قتل فرخی یزدی
میرزامحمد متخلص به فرخی، فرزند محمدابراهیم سمسارزادهیزدی، در سال ۱۲۶۷ شمسی مطابق با ۱۳۰۶ هجری قمری، در شهر یزد متولد شد. او تا حدود ۱۶ سالگی در همان زادگاهش یزد تحصیل کرد و فارسی و مقدمات عربی را آموخت. وی در همان سنین نوجوانی اشعاری علیه مدیران مدرسه مرسلین یزد که متعلق به میسیونرهای انگلیسی بود، سرود.فرخی در دوران سلطنت رضاشاه، در سال ۱۳۰۷ بهعنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانونگذاری از طرف مردم یزد انتخاب شد. او در دوران نمایندگی مجلس همراه با محمودرضا طلوع، نماینده رشت در جناح اقلیت بود و با مخالفتهای شدید جناح مقابل روبهرو شد زیرا از اقلیت دیگر کسی را در مجلس باقی نگذاشته بودند. فرخی در مجلس با زبان و انتقادات تند و تیزش علیه نمایندگان و بلهقربانگوهای وقت، دشمنان بسیاری برای خود فراهم کرد، زیرا تمام وکلا طرفدار دولت بودند. او خود درباره نمایندگان مجلس رضاخانی میگوید: «البته بر اثر فریادهای اعتراض ما گاهی چرت نمایندگان محترم پاره میشد، سر بلند میکردند، فحش و ناسزا میگفتند و دوباره به خواب خرگوشی فرومیرفتند.
هر وقت هم نخستوزیر یا وزیر صحبت میکرد، کارشان این بود که بگویند صحیح است قربان. در اثر تمرین در این کار چنان استاد شده بودند که حتی در حال چرت زدن هم میتوانستند وظیفه خود را انجام دهند و بگویند صحیح است قربان! بدون اینکه چرتشان پاره شود. بله در همان حالت چرت، سرنوشت یک ملت را تعیین میکردند...»در پایان مجلس هفتم پس از آنکه مصونیت پارلمانی فرخی خاتمه یافت، از بیم جان خود مدتی از نظرها ناپدید شد. سپس بدون گذرنامه از مرزهای شمالی به شوروی و از آنجا به آلمان رفت و در برلین اقامت کرد. مدتی در نشریهای به نام «پیکار» افکار انقلابی خود را منتشر کرد.سال ۱۳۱۱ یا ۱۳۱۲ تیمورتاش سفری به برلین کرد و در آنجا دیداری با فرخی داشت. در این ملاقات تیمورتاش وی را تشویق به بازگشت به ایران کرد و به او اطمینان داد در صورت بازگشت به ایران مورد رافت و مهر رضاشاه قرار خواهد گرفت. فرخی که از ماندن در کشوری بیگانه رضایتی نداشت، با عشقی که به ایران داشت فریب وعده حکومت وقت را خورد و به تهران بازگشت. در ایران عدهای به اسم «طلبکار مالی» شکایتی علیه او طرح کردند و وی را با برنامهریزی قبلی به زندان کشاندند. در سال ۱۳۱۶ او را محاکمه و ابتدا به ۲۷ ماه زندان محکوم کردند و سرانجام به قتل رساندند.
ارسال نظر