گفتهها
در واقع از این دوره به بعد روحانیت بیش از هر زمان دیگری به یک عنصر فشار بر جامعه سیاسی عمل میکند. با شکلگیری گروههای روشنفکری، آنها نیز به دومین عنصر فشار سیاسی در کشور بدل شدند. از آنجا که روحانیت دارای سابقه فرهنگی و اجتماعی ریشهدارتری در ایران بوده است، در نتیجه تاثیرگذاری آنان برجنبشها و نهضتهای اجتماعی و سیاسی در جامعه ایران بیش از سایر گروهها بوده و به نوعی نقش رهبری به عهده روحانیون بوده است. همچنین در جنبش مشروطه عواملی سبب نزدیکی دو گروه روحانیون و روشنفکران به یکدیگر شده است که در پیروزی نهایی جنبش مشروطه بسیار موثر بود اما پس از مشروطه و با به توپ بستن مجلس به دستور محمدعلیشاه قاجار و همچنین حرکت گروههای مشروطهخواه به سمت تهران که منجر به فتح تهران شده است، به نوعی جدایی و افتراق با به دار آویختن شیخفضلالله نوری توسط فاتحین تهران منجر شد تا آغازی برای بروز اختلافات و افتراق بین دو گروه سر باز کند. در نتیجه، این اختلافات منجر به روی کار آمدن رضاخان شد که مشروطه زیر چکمههای استبداد نوین (اقتدارگرایی مدرن) وی له شد.
ارسال نظر