پشت پرده تسویه حسابهای شخصی در صداوسیما
در روزهای اخیر اختلافهایی که به شوخی و جدی بین یکی از برنامههای صبحگاهی تلویزیون و یکی از بخشهای خبری پیش آمد و البته در کمال تعجب به آنتن زنده و صفحات شخصی مجریان و برنامهسازان هم کشیده شد، به خوراک جدید برای رسانههایی بدل شد که فارغ از نگاه دلسوزانه، به دنبال انتشار خبرهایی هستند که با کلیک بیشتری مواجه شوند.
احسان محمدی ـ روزنامهنگار و دانش آموخته دکترای دکترای فرهنگ و ارتباطات ـ درباره حواشی اخیر صداوسیما مبنی بر تسویه حسابهای شخصی روی آنتن زنده، در گفتوگویی با ایسنا شرکت کرد.
او با استقبال از چنین اتفاقاتی در رسانه در توضیح نظر خود چنین میگوید: کسانی که تلویزیون را به یکنواختی و یک شکل بودن نقد میکردند، از اتفاقات این چنینی استقبال کنند.
البته محمدی این نکته را هم مطرح میکند که خوب است این مسائل به شکل بهتری نشان داده شود؛ مثلا اگر شوخی رضا رشیدپور وجههی جنسیتی پیدا نمیکرد، بهتر بود.
این روزنامهنگار در ابتدای این گفتوگو تصریح میکند: ما اصولا نمیدانیم پشت این اتفاقات چه اتفاقات دیگری نهفته است که آن را به حساب تسویه حساب بگذاریم. از طرفی نمیتوانیم قضاوت کنیم، خانم رکوعی ـ گوینده خبر شبانگاهی شبکه سه ـ این گفتهها را بر اساس ناراحتی شخصی خودش مطرح کرده است یا نه؟ و ممکن است کسی که مدیر بخش خبری بوده است این گلهمندی را عنوان کرده و او هم روی انتن زنده گفته است. یک نکته دیگر را هم در نظر داشته باشیم که این بخش خبری شبکه سه، اگرچه زیر نظر معاونت سیاسی و خبر صداوسیما فعالیت میکند، اما معمولا لحن اخبار آن مشابه لحن خبر رسمی ساعت ۲۱ و ۲۲:۳۰ نیست و شاید اگر این گلهمندی در آن بخشهای خبری مطرح میشد، بازخوردش به این شکل نبود.
** لزوم حضور یک سخنگو در صداوسیما برای شفافیت **
این فعال رسانه در ادامه این گفتوگو دربارهی بازخورد حواشی که در صداوسیما رخ داد و برداشت مخاطبان در این خصوص، چنین اظهار کرد: میتوان این برداشت را از زاویه مخاطب دید و در آن به این میرسیم که حواشی که سر برنامه «۹۰» پیش آمد، انگار ذهن ما را برای پذیرش این نکته آماده کرده است که پشت این گله نرم یک شکایت یا یک جنجال بزرگی نهفته است و مخاطب با همین نگاه واکنش نشان میدهد. روز بعد از خبر شامگاهی، وقتی رشیدپور با موضوع شوخی میکند، نکتهای که به خیلیها هم برمیخورد آن شوخی نیست، بلکه جنسیتی کردن شوخی است که واکنش زیادی را به همراه داشت و از آن طرف هم خبر شبانگاهی در پاسخ به این شوخی رشیدپور میگویند که مراقب سلامتی خودت باش. از آن طرف آقای رشیدپور میآید و با هوشمندی سوار این موج میشود و آن را برای خودش یک تهدید حساب میکند. در واقع برداشت او این بوده است و تمام این مسائل تا اینجا پذیرفتنی است. در تمام دنیا رسانهها از این پاسکاریها دارند و ذات رسانه همین است. افرادی در رسانهها حضور دارند که اتفاقا علاقمند به این جریانها و حواشی هستند و خودشان جریان میسازند. اما نکتهای که وجود دارد این است که صداوسیما هنوز نتوانسته، پاسخ روشنی درباره حاشیهها بدهد و افکار عمومی را قانع کند. شاید اگر صداوسیما یک سخنگوی واحد داشته باشد و برای جریانهایی از این دست، شفافسازی کند و صریح صحبت کند، دیگر رسانهها از تعبیر دعوای کودکانه برای رسانه ملی استفاده نمیکنند؛ بنابراین فقدان یک سخنگو یا کسی که بتواند فراتر از روابط عمومی که مکاتبات را جواب میدهد، این حواشی را پاسخگو باشد، احساس میشود.
