اقدامات اثرگذار امیرکبیر در دوران ۳۹ ماهه صدارتش
چند گام به پیش
امور مالی(مالیه و خزانه)
امیرکبیر در آغاز صدارت خود، علاوه بر مشکلات سیاسی و طغیانهای داخلی با خزانه تهی و هرجومرج امور مالی کشور و تعهدات دولتی که از زمان محمدشاه باقی مانده بود، مواجه شد بودجه کشور در حدود یک میلیون تومان کسر درآمد داشت، فرار از پرداخت عوارض و مالیات برای فرمانروایان و حکام ایالات و ولایات عادت ثانوی شده بود. در این وضع پریشان امیر به اصلاح مالیه پرداخت. امیرکبیر از یک طرف بهوسیله معتمدان و با نیروی نظامی جدیدی که ترتیب داده بود مالیاتهای عقبافتاده را وصول کرد، او کلیه مستمریهای گزاف را که بدون استحقاق به درباریان میدادند از بودجه کشور حذف و صرفهجویی در هزینه، حتی هزینههای دربار سلطنت و شخص ناصرالدین شاه را اجرا کرد و در اندک مدتی بین درآمد و هزینه کشور تعادل برقرار کرد؛ اما حذف مستمریها و جلوگیری از حیف و میل اموال و دارایی دولت جمع کثیری از شاهزادگان و درباریان و نوکران دربار و حتی مهدعلیا مادر شاه را که از دخالت امیر در امور اندرون شاه سخت به خشم آمده بود، علیه آن مرد فداکار برانگیخت.
امیرکبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوهخواری به مبارزه برخاست. او دستور داد دریافتیهای بیحساب و مواجب بیجهتی که از دستگاههای دولتی میگرفتند، قطع شود. وی جهت تعدیل بودجه دولت حتی از حقوق شاه کاست. در این کار شیوه میرزا ابوالقاسم قائممقام را پیش گرفت و مقدار آن را فقط ماهی دو هزار تومان مقرر داشت حقوق شاه را کاهش داد. وی مواجب بیحسابی را که حاج میرزا آقاسی (صدراعظم سلف) برقرار کرده بود، قطع کرد و سروسامانی به قوانین مالیاتی داد و صورت عواید و مخارج آن را تعدیل کرد. همچنین در دفتر مستمریهای بیحساب و تیول تجدیدنظر کلی کرد، از مستمریها کاست و در مواردی آنها را قطع کرد، تیول را محدود ساخت یا یکسره به سود دیوان ضبط کرد، به عبارتی تیولدارانی که حق دیوان را نمیدادند، امیر تیول آنها را ضبط کرد. او همچنین برای ماموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد. بنابراین سیاست مالی میرزا بر دو پایه اصلی قرار داشت یکی کاستن خرج دولت و دیگری افزایش عایدات که در آن تدبیرهای گوناگون بهکار بست. از تدابیر دیگر امیر تفکیک امر استیفای ولایات از حکومت بود که شخص حاکم و وزیر او در امر مالیات دخل و تصرف ناموجه نداشته باشد در این باره قاعدهای گذارد که مسوولیت مالیات و محاسبات را مستوفی هر ولایت به عهده داشت. دیگر اینکه گمرک را برقانون تازهای نهاد؛ یعنی تا آن زمان که گمرک کشور به اجاره افراد واگذار شده بود، تحت اداره مستقیم دولت قرار داد.
اموراداری
امیرکبیر در جهت اصلاحات اداری که بدون آن اوضاع آشفته ایران سروسامان به خود نمیگرفت، مصمم شد تا سازمانهای اداری کشور را که دستخوش فساد و تباهی شده بود، اصلاح کند. نخستین فساد اداری خرید و فروش مناصب و مقامات و حکومت ولایات و مناطق وسیع ایران بود که با یک پیشکش و هدیه به نفع شخص ذینفع انجام میشد، امیر این رسم ناهنجار را ریشه کن ساخت و اساس واگذاری مشاغل را اصل لیاقت و کاردانی و قابلیت و از همه مهمتر اهلیت متقاضی قرارداد.گرچه پس از مرگ او این عمل مجدد رواج یافت، به نقل از احمد مجدالاسلام کرمانی از نویسندگان منتقد عصر مشروطیت در اواخر دوره ناصرالدین شاه کارمالیه ایران به جایی رسید که مناصب و القاب را در معرض فروش و حراج درآوردند، هرکسی هر منصبی را استدعا میکرد در مقابل مبلغ معینی به او میدادند.
