نقش مشروطه بر حیات اجتماعی و فکری گیلانیان
این مساله همواره در تاریخ ایران با اندکی جرح و تعدیل در الفبای سیاست سلاطین ایرانی تا پیش از مشروطیت دیده میشد. اما پس از وقوع انقلاب مشروطه به جهت هیجان عمومی و آگاهی مردم از حقوق طبیعی شان مشارکت اجتماعی به بالاترین سطح خود رسید در نتیجه قشری وارد کارزارهای اجتماعی و سیاسی شد که پیش از این رعیت خوانده میشد. انقلاب مشروطه نتیجه تلاشها و جانفشانیهای این قشر از اقشار اجتماعی بود. گیلان در عصر مشروطه از جمله ایالتهایی بود که مردم آن در بهثمر نشاندن مشروطه نقش موثری ایفا کردند. زمانی که مردم تهران در دوره استبداد صغیر در اختناق و خفقان بهسر میبردند مردم گیلان با تحصنها و اغتشاشات خود امور گیلان را به دست گرفتند.
مهدی ملکزاده فرزند ملکالمتکلمین در توصیف شرایط و لزوم ایجاد تغییرات و پذیرش مشروطیت در گیلان مینویسد: «...مردم گیلان مخصوصا ساکنان رشت و بندر پهلوی که در آن زمان بندر انزلی خوانده میشد بیش از سایر نقاط کشور استعداد قبول رژیم نو و مشروطیت را داشتند. علت اساسی این استعداد بیشتر از این حقیقت سرچشمه میگیرد که گیلانیها کمتر از سایر مردم ایران گرفتار قیودات و خرافات بودند و کمتر مرض ریاکاری و سالوسی در آنها دیده میشد. به علاوه از دیرزمانی بهواسطه نزدیکی و رابطه تجارتی که با روسیه و قفقاز مخصوصا بادکوبه و تفلیس داشتند و مسافرتهایی که به آن نواحی میکردند و معاشرتی که با مردم آن دیار داشتند تا حدی از افکار نوین آگاهی پیدا کرده بودند...».
مردم گیلان از ابتدای نهضت مشروطیت به این جریان پیوستند و عرصه را بر دولت و حاکم گیلان تنگ کردند. گزارشهای محرمانه انگلیس نشاندهنده اقدامات مردم گیلان است. «...اهالی گیلان ابریشم و سایر مالالتجاره را مستمسک کرده هیجانی دارند و احتمال میداد به این مستمسک شورشی برپا نمایند. اهالی دهات مایل به دادن اجاره به صاحبان املاک نیستند. جمعی از ایشان در مسجد پناهنده شده و غرضشان از این تحصن آن است که آنچه بین ایشان با صاحبان املاک قرار داده شده نپردازند.
چون در باکو ملاحین(دریانوردان) خط انزلی و باکو دست از کار کشیده بودند تا مدتی حرکت کشتی به تعویق افتاد و پست را کشتیهای تجار که عملجاتش روسی و معروف به نیم تنه آبی هستند به ایران حرکت میدادند بدون اینکه مسافری را حملونقل کنند. عاقبت قایق چیان انزلی نیز محض همراهی با ملاحین باکو تعطیل کردند. رابینو کنسول انگلیس در رشت در یادداشت مورخه ۹ [مارس] خود مینویسد: «کلیه کارهای رشت مغشوش است. تخم نوغانیها پول خرید پیله نمیدهند و رعایا در مقابل تعدیات مالکان سری بیرون آوردهاند. یک رعیت مالک خود را زد. مالک در انجمن هم کتک خورده بیرون رفت.»
توجه و علاقه مردم گیلان به انقلاب مشروطیت برای کسب آزادی علل و جهات مختلفی دارد. نخست آنکه آزادیخواهی با سرشت مردم گیلان به جهت شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی عجین شده است، نیاکان آنها در طول تاریخ همواره علیه جور و ستم به پا خاسته و برای استقرار عدالت اجتماعی فداکاریها کردهاند. آنها ذاتا استعداد قبول رژیم دموکراسی و حکومت مشروطه را داشتند. دوم آنکه علاقه فراوان مردم گیلان به ادب و فرهنگ و آشنایی بیشتر آنان به مظاهر تمدن از علل مهم گرایش به کسب آزادی و رهایی از قید استبداد و اختناق بود. آزادیخواهان گیلان با فداکاری و ایثار به استقبال خطر رفته و برای کسب آزادی از بذل جان و مال دریغ نکردهاند و سوم نارضایی شدید مردم گیلان از اوضاع آشفته و نابسامان منطقه بود که آنان را برای هرگونه قیام و جنبشی برانگیخت.»
در نتیجه حکومت مرکزی برای کنترل اوضاع گیلان به نفع خود همواره از حاکمان مستبد و فاسد استفاده میکرد تا راه قیام گیلانیان را مسدود کرده و منافع حکومت مرکزی را تامین کند. درحالیکه این تدابیر برای بلند مدت هرگز به نتیجه نرسید؛ زیرا شرایط جغرافیایی گیلان و ارتباط با اروپا از مسیر روسیه موجب ارتباط گسترده گیلانیان با افکار آزادیخواهانه روشنفکران ایرانی و غرب میشد.
ارسال نظر