در اصفهان مردم ظاهرا به کلی بی‌علاقه بودند، در مشهد، شور و علاقه چندانی برای این مراسم وجود نداشت و مردم تغییر سلطنت را نشانه عزم انگلیسی‌ها و شکست روس‌ها تلقی می‌کردند. در تبریز، استقبال سرد بود و مردم می‌گفتند تلگرام‌های خواستار تغییر سلطنت که پیش‌تر فرستاده شده بود، کار یک دار و دسته کوچک بود. در کرمان، هیچ‌کس جرات نمی‌کرد نظر مخالفی ابراز کند هرچند آنها فکر می‌کردند تقصیر خود قاجار بوده، اما نگران تقویت بیشتر قدرت نظامی بودند. در رشت هیچ هیجانی وجود نداشت. در بوشهر مخالفت کامل وجود داشت. جماعت تهران نیز این واقعه را به شوخی می‌گرفتند و می‌خواندند: «اینکه سرت گذاشتن- سر به سرت گذاشتن.» در مجموع به نظر می‌رسد که مردم عادی از سقوط قاجاریه ناراحت نبودند، اما به روی کار آمدن دودمان جدید نیز روی خوشی نشان نمی‌دادند.

منبع: تورج اتابکی، تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ترجمه مهدی حقیقت‌خواه، تهران، انتشارات ققنوس