شولتز، نظریهپرداز اقتصاد کشاورزی
شولتز اولین دانشمندی بود که تاثیر سرمایهداری در آموزش بهرهوری کشاورزی و نیز بهرهوری در کل اقتصاد را بهصورت نظاممند تشریح کرد. کار اصلی پنج تن از برندگان جایزه نوبل اقتصاد در زمینه توسعه بوده و فقط تجربیات تحقیقاتی یکی از آنها یعنی شولتز، اقتصاد کشاورزی است. وی به علت آشنایی تنگاتنگی که با کشاورزی آمریکا، شوروی سابق و کشورهای درحال توسعه داشت بدون واسطه، تجربیات عملی قابلتوجهی کسب کرده بود. او تعطیلات دانشگاهی خود را در جوامع روستایی و در میان کشاورزان کشورهای توسعهنیافته میگذراند. به علت این ارتباط مستقیم او احترام خاصی برای هوشمندی، اعتمادبهنفس و کارآمدی کشاورزان این کشورها قائل بود. بهویژه که توانایی واکنش صحیح آنها در مواجهه با مسائل و تنظیم سطح زندگی متعارف برای او قابلتوجه بود. اهمیت نظریه شولتز در بیان این مطلب است که وی برخلاف اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک، نیروی کار را به هیچوجه بهعنوان یک عامل همگن و متجانس تلقی نمیکند. او معتقد است که نیروی کار براساس آموزشی که دریافت میدارد، از کیفیت، مهارت و تخصص متفاوتی برخوردار میشود که او را از سایرین متمایز میکند.
تلاشهای او در مورد اقتصاد خانواده که موضوعی گره خورده با نام گری بکر و دیگر اقتصاددانان دانشگاه شیکاگو است، شایان ذکر است. اولین کار تدریس او در کالج دولتی آیوا بود که توانست تعداد قابلملاحظهای از اقتصاددانان جوان را در این کالج که اقتصاد کشاورزی را با جامعهشناسی روستایی ترکیب کرده بود، گردآورد. پس از آنکه در سال ۱۹۴۳ به استادی دانشگاه شیکاگو رسید در یک دوره ده ساله کتاب انتقادی در مورد برنامههای کشاورزی آمریکا نوشت که تحت عنوان «تشکیلات اقتصادی کشاورزی» در سال ۱۹۵۳ منتشر شد. کتاب مهم دیگری که شولتز در زمینه اقتصاد آموزش و پرورش تالیف کرد، «ارزش اقتصادی آموزش و پرورش» نام دارد که در سال ۱۹۶۳ انتشار یافت. او سپس «گذار از کشاورزی سنتی» را در سال ۱۹۶۶ منتشر کرد که اثر اصلی او در زمینه بخش روستایی و کشاورزی جهانسوم است.
جایزه نوبل به وی عمدتا به واسطه تالیف این کتاب که حاصل تجربیات او از اقامت طولانی در میان کشورهای جهانسوم بهویژه هند بود، اهدا شد. کتاب «رشد اقتصادی و کشاورزی» که شولتز در سال ۱۹۶۸ تالیف کرد و کتاب «اختلال در انگیزههای کشاورزی» که در سال ۱۹۷۸ ویراستاری کرد، توجه وی را به مسائل اقتصادی ممالک فقیر نشان میدهد. موضوعی که تقریبا در همه آثار او به چشم میخورد این است که فقر روستایی در جهانسوم تا حدود زیادی ناشی از برنامهریزی صنعتی شدن و سیاست جایگزینی واردات است که الزاما جامعه روستایی را محکوم به تولید در حد گذران معیشت میکند.
ارسال نظر