املاک رضاخان
او از همه راههای ممکن بهره گرفت تا بر وسعت زمینهای خود بیفزاید. وی با فرستادن افسران خود به شمال دستور میداد که هر ملک مرغوبی را که میدیدند، برای شاه بگیرند. این اقدام اغلب به شیوه خاص خود رضاخان انجام میشد؛ به این ترتیب که ابتدا اطلاعلات لازم کسب میشد که آیا زمینی که شاه مدعی و طالب تصرف آن است، به کسی تعلق دارد یا نه. سپس چاهی حفر میکردند؛ اگر چاه به مدت ۲۴ ساعت آب میداد، کافی بود که بگویید «اراضی جزو املاک است و معنی این کلمه این بود که تمام اراضی از آن من است و مالک، شاه است.» در انتقال این زمینها، تمسک به راههای قانونی، از مهمترین حربهها بود. «اداره ثبت اسناد موظف بود سند مالکیت آن ملک یا املاک را فورا در جلد مخمل صادر و تهیه کند و به نماینده او تحویل دهد.» بهای ثبت شده ملک یا زمین، با قیمت واقعی آن تفاوت بسیار داشت؛ اما تحقیقات، سخن از خرید زمین یا ملک را تنها ادعایی میداند که صورت ظاهری قضیه بود و برای راضی کردن صاحب املاک، برای بهنام شاه کردن آنها، از راههای دیگری استفاده میشد.
رضاخان مدعی بود که زمینها را از مالکانش میخرد؛ ولی جالب اینکه مثلا دکان را به یک ریال، خانه را ۳۰۰ دینار و ملک مزروعی را به عشر عایدات سالانهاش با تهدید و حبس از دست صاحبانش بیرون میآورد. اغلب این بیچارگان کسانی بودند که به ضرب شلاق و شکنجه و بر اثر اقامت در زندان ناچار شدند املاک و مزارع خود را که یگانه وسیله امرار معاش آنها بود، در مقابل چند شاهی و احیانا بدون دریافت چند شاهی به روسای املاک دربار شاه واگذار کنند. بهای پرداختی نیز با قیمت واقعی تفاوت بسیار داشت. در این مورد روزنامه «داد» نوشته بود: «دولت در شهرستان گرگان ۱۲۵ پارچه قریه و قصبه مهم که اغلب آن قراء شش دانگی بوده، داشته. وزیر دارایی وقت، مثل اینکه از کیسه فتوت خودش بخشش میکند، تمام این ۱۲۵ پارچه خالصه دولت را فقط و فقط در مقابل ۷۵ هزار تومان به شاه سابق (رضاخان) انتقال داد که تنها سه دانگ قصبه مهم کردکوی و مزارع تابعه آن از جمله ۱۲۵ پارچه مورد انتقال بود، بیش از ۲۲۵ هزار تومان یعنی سه برابر وجهی که برای ۱۲۵ پارچه داده شده، ارزش داشته است.»
در سال ۱۳۲۰ ش پس از خروج رضاشاه از ایران، یکی از وکلای دوره سیزدهم مجلس شورای ملی به نام مؤید احمدی در جلسه مجلس اعلام کرد:
«رضاشاه صاحب ۴۴ هزار مستغلات و ۷۰ میلیون ریال پول نقد در بانک ایران است.
درآمد سالانه رضاشاه به ۷۰۰ میلیون تومان میرسید که از این مبلغ هر ساله ۶۰ میلیون تومان (تقریبا معادل ۲۵ میلیون دلار آمریکا در آن زمان) به خارج منتقل میشد. شمار روستاهایی که رضاشاه در مدت سلطنت تصاحب کرد، بالغ بر ۲۱۶۷پارچه به شرح ذیل است:
فارس: ۱۹ پارچه با ۲۰۰ خانوار، کرمان: ۱۹۱ پارچه با ۴۲۵۰ خانوار، آذربایجان غربی: ۱۱۵ پارچه با ۶۳۶۵ خانوار، تهران: ۴۲۸ پارچه با ۴۴۲۴ خانوار، گیلان و مازندران: ۱۲۴۱ پارچه با ۳۲۸۷۸ خانوار و... جمع کل روستاها: ۲۱۶۷ پارچه، جمع کل خانوار: ۴۹۱۱۶.
او در ادامه با احتساب متوسط هر خانوار، شمار افرادی را که درآمدشان به جیب شاه میرفت، بالغ بر ۲۵۴۵۸۵ نفر میداند.
رضاخان همه این روستاها را به زور به تصرف درآورد. این روستاها، از جمله مرغوبترین زمینهای زراعی محسوب میشدند. به این روستاها باید جنگلها، شکارگاهها و مراتع فراوان و زمینهایی را که فرزندان و افراد خانواده و نزدیکان شاه متصرف شدند نیز اضافه کرد. اراضی خالصه بهتدریج در اختیار زمینداران بزرگ قرار گرفت. در سالهای ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ اقداماتی برای ثبت املاک حوزه پایتخت بهعمل آمد که دست زمینداران از جمله خاندان سلطنت را در استفادههای کلان باز میکرد.»
در مهر ماه ۱۳۱۰ ش، قانون مستغلات انتقالی و خالصه؛ در دیماه ۱۳۱۲ ش قانون فروش خالصات؛ در فروردین ۱۳۰۴ ش و ۱۳۱۶ ش قانون مربوط به خالصات خوزستان و در آبان ماه ۱۳۱۶ ش قانون فروش خالصات اطراف تهران به تصویب رسید و به اجرا گذاشته شد. در نتیجه این قوانین، تمرکز شدید زمین در جهت خاندان پهلوی و زمینداران بزرگ انجام گرفت (۲۶ هزار ده به ۳۷ خانواده تعلق داشت). به این ترتیب، مجموع زمینهایی که به رضاخان انتقال یافت، با اقدامات ثبتی بهنام او ثبت و برای آنها سند مالکیت رسمی صادر شد. در کل، در دوره ۱۷ ساله سلطنتش بالغ بر ۴۴ هزار سند مالکیت به نام او صادر شد.
ارسال نظر