امیرکبیر که غیرت وطنی و تعصب ملی بسیار شدید داشت به وسیله ماموران مخصوص خود مناسبات و روابط رجال و وزرا و درباریان را با نمایندگان سیاسی خارجی در ایران زیرنظر گرفت. او صریحا به عمال دولت دستور داد که از هرگونه رفت و آمد و تماس با ماموران خارجی جز در مورد ماموران وزارت امورخارجه احتراز جویند. از دیگر اقدامات او عبارتند از: تعیین مشاغل و میزان حقوق و مقرری هر شغل و مبارزه جدی با تنبلی و کاهلی کارمندان دولت و جلوگیری از رشوه خواری، اصلاح وضع چاپارخانه دولتی بهصورتیکه آماده حملونقل محصولات پستی به اقصی نقاط کشور شود، ایجاد قراولخانه در معابر و راهها برای حفظ چاپارها و محمولات پستی، تاسیس دوره پاسبانی و آگاهی در پایتخت، نظارت دقیق بر اعمال کارکنان عالیرتبه دولت و حکام ولایات.
امور اقتصادی
مهمترین اقدام امیرکبیر در این زمینه تاسیس کارخانههای تصفیه شکر و قندسازی درمازندران و بلورسازی در تهران و اصفهان و قم و کاغذسازی در تهران و حریربافی درکاشان و تهیه ماهوت و چلوار، کالسکه، سماور، چدن، سرب و کارخانه نخریسی و امثال آن بود. او تجارت داخلی و خارجی را در سایه امنیتی که پیش آمده و حمایتی که از بازرگانان میکرد رونق کلی داد، صنایع داخلی را تشویق کرد و صنعتکاران را به تقلید مصنوعات خارجی واداشت،عدهای را برای آموختن حرف و صنایع به فرنگستان فرستاد، در بسط زراعت و آبادی کشور مساعی بسیار به خرج داد و در نتیجه نهتنها میزان دخل و خرج تعدیل یافت بلکه زمانیکه امیرکبیر عزل گردید مبلغی نیز در خزانه دولتی ذخیره داشت، امیرکبیر برای تشویق صنعتگران و صاحبان حرفه، اقدام به تاسیس نمایشگاه کالاهای صنعتی ایران در تهران کرد. گرچه با غروب دولت وی نتایج اینگونه مساعی نیز به همراه سایر برنامههای اصلاحی به تاریخ پیوست لکن تردیدی نیست که سیاستهای او در عرصه صنایع و معادن تحرک تازهای به حیات اقتصادی بخشید و زمینه فعالیتهای اقتصادی جدید را در ایران فراهم کرد و موفق شد نظام اقتصادی را که در کشاورزی بدوی به سر میبرد متحول کرده و صنایع هرچند کوچک متناسب با نیاز و توان جامعه تاسیس کرد.
امور فرهنگی
در مورد فرهنگ باید امیرکبیر را بانی و موسس فرهنگ نوین ایران دانست. زیرا او به وسیله احیای روزنامه وتاسیس مدرسه دارالفنون و انتشار کتب فنی و بهداشتی و اعزام محصلان به اروپا و استخدام معلمان اروپایی در حقیقت نقشی از آمال و آرزوهای اصلاحطلبانه خود را جلوهگر ساخت. امیرکبیر در سال ۱۲۶۶ هجری قمری به میرزا رضا مهندس از محصلان اعزامی ایران به انگلستان در زمان فتحعلیشاه دستور بنای دارالفنون را داد. یک سال پس از ساخت دارالفنون، امیر هیاتی از معلمان اتریشی را برای تدریس در دارالفنون استخدام کرد. امیرکبیر تا آنجا که امکان داشت در طبع و نشر رسالات مفید علمی و صحی کوشید، او چند دوره نقشه جغرافیای ایران و پنج قاره عالم و یک نقشه جهاننما را چاپ و منتشر کرد، به همت امیرکبیر کتابهایی در زمینه تاریخ جهان از جمله کتاب تاریخ ناپلئون و کتاب نظام ناصری تالیف بهرام میرزا قاجار و نیز رسالاتی درباره لزوم تلقیح واکسن ضدآبله و امثال آنها چاپ و منتشر شد. همچنین ایجاد چاپخانه، دستور ترجمه کتب علمی، برخورد متفاوت باشعر و شاعری و... از دیگر خدمات هوشمندانه وی بوده است.
اولین شماره روزنامه وقایعاتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشیدی (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) و به کوشش امیرکبیر منتشر شد. به دستور امیرکبیر اشتراک این روزنامه برای هریک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق میگرفتند اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطای مقامها، نشانها و امتیازات چاپ میشد. در برخی شمارهها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ میرسید. همچنین این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود. بنابراین امیر در امر روزنامه بنایی استوار کرد که پایدار ماند. به عبارت دیگر روزنامه رسمی ما که متصدی انتشار آن وزارت دادگستری است، دنباله روزنامه امیرکبیر یعنی روزنامه وقایعاتفاقیه است.
