تغییر رفتار نادرشاه در پایان سلطنتش
همچنین حادثه غمانگیز و دهشتناک کور کردن پسر بزرگش، تاثیرات بسیار خطرناک و مخربی بر روحیه و سلامت بدنی نادرشاه گذاشت. در اواخر سلطنتش رفتهرفته حالش خرابتر میشد بهگونهایکه گاه حتی توان راه رفتن نیز نداشت و او را با کجاوه حمل میکردند. وضع جسمانی و روحانی نادر به قدری وخیم شد که شخص نادر دانست که به بیماری خطرناکی مبتلا شده است، به همین خاطر در اسفند ماه سال ۱۱۵۹ هجری قمری، نادرشاه از دبیر کمپانی هند شرقی خواست برای او یک پزشک اروپایی بیابند. کمپانی هند شرقی، سرانجام یک پزشک فرانسوی به اسم بازن را برای نادر معرفی کردند. بازن پس از معاینه نادر به صراحت متوجه شد که نادرشاه دچار سوءهاضمه، استفراغ شدید، یبوست و ناراحتی کبدی شده است.
به همین خاطر گروهی عقیده دارند شاید نادرشاه به سرطان معده مبتلا شده بود. لشگرکشیها، بیاباننوردیهای پیاپی و شورشهایی که در اواخر سلطنتش بر ضد او به وقوع پیوست، در تضعیف قوای بدنی و روحانی نادر و طبیعتا تغییر اخلاق و خشونت او تاثیر بسیاری داشت. بهطوریکه نوشتهاند تختخواب این شهریار بزرگ، زین اسبش بود. این نکته مسلم است که ناراحتیهای معده نادرشاه و اختلال روحی او ـ در اواخر سلطنتش ـ نهتنها بهبود نیافت بلکه در سالهای آخر عمر او بیش از پیش وخیم شده است. بیماریهای جسمانی او، به روحیه وی لطمه شدیدی زد و در عین حال پس از نابینا کردن پسرش رضا قلی میرزا، این اقدام دهشتانگیز چنان روحیه او را پژمرده و افسرده کرد که بر عکس بر نیروی بدنی او، نیروی مهلکی وارد ساخت بهطوریکه در دو ماه آخر سلطنت خویش کاملا عقل خود را از دست داده بود و این سلامتی جسمانی و روحی نادر دلیل اصلی تغییر اخلاق و خشونت او در اواخر سلطنتش بود.
ارسال نظر