گزارش سخنرانی دکتر «علی بیگدلی» در رابطه با دوران ریاستجمهوری هری ترومن
فاجعهای که آمریکا برای پایان جنگ ایجاد کرد
تغییرات بعد از جنگ
روزولت در سال ۱۹۴۵ در دفتر کار خود روی ویلچر خود دچار ایست قلبی شد. او مرد محترمی بود که با نفوذ شخصیتی که داشت توانست دوره جنگ را سرفرازانه به پایان برساند ولی متاسفانه بهدلیل فقدان استراتژی بعد از جنگ، آمریکا با مشکلات سیاسی زیادی مواجه شد، بهویژه آنکه ترومن از تجربیات سیاسی کافی برخوردار نبود و حتی از مشاوران خوبی هم بهرهمند نبود و این مشکلات هر روز افزایش بیشتری پیدا میکرد. اتفاق بزرگ دیگری که در همان سال رویداد آن بود که شخصیتهای برجسته جنگ مردند. روزولت درگذشت، هیتلر خودکشی کرد و موسولینی کشته شد. بهعلاوه در جریان یک انتخابات در داخل انگلستان، چرچیل از حزب محافظهکار کنار رفت و اتلی جانشین او شد. این تغییرات نیز مقداری به هیجانات بعد از جنگ دامن زد و موجب شد آمریکا مشکلات زیادی را تجربه کند. به این ترتیب شاید در طول تاریخ آمریکا هیچ رئیسجمهوری به اندازه ترومن با مشکلات سخت مواجه نبود و شاید مجموعه این مشکلات بود که وی را در نهایت به سوی استفاده از سلاح هستهای سوق داد.
رویدادهای دوره ترومن
هری ترومن در دوره ریاستجمهوری خود مسائل مختلفی را پشتسر گذاشت و شاید در زمان هیچ رئیسجمهوری این حجم از وقایع در آمریکا رخ نداده بود. اولین جلسه رسمی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۶ زمان ترومن برگزار شد. مقدمات تاسیس ناتو در زمان او شکل گرفت اما در نهایت زمان آیزنهاور ایجاد شد. جنبش مککارتیسم در دوره ترومن در آمریکا راهاندازی شد و هیجان زیادی را در این کشور ایجاد کرد. در قالب این جنبش گروههای تندروی ضدکمونیسم و خرافی در رابطه با دین فعالیتهای مختلفی را در آمریکا سازماندهی کردند که به زندانی شدن و مهاجرت شخصیتهای مختلف انجامید. این موضوع البته با مخالفت ترومن مواجه شد و لطمه زیادی به حیثیت این کشور وارد آورد. همچنین مقدمات کودتای ۲۸ مرداد در ایران بدوناطلاع او در این زمان آغاز شد. ترومن در ملاقاتی که با دکتر مصدق داشت به او گفت که «من بسیار به شما احترام میگذارم و ملی شدن صنعت نفت شما را رسما میپذیرم ولی به شما توصیه میکنم چون توان اداره صنعت نفت را بهطور مستقل ندارید، همه ارتباطات را یکمرتبه قطع نکنید.» پیشنهادی که مورد توجه واقع نشد و در نهایت با روی کار آمدن آیزنهاور کودتا در ایران نهایی شد.
جنگ باید تمام میشد
مشکلات داخلی آمریکا دلیل مهمی برای تصمیم ترومن در استفاده از بمب هستهای بود. جمهوریخواهان او را مجبور میکردند که هرچه سریعتر شرایط صلح را جایگزین شرایط جنگ کند چراکه مردم آمریکا دیگر توان ادامه جنگ و پرداخت مالیات را ندارند. به این ترتیب او ناچار شد که در سال ۱۹۴۶ این کار را انجام دهد ولی ابتدا تغییراتی در ساختار نظامی خود بهوجود آورد. مثلا آمریکاییها با حدود ۱۰ میلیون سرباز در بخش نیروی زمینی وارد جنگ شده بودند که ترومن این تعداد را به یک میلیون نفر رساند. ۵/ ۳ میلیون سرباز هم در بخش هوایی آمریکا در جنگ حضور داشتند که این تعداد نیز به یک میلیون کاهش یافت. همچنین آمریکا ۲۶۰ گردان دریایی داشت که تعداد آنها به ۶۰ گردان رسید.این درحالی بود که ژاپن اگرچه در تنگناهای نظامی شدیدی قرار گرفته بود اما چندان به ترکیب نظامی خود دست نزده بود. به همین دلیل ترومن از استالین تقاضا کرد که به ژاپن اعلام جنگ دهد و استالین هم با زیرکیهایی که داشت چنین میپنداشت که میتواند از آمریکاییها امتیازات بیشتری بگیرد و هنوز نمیدانست آمریکا صاحب بمب هستهای شده است.
