درگذشت بنیانگذار لیبرالیسم
«توماس جفرسون» سومین رئیسجمهوری ایالاتمتحده نوشته است «بیکن، لاک و نیوتن بدون استثنا بزرگترین انسانهایی بودهاند که در طول تاریخ زیستهاند. آنها پایههای ساختار عظیمی را ایجاد کردهاند که دانش فیزیکی و اخلاقی بشر در آن رشد میکند.» لاک بر اکثر اندیشمندان بعد خود بهخصوص اندیشمندان دوران روشنگری تاثیر شگرفی گذاشته است.«ولتر» در آثار خویش از او با عنوان لاک دانا نام میبرد. روسو، هیوم، کانت و ... نیز از او تاثیر پذیرفتهاند. او یکی از پایهگذاران «لیبرالیسم» است. به باور لاک، هر فکر، عقیده و دانش ناشی از تجربه است. او میگوید که بشر طبیعتا دارای حقوق و تکالیفی است و این حقوق عبارتند از: حق حیات، حق آزادی، حق مالکیت، حق پرداختن به کاری که در آن علاقه و استعداد دارد، حق انتخاب دولت و قانونسازان (نمایندگان پارلمان)، حق محاکمه شدن در دادگاهی که دارای هیات منصفه و قاضی عادل باشد، حق اعتراض به تبعیض و انحصار و...آزادی از نظر لاک همانا برابری سیاسی افراد و برخورداری از حقوق مدنی است. لاک با تاکید میگوید: این فقط مردم هستند که باید تصمیم بگیرند که چه کسی بر آنان حکومت کند.
او در «رسالهای در باب حکومت» گفته است هرجا که قانون متوقف شود جباریت آغاز میشود.»مقدمه این اثر پس از متن اصلی، به منظور توجیه «انقلاب گلوریس» در سال ۱۶۸۸ به رشته تحریر درآمد. اکنون ما میدانیم که این دو رساله در طول «بحران محرومیت»، احتمالا به قصد تصدیق شورش مسلحانه عمومی که رهبران «حزب کشور» طراحی کردند و به قصد توضیح و دفاع از این طرح انقلابی در مقابل چارلز دوم و برادرش نوشته شد. نخستین رساله درباره حکومت، اثری مجادلهآمیز است با هدف رد شرح پدر سالارانه «نظریه حقوق الهی پادشاهان» که توسط «رابرت فیلمر» عنوان شد. «لاک» این مجادله فیلمر را که مردان طبیعتا آزاد نیستند، بهعنوان مساله کلیدی انتخاب میکند. رساله دوم لاک درباره حکومت، نظریه اثباتی حکومت وی را ارائه میدهد. او آشکارا بر این نظر است که انسانها نباید دچار این عقیده خطرناک شوند که کل حکومت در جهان، صرفا نتیجه زور و خشونت است. او با ابزاری چند از جمله «فلسفه سیاسی»، «نظریه حقوق طبیعی» و «قرارداد اجتماعی» سروکار دارد که در قرون ۱۷ و ۱۸ رایج بود. حقوق طبیعی آن حقوقی است که ما بهعنوان انسان قبل از اینکه هر حکومت به وجود آید، دارا بودهایم که حق حیات از آن دسته است. زمانی که لاک از چگونگی ایجاد حکومت صحبت میکند، معتقد است که افراد فکر میکنند شرایطشان در وضع طبیعی، نامطلوب است و از این رو مایلند که برخی از حقوقشان را به یک حکومت مرکزی با حفظ حقوق منتقل کنند و این نظریه قرارداد اجتماعی است.
ارسال نظر