‌التجار بوشهر در دیدار و گفت‌وگویی که با ناصرالدین‌شاه به سال ۱۲۳۱ ه.ش داشته، در پاسخ به سوال‌شاه درباره وضعیت بوشهر در زمان آل‌مذکور و بعد از آن می‌گوید: سابق بر این جزو ممالک محروسه نبود این یکسال و نیمی که در تصرف حاجی قوام است جزو ممالک محروسه شده...   به هرحال سقوط آل‌مذکور یکی از طوایف قدرتمند عرب در بوشهر در اوایل حکومت ناصرالدین‌شاه گامی مهم و موثر در تثبیت حاکمیت قاجاریه، در مهم‌ترین بندر ایران در خلیج‌فارس محسوب می‌شود.می‌توان گفت نخستین آشنایی و آگاهی رجال و سیاستمداران قاجاریه از وضعیت سیاسی و اقتصادی بنادر و جزایر ایران در خلیج‌فارس با تاسیس کارپردازی ایران در بمبئی با برنامه‌ریزی میرزاتقی‌خان امیرکبیر صورت گرفت. امیرکبیر به‌دنبال اعمال سیاست کوتاه کردن دست بیگانگان از امور ایران، برای نخستین‌بار با توجه به مفاد قرارداد تجارتی بین ایران و انگلستان (۱۲۱۳ ه.ش) درصدد اعزام نماینده سیاسی به بمبئی برآمد و در اوائل سال ۱۲۳۰ه.ش میرزاحسین‌خان ـ سپهسالار بعدی ـ را به سمت کارپردازی و قونسولگری ایران مامور بمبئی کرد. یکی از وظایف مهم کارپرداز که در نامه‌های امیر مورد تاکید مکرر قرار می‌گیرد، اطلاع‌رسانی دقیق و به‌موقع است.

این تاکیدات امیرکبیر نشان می‌دهد که هدف اصلی از اعزام مامور به بمبئی در واقع فعال کردن دیپلماسی ایران و رصد کردن موقعیت انگلستان در هندوستان و نواحی مجاور آن بوده است. میرزاحسین‌خان در یکی از نامه‌های خود به وزارت امور خارجه از واگذاری اجاره بندر عباس به امام مسقط و موقعیت نامناسب مردم این بندر به‌شدت انتقاد کرده و می‌نویسد: چرا باید بندر دولت علّیه در تصرف سیدسعیدخان باشد و انواع تصرفات در آن نماید... از بیچاره تجار اهل ایران دو عشور می‌گیرند و ضرر به تبعه دولت علّیه می‌رسد. میرزاصادق کاشانی، جانشین میرزاحسین‌خان نیز با ارائه گزارش‌های دقیق و به موقع از اقدامات امام مسقط و تحرکات انگلیسی‌ها در خلیج‌فارس نقش موثری در چرخش سیاست قاجاریه نسبت به اداره بنادر و جزایر جنوب ایجاد کرد. امیرکبیر در پی اندیشه تحکیم اقتدار حکومت قاجار در بنادر و سواحل خلیج‌فارس، درصدد خرید کشتی از انگلستان برآمد که با مخالفت انگلیسی‌ها به نتیجه نرسید. سیاست فعال ایران در خلیج‌فارس که مبتکرش امیرکبیر بود، نتایج چشمگیری برای حکومت قاجاریه داشت.

به‌دنبال انجام موفقیت‌آمیز ماموریت کارپردازان ایران در بمبئی و احتمالا با پیشنهاد آنها، دولتمردان قاجار از سال ۱۲۳۵ ه.ش نماینده‌ای را نیز مامور بندر مسقط کردند که گزارش‌های ارسالی این  مامور به والی فارس درباره اخبار و رویدادهای خلیج‌فارس و به‌ویژه سوءنیت انگلستان درباره بندر گوادر و چابهار و اقدامات استعماری آنها در بندر لنگه و بندر عباس نقش مهمی را در آگاهی دولتمردان قاجاری از اوضاع حاکم بر منطقه داشته است. اعتمادالسلطنه از ایجاد منصب جدیدی در شیراز با عنوان «کارپرداز مهام خارجه» در این دوره خبر می‌دهد که وظیفه اصلی آن هماهنگی بین نمایندگی ایران در مسقط و تهران بوده است.   در کنار گزارش‌های کارگزاران، تجار و بازرگانان بندر عباس، لار و بستک نیز مانند تجار بوشهری و شیرازی نقش اساسی در مبارزه و اخراج امامان مسقط داشتند.

در پی ارسال عرایض و شکایات متعدد از اجحاف‌های نمایندگان امام مسقط در بندر عباس به حکام لار و فارس بود که نصرت‌الدوله به فرمان ناصرالدین‌شاه مصطفی خان بستکی را مامور حمله به بندر عباس و اخراج نایب امام مسقط از آنجا کرد. در این زمان حاج‌محمد رحیمخان ملک‌التجار، یکی از بازرگانان معروف و ثروتمند شیراز و مقیم بمبئی، پس از بازگشت به وطن در سال ۱۲۳۲ ه.ش به تهران رفت و با پرداخت مال‌الاجاره بیشتر به شاه، حکمرانی بندر عباس را به‌دست آورد. اما دیری نپایید که شیخ سعید بن سالم با فریب ملک‌التجار وی را دستگیر و در جزیره هرمز زندانی کرد و بندرعباس را بار دیگر به تصرف درآورد؛ بنابراین این واقعه موجب لشکرکشی دوباره مویدالدوله در ۱۲۳۳ ه.ش به بندرعباس شد که پس از شش روز محاصره، موفق به تخلیه این بندر و آزادی ملک‌التجار شد. اما بنا به نوشته سدیدالسلطنه «چون موقع تابستان رسید، قشون ساخلو عباسی از شدت گرما، یا وداع جان گفتند، یا از بیم جان فرار کردند.» بنابراین در تابستان ۱۲۳۴ه.ش سید ثوینی ـ فرزند امام مسقط ـ با سه هزار سپاهی در چند کشتی و بیست زورق به قشم و عباسی حمله کرد و توانست عاملان حکومتی خود را دوباره در بندر عباس مستقر کند.

به نقل از مقاله‌ای به قلم حشمت‌الله عزیزی، داریوش رحمانیان، هوشنگ خسروبیگی، محمد رستمی، مندرج در پژوهش‌نامه تاریخ‌های محلی ایران، سال هفتم، شماره اول