سرنوشت صندوق عدالت
درباره صندوق عدالت تبلیغات زیادی انجام شد، گزارش آن از روز تاسیس در روزنامه رسمی منتشر شده است. «اعلان دولتی برای استحضار قاطبه اهالی ممالک محروسه ایران چون سرکار اعلیحضرت قدر قدرت شاهنشاه ظلالله ولینعمت کل ممالک محروسه ایران خلدالله ملکه و سلطانه پیوسته طالب آسودگی رعایا و قاطبه عامه خلق و برابر است و بعد از الطاف و تفضلات خداوند یگانه قوام و دوام سلطنت ملوکانه خود را در نشر عدل و اجرای حق میدانستند و بالفطره مایل و راغب اجرای احکام عدالت میباشند و اجرای این مقصود شریف بدون یک واسطه بیغرض بیطمع مشکل بل امری خالی از صعوبت و امتناع نبود و در عرض لسانی به توسط و وسایل دور نبود که دقایق مطلبی و عرضی مستور ماند یا به غرض و اغماض واسطه اصل مقصود لایح و معلوم نشود و لهذا آن واسطه را بهاینطور مقرر فرمودهاند که صندوقی از چوب مثل جعبه در نهایت تنقیح و خوبی ساخته شود و آن صندوق دری خواهد داشت که مقفل ممهور خواهد بود و کلید آن در حضور مهر ظهور همایونی است و بالای صندوق منفذی دارد بهقدر اینکه عریضه و کاغذی به آن فرو رود و آن صندوق را در میدان بزرگ ارگ که محل عبور و مرور جمیع مردم است نصب خواهند...»
پس از نصب صندوق عدالت در شهرها سیل شکایات و عرایض به سوی این صندوق سرازیر شد و در بسیاری موارد شوخیها و هجوها و نامههای حاوی فحاشی و ناسزا در این صندوق ریخته شد که یک نقل قول پیرامون این رویداد گویای این مساله است: «صندوقی به اسم صندوق عدالت در شهر نصب کردند که متظلمین، تظلم خودشان را در آن بیفکنند و به شاه برسد و از بس اراذل و اوباش اراجیف در صندوق میانداختند، صندوقها را کندند و موقوف شد. محل تعجب است که طبع این مردم بیشتر به طرف هزل و لغو مایل است و هر کاری را به مسخرگی میکشانند.»
هنوز یک ماه نگذشته بود که اعلان دیگری در روزنامه در ربیع الاول ۱۲۹۱ ه ق چاپ شد که این اعلان را عینا در زیر نقل میکنیم: «در این زمان که کفالت امور خلق بهکافیت رای عدل شاهنشاه است سایه لطف و رحمت و مایه امن و نعمت را بر قاطبه مردم پاینده و مستدام میخواهند، از آنجا که تمهید موجبات عدل وانصاف و اعتصام و امان بیافاضه خالق و رعایت دقایق امری صعب مینمود رای الهامپذیر و خاطر ملکوتی ناظر همایونی مقتضی گردید که صندوق عدالت وضع و عرایض مظلومین بیواسطه به خاکپای مبارک معروض افتد چندیست ارباب طمع و غرض و مردمان بیکار در نظایر عرایض و تکرار مطالب بیمعنی عرصه را بر ارباب حاجت تنگ کرده، فایده صندوق را متمنیات بیجا و تکدی بیاندازه و شرح مقدمات بیهوده تصور کردهاند، برحسب این اعلان که مطابق مکنونات ضمیر مبارک است، به عموم خلق اعلام میشود که من بعد این نوع عرایض را که موجب زحمت خاطر مبارک و مشغولیت اولیای دولت است علاوه بر اینکه برای صاحب غرض مثمر هیچ ثمر و نتیجه نخواهد بود موجب مواخذه و تنبیه خود داند. غرض صندوق فقط مخصوص کسانی است که ظلمی دیده و حق آنها به هیچ واسطه احقاق نشده باشد...»
در مورد صندوق عدالت و پس از نصب آنها و ملاحضه شکایات، برای رسیدگی به شکایات مامورینی به شهرها فرستاده شدند، برای بررسی عملکرد مامورین در شهرها و اینکه آیا موثر و مفید بودهاند یا بر مشکلات افزودهاند مراجعه میکنیم به فرمان ناصرالدین شاه به عضدالملک. شرح فرمان مذکور که در هشتم ذیحجه ۱۲۹۱ه.ق صادر شده است: «عضدالملک! از وضع صندوق عدالت واینهمه مراقبت که بهشخص همایون خود در احقاق حق و اجرای عدل مینماییم هنوز قلب خود را آسوده و مطمئن نتوانستهایم فرمود که نتایج حسننیت در آسایش خلق و رفع ظلم وجود خارج داشته باشد چراکه تاکنون برای وصول عرایض متظلمین و اجرای احکام همایون ترتیب صحیحی نبوده، آن چاکر را به امانت و دینداری و دولتخواهی شناختهایم. اداره این خدمت بزرگ را که متضمن رضای حقتعالی و آسایش خاطر عدالت مظاهر ما و رفاه و راحت بندگان خدا است به عهده مراقبت و اهتمام آن چاکر محول میفرماییم. آنطور به سلیقه و مقصود خاطر ما آگاهی دارد این امر را طرف توجه و اهتمام و مراقبت قرارداده، حسن انتظام و ترتیب آنرا موجب کمال رضا و مرحمت ما بداند...»
از این فرمان ناصرالدینشاه مشخص میشود که عدم هماهنگی و استنکاف حکمرانان و مقاومت آداب کهن جامعه این امر را پس زده و بر مشکلات قبلی جامعه افزوده است و این صندوق عدالت که برگرفته از زمان انوشیروان بود به موفقیت نرسید... جامعه و حکمرانان آن را پس زدند و همانطور که در فوق ذکر شد مردم آن را به تمسخر گرفتند.
ارسال نظر