** صداوسیما را خطکشیشده نبینیم **
این روزنامهنگار در ادامه گفتوگوی خود با پذیرفتن این نکته که رسانه ملی باید یک پروتکل واحدی داشته باشد، اظهار کرد: این پروتکل واحد به ویژه در بخشهایی مثل بخش خبری که موضع رسمی صداوسیما در آن مطرح میشود از اهمیت ویژهای برخوردار است، اما واقعیت این است که خیلی از مخاطبان هنوز فکر میکنند کت و شلوار مجریان تلویزیون را هنوز صداوسیما انتخاب میکند و به آنها میدهد. در حالی که اینگونه نیست و خیلی از مجریان لباسشان را با خودشان همراه دارند. مجریان به غیر از اینکه یک نگاه کلی که از طرف تهیهکننده به آنها القا میشود را میپذیرند، اما به طور کلی خطوط قرمزی در صداوسیما وجود دارد که خیلی اوقات برای آنها مشخص نیست و از یک شبکه به شبکه دیگر این خطوط قرمز برای آنها فرق میکند و حتی بسیاری از مجریان به راحتی نظرها و علایق شخصیشان را میگویند و البته این اتفاق بدی نیست. به نظرم صداوسیما را به این سمت هل ندهیم که تمام مجریانش به یک سمت، به یک پوشش و به یک طرز فکر واحد دربیایند. خوب است که شبکهها همدیگر را نقد کنند و مخاطبان نیز از این تسویه حسابها و شوخیها استقبال کنند.
محمدی با اشاره به اینکه همواره بسیاری از مخاطبان و رسانهها از صداوسیما نسبت به قالب تک بعدیاش انتقاد داشتند، مطرح کرد: خیلی از منتقدان صداوسیما تاکید داشتند که این رسانه از بعد چندوجهی کار کند، اما چه شده است که حالا مدعی شدهاند این نوع حاشیهها وجود نداشته باشد. در حالی که این حاشیهها را باید اختلاف نظر نامید؛ بنابراین باید به شبکهها فرصت داد که با یکدیگر شوخی کنند.
این روزنامهنگار سپس با اشاره به حواشی که در روزهای گذشته در آنتن تلویزیون رخ داد، اظهار کرد: ۹۹ درصد از کسانی که درباره این ماجراها اظهار نظر میکنند نمیدانند که واقعا اصل ماجرا چیست؟ آیا یک مدیر شبکه خودسری کرده است. از آن طرف آیا ناظر پخش هم خودسری کرده است. نمیدانیم شاید اشتباه شخصی یک مدیر بوده است که آن را علنی کرده است. نمیدانیم آن پشت غوغایی بوده است یا نه؟ فقط دو نفر خودسری کردهاند؛ بنابراین در این میان فقدان یک سخنگوی شفاف احساس میشود که در این رسانه شکل بگیرد. ما در حال حاضر یک دولت داریم که رییس جمهور تعدادی از وزرا را انتخاب میکند. آنها به مجلس میآیند. حتی با هم میثاقنامه هم دارند و هر چهارشنبه هم در هیات دولت با هم جلسه دارند اما باز هم شما میبینید وزرا علیه همدیگر با یکدیگر موضعگیری میکنند. با اینکه میتوانند همدیگر را ببینند اما باز هم در رسانهها علیه زیرمجموعه هم گفتوگو میکنند و آدم تعجب میکند. این حواشی را میشود یکی از نشانههای سلامت جامعه دانست. البته شاید این نگاه خوش بینانه باشد. بنابراین این نشانههای کوچک در سازمان صدا و سیما را نشانه آشفتگی نمیبینم. آن را یک کودتا و انقلاب در رسانه هم نمیبینم. اینها اتفاقاتی است که در پشت صحنه حل خواهد شد. بیشتر نگاه ما باید به مخاطب باشد و اینکه آیا مخاطب دوست دارد صداوسیمای یکدست و خط کشی شده را ببیند؟ در کدام بخش جامعه این اتفاق میافتد که ما از صداوسیما انتظار داشته باشیم. در هر مجموعهای از این نشتیها میبینیم. چرا فکر میکنیم صدا و سیما جای مجزا و استریلیزهای است که مدیران در آن بر اساس خط کشی رفتار میکنند. بنابراین اتفاقاتی از این جنس طبیعی هستند. ما در ایران زندگی میکنیم و اینجا را نمیتوان با سوئیس و فرانسه مقایسه کرد. اگرچه در این کشورها هم گاهی اوقات از اینگونه اختلاف نظرها پیش میآید و گاهی شبکهها علیه هم برنامه پخش میکنند اما تفاوتی که وجود دارد این است که شبکههای آنها خصوصی است. از رسانه دولتی این انتظار نمیرود اما این موارد و حاشیهها چیزی است که ما در وزارتخانهها، دولتها و سازمانهای مشابه آن را میبینیم؛ در حالی که نقد میکنیم نقد را هم بپذیریم. خطاهای انسانی را هم در یک مجموعه بپذیریم.
** خوب است که گارد رسمی و جدی تلویزیون شکسته شود**
این فعال رسانهای با اعتقاد بر اینکه خوب است که گارد رسمی و جدی تلویزیون شکسته شود، اظهار کرد: به نظر من شاید یکی از دلایل استقبال مردم از بخش خبری ۲۰:۳۰ یا ۲۲ که شاید خودم آن را نپسندم این باشد که ادبیات رسمی در این مجموعه شکسته شد و به شکل محاورهای درآمد. علاقمند به یک آنارشیسم نیستم اما از این حواشی استقبال میکنم. اینکه این حواشی فرصت نقد ایجاد میکند و این فرصت را ایجاد میکند که تلویزیون از گارد رسمی بودن خارج شود؛ البته تاکید میکنم احترام به پروتکلها بسیار خوب است اما مدیریتها انسانی است و رباتیک نیست و از این گافها هم به وجود میآید. صداوسیما یک رسانه است. جایی که افراد حق دارند تا اندازهای علایق و سلایق خود را وارد کنند اما رعایت پروتکل و ساختار کلی واجب است.
او در بخش پایانی گفتوگوی خود با بیان اینکه صداوسیما نباید پادگان باشد یادآور شد: من سالها منتقد صداوسیما بودم اما زمانی که وارد صداوسیما شدم هر نوع تفکری را در آنجا دیدم. اما خروجی آن بر اساس پروتکل واحد است. با وجود اینکه تنوع فکری در آن وجود دارد. بنابراین این اتفاق و حواشی اخیر تلویزیون را باید به فال نیک گرفت اما اگر آقای رشیدپور این شوخی را جنسیتی نمیکرد شاید بیشتر مورد استقبال قرار میگرفت.
این فعال رسانهای همچنین با اعتقاد بر اینکه زبان طنز شبکهها بر نقد از همدیگر اتفاقی خوب است، اظهار کرد: یکی از برنامههای تلویزیون که در شبکه ورزش به روی آنتن میرود برنامه «ویدئو چک» است که در آن سر به سر مجریان در شبکههای مختلف گذاشته میشود و گاف مجریان را بُلد میکنند. بنابراین اینکه شبکهها به نقد هم بپردازند یک نگاه مردمی است اما با زبان رسانهای که همدیگر را نقد میکنند. خوب است که از این حواشی استقبال کنیم و بدانیم پشت همه این حواشی در سازمان صداوسیما، افرادی هم هستند که سلیقه همدیگر را نمیپسندند؛ بنابراین کسانی که تلویزیون را به یکنواختی و یک شکل بودن نقد میکردند از اتفاقات این چنینی استقبال کنند. گرچه اعتقاد دارم خوب است این مسائل را به شکل بهتری نشان داد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر