لیبرالیسم به روایت فروغی
در رابطه با «برابری»، فروغی آن را «مساوات در مقابل قانون»، «مساوات در مقابل محاکم عدلیه» و «مساوات در [پرداخت] مالیات» تعریف میکند. مفهوم اساسی و مرکزی دیگری که در اندیشه لیبرالی فروغی وجود دارد، «وظیفه» است. از نظر فروغی، حقوق فردی بدون تکالیف فردی و هیچ قانونی بدون پیروی از قانون وجود ندارد. در یک سخنرانی معروف در رادیو ملی ایران پس از انتخابات مجلس چهاردهم، فروغی با صراحت بر دیدگاه خود مبنی بر حکومت قانون تاکید میکند. هرچند که مفاهیم و ایدههای بیان شده در کتاب فروغی اصالتا از آن او نیست، اما قطعا تفسیر همدلانه و بی غل و غشی از اندیشههای روشنگران فرانسوی است که فروغی از آنها بهعنوان بنیانگذاران لیبرالیسم مدرن نام میبرد؛ بنابراین، نیازی به گفتن ندارد که فروغی از نخستین روشنفکران و دولتمردان ایرانی بود که این ایدهها را در روندی نظام مند به کار بست. به همین دلیل است که میتوان گفت فروغی در پیدایش و تکوین میراث لیبرالی ایرانی جایگاه خاصی دارد.
بر اساس دیدگاه فروغی، برای رواج روشنگری در ایران، هم دو شرط لازم است. نه تنها ضروری است که نیروهای اعمال اجبار در جامعه در شکل نهادها مرسوم شوند، بلکه همچنین لازم است که نوع دیگری از نهادها تا اصلاح و بهبود، اقدام به سرپرستی نهادهای نوع پیشین کنند. به علاوه، این وضعیت، شرط کافی برای برقراری و حفظ تعادل در جامعه سیاسی را مهیا ساخته و به این سان زمینه را برای شکوفایی آرمانهای روشنگری آماده میکند. آنچه از نوشتههای فروغی بر میآید، باوری خالص به ایده ترقی و مجادلهای بر سر تفکیک قوا و حقوق مردمان تحت یک نظام لیبرالی است. پیش و بیش از هر چیز در اندیشه فروغی، ایده ضرورت ترقی موج میزند و این واقعیت که پیشرفت در غرب، اساسا به اعتبار یک بازسازی لیبرالی در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بودهاست. راز این بازسازی - که به گمان فروغی عامل اصلی پیشرفتها و موفقیتهای علمی و فناورانه تمدن غربی است - در ایجاد سیستمی برای مدیریت تمام زمینههای مبتنی بر فرآیند تکاملی نهفتهاست.
ارسال نظر