مشکل دوم در این رابطه مساله چین بود که کمونیستها روزبهروز به موفقیتهای بیشتری میرسیدند و سرانجام هم در سال ۱۹۴۹ کمونیستها بر چین حاکم شدند. در چنین شرایطی بیشترین گرفتاری آمریکا در اقیانوس آرام و بعد در بالکان و خاورمیانه بود. به این ترتیب بالکان و خاورمیانه هم برای آمریکا بسیار اهمیت داشت، بهخصوص آنکه انگلیسیها توان مبارزه با کمونیسم را در این مناطق نداشتند. بهویژه در یونان، ترکیه و ایران این خطر وجود داشت و دلیل اصلی پیگیری ترومن برای اعطای کمکهای مالی به این کشورها هم به این دلیل بود که میخواستند جلوی نفوذ کمونیسم را بگیرند. یکی از دلایل دیگر اقدام ترومن این بود که او در یک سخنرانی بسیار پر سر و صدا در کاخسفید اعلام کرد که ما دیگر حاضر به ادامه جنگ نیستیم و نمیتوانیم بیش از این شرمنده ملت آمریکا باشیم و نیروهای نظامی خود را از دست بدهیم. بنابراین ناچاریم که اگر ژاپن تن به تسلیم ندهد از یک سلاحی که آتش و تخریب آن بسیار بالا خواهد بود استفاده کنیم. ترومن نامهای به استالین مینویسد و از او تقاضا میکند که این مساله را با امپراتور ژاپن در میان بگذارد اما استالین انجام این امر را نمیپذیرد و بنابراین ترومن نامهای به هیروهیتو نوشت و در قالب آن هشدار داد که اگر ژاپن تا یک هفته دیگر تسلیم نشود، از این سلاح استفاده خواهند کرد.
در صورت ادامه جنگ آمریکا باید از جنگ خارج میشد و ضمن پرداخت هزینه بسیار به حالت صلح بازمیگشت. به این ترتیب باید نیروهایش را به داخل خاک خود بازمیگرداند و چون در آمریکا خدمت سربازی اجباری نیست، باید هزینههای زیادی را برای تامین مخارج سربازان پرداخت میکرد. نکته دیگری که آمریکا را ترغیب به استفاده از بمب اتم کرد قدرتیابی بیش از حد ژاپن در طول جنگ بود. ژاپنیها با آنکه از مقر خود در توکیو دور شده بودند و به حریف قدرتمندی در میانه جنگ مبدل شده بودند که برای آمریکا ایجاد ترس میکرد. به علاوه آنها از سلاحی به نام «کامیکاتسا» استفاده میکردند. اینها هواپیماهای کوچکی بودند که آنها را پر از تیانتی میکردند و این هواپیماها به بدنه ناوگانهای آمریکایی میخوردند و نیروهای آمریکایی را کلافه کرده بودند. بنابراین آمریکا بهدنبال راهی عاجل برای خاتمه دادن به جنگ بود. به این ترتیب هیروشیما و ناکازاکی دوشهر مهم ژاپن را بمباران هستهای کرد که موجب کشتهشدن بیش از ۱۰۰هزار نفر در لحظه نخست بمباران شد که بزرگترین کشتار جمعی تاریخ در یک لحظه است.
ارسال نظر