امور آموزشی
نظام تعلیمی تا قبل از زمان امیرکبیر ساختاری سنتی داشت و شامل تعلیمات دینی و حوزوی و در سطح پایین تر عبارت بود از مکتبخانهها که در آن ادبیات و علوم دینی به فرزندان رجال و شاهزادگان تدریس میشد. اقدام امیر در تاسیس دارالفنون که اولین موسسه همگانی در ایران بود از دو جهت بسیار مهم بود؛ اول ایجاد امکان تحصیل در علوم جدید و دوم امکان تحصیل مردم عادی در آن. مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تاسیس شد و اولین مدرسه جدید ایران بود. شاهزادههای قاجار نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانشهای مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده میشد و بسیاری از معلمهای آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه بهکار گرفته شده بودند. پس از برکناری امیرکبیر، با وجود مخالفتهای میرزا آقاخان نوری، مدرسه کار خود را ادامه داد.
امور اجتماعی، شهری، بهداشتی
امیرکبیر دستور داد که رسم قمهکشی و لوطیبازی از شهرها و راهها برداشته شود. وی حمل اسلحه سرد و گرم را ممنوع کرد. وی قاعده بستنشینی را لغو کرد. القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیانهای اجتماعی میدانست و در نامیدن دیگران به گفتن واژه «جناب» اکتفا میکرد، حتی نسبت به مقام صدارت. درخصوص امور شهری به سنگفرش کوچهها پرداخت، چاپارخانه را تاسیس کرد که هم پست وهم مسافر را از سویی به سویی میبرد، نخستین بیمارستان دولتی را بناکرد، پزشکان ایرانی را به ایالات فرستاد، برای حرفه پزشکی امتحان طبی مقرر ساخت، او با در اختیار قرار دادن جزواتی در رابطه با بیماریهای وبا و آبله توانست به مبارزه با این امراض برآید، گدایان شهر را جمع کرد، برای زیبایی تهران و رفاه حال اهالی آن و ترقی دادن پایتخت نیز شروع به اقداماتی کرد، بازار و کاروانسرای امیر را که از جهت دلگشایی و تازگی در تهران بیمانند بود ساخت، نقشه آوردن قسمتی از آب رودخانه کرج را برای شرب مردم و آبادی شهر طرح کرد و دستور به تنظیف حمامها داد. همچنین قانونی برای تقسیم آب نوشت. او با این کار به مردم آموخت تا برای رسیدن به حقوقشان در ابتدا این خود آنها هستند که میتوانند با رعایت نظم و احترام به قانون نوشته شده، باعث ضایع شدن حقوق یکدیگر نشوند.
امور سیاسی
سیاست خارجی امیر به دو بخش تقسیم میشود: یکی ارتباط با کشورهای دیگر بهعنوان تجارت یا تعامل سیاسی و دیگری مبارزه با سلطه و نفوذ استعمار و دخالت سیاسی کشورها در ایران. امیرکبیر، در روابط با ممالک همسایه نهایت مراقبت را بهعمل میآورد. او وضع سفارتخانههای ایران را در کشورهای خارجه آبرومند ساخت. در اعزام سفرا دقت داشت که ماموران از بین اشخاص متین و شریف و کاردان انتخاب شوند. از اصلاحات سیاسی امیرکبیر در ارتباط با دولتهای دیگر موضوع تجدید ویزا یا گذرنامه افراد ایرانی در کشورهای خارج بود. میرزا تقیخان و سفرای خارجی ترتیبی دادند هرگاه مدت اقامت هر ایرانی خاتمه یافت و خواست باز هم در آن کشور بماند به کنسولگریهای ایران و نمایندگان سیاسی ایران مراجعه و مدت اقامت را تمدید کنند. از اصلاحات سیاسی دیگر او موضوع تحصن و پناهنده شدن اتباع ایرانی به سفارتخانههای خارجی است که برخی افراد ایرانی همین که مرتکب خطا میشدند و مورد مواخذه قرار میگرفتند برای رهایی خود به یکی از سفارتخانهها تحصن میجستند و امیرکبیر با سفرای خارجه مقیم ایران مذاکرات مفصلی بهعمل آورد و با ادله و براهین آنها را مجبور ساخت از حمایت و پناه دادن اتباع ایرانی که مرتکب بزه شدهاند خودداری کنند و در صورت اخطار دولت ایران آنها را تسلیم کنند. از دیگر اقدامات وی در حوزه سیاسی تاسیس سفارتخانههای دائمی در لندن و سنپترزبورگ، ایجاد کنسولگری در بمبئی، عثمانی و قفقاز، تربیت کادر برای وزارت امورخارجه و تنظیم دفتر اسناد سیاسی است.
ارسال نظر