خالصجات: حدود یک‌پنجم زمین‌های زراعی در اختیار دربار بود. این زمین‌ها اغلب یا به شکل اجاره یا از طریق تیول و سیورغال اداره می‌شدند. کسانی‌که روی زمین‌ها کار می‌کردند به نسبت مرسوم مالکیت اغلب یک‌سوم محصولات را در اختیار دربار می‌گذاشتند.

پیشکش‌ها: یکی از رسم‌هایی که در آن زمان بسیار رایج بود پیشکشی بود. هر فردی که به حضور شاه می‌رسید اعم از داخلی و خارجی اغلب پیشکشی با خود داشت. درخواست صاحب‌منصبان یا رسیدن به حکومت یا منصب خاص نیز از طریق همین پیشکشی‌ها میسر می‌شده است. حکام ایالتی هم حکم حکومتی خویش را با پرداخت مبلغی کلان به‌عنوان پیشکشی چاکرانه به دربار دریافت می‌کنند که این یک نوع مداخل مربوط به شاه است. از طرفی او جمع سالانه مالیات مملکت را که بالغ بر یکصدهزار تومان می‌شود، به منظور خرج کردن در موارد مختلف به صرف میزان آن به یکی از رجال ثروتمند دست اندرکار دربار و همه کاره‌های خودش پیش‌فروش می‌کند. این هم یکی دیگر از مداخل سلطان است.

انواع شراکت: اطرافیان شاه انواع باج‌گیری‌ها و قلقانه‌ها را داشتند. بخش زیادی از عایدات ایشان به کیسه شاه واریز می‌شد تا جلوی آنها گرفته نشود اما شخص شاه نیز در زمان‌های مختلف روش‌های مختلفی برای کسب عایدات داشت. به‌عنوان مثال یکی از این روش‌ها شریک شدن با بازاریان بود. این اتفاق در دوره ناصرالدین‌شاه زیاد می‌افتاد که او به گشت و گذار در بازار می‌پرداخت و در این گشت و گذار یکی از مغازه‌ها را انتخاب و با صاحب آن اعلام شراکت می‌کرد. هرکدام از اجناس به چند برابر قیمت به فروش می‌رسید. بعد از فروش کامل اجناس گاهی نیم و گاهی یک‌سوم از عایدی را به صاحب مغازه می‌داد و مابقی در اختیار خودش قرار می‌گرفت.

  مالیات نوروزی و عیدانه: در هر مناسبت یا عیدی که شاه بار عام می‌داد، تجار، ثروتمندان و مسوولان کنسولگری‌های خارجی، پیشکش‌هایی را با خود به همراه می‌آوردند. گاهی به شکل فوق‌العاده مالیات‌هایی هم از مردم به مناسبت عید گرفته می‌شد. «هرسال در ایام نوروز شاه مالیاتی را که هر ایالت یا ولایت باید در سال نو بپردازد رقم می‌‌زند. این رقم معمولا با رقم سال پیش تفاوتی ندارد.» این مداخل نیز از عایدی‌های شاه به‌حساب می‌آمد.

در مجموع عایدات شاه و دربار و عایدات دولتی، عایدات سالانه را تعیین می‌کرد. به ازای این عایدات مخارجی در کشور وجود داشت که متعلق به هر وزارتخانه یا ارتش بود. بیشترین مخارج را حقوق کارمندان و نیز حقوق کسانی در بر می‌گرفت که بدون انجام دادن عملی خاص کاملا به شکل موروثی از خزانه کشور صاحب مداخل بودند. با توجه به نبودن بودجه‌ریزی و برنامه مدون جز برخی از سرفصل‌های مخارج چندان چیزی باقی نمی‌ماند.

منبع: سمیه توحیدلو، حیات اقتصادی ایرانیان در دوره مشروطه، هرمس،۱۳۹۴.