زریاب و تقیزاده
از جمله این قضیه را تعریف میکرد که روزی در کتابخانه به آقای ناصر شریفی کتابدار آنجا و فرزند رئیس وقت گفتم لطفا بروکلمان را بیاورید ببینم. او رفت بروکهاس را آورد*. دریافتم که کتاب نمیشناسد. پس گفتم به آقای خویی بگویید کتاب را بیاورد. زریاب بیدرنگ آورد. تقیزاده خود عالم کتابشناس بود زیرا در طول اقامت دراز در اروپا فرصت یافته بود اغلب کتابهای اساسی رشته شرقشناسی اسلامی و ایرانی را ببیند و در آنها بنگرد. میدانیم حتی «کتابشناسی ایران» را با کمک لیتن آلمانی تهیه و چاپ کرد. جز این چند برگهدان بزرگ از نام کتابها گردآوری کرده بود که به چاپ برساند. نگاهی به منابع کتابهای گاهشماری در ایران باستان و مانی و دین او و دیگر تحقیقاتش از جمله سرگذشت فردوسی موید این ادعا تواند بود. استعداد و شوقمندی زریاب به دنیای تحقیق و تجسس علمی موجب شد که تقیزاده او را برکشد. مجلس سنا تاسیس شد و کتابخانه مستقلی برای آن مجلس به وجود آمد، تقیزاده زریاب را به سمت ریاست کتابخانه برگزید و زریاب را واداشت به آنکه در رشتههای ایرانشناسی و اسلامشناسی کتاب جمعآوری کند. پس او با رسیدگی در فهرستهای کتابفروشان و ناشران خارجی کوشید مهمترین کتابهای مرتبط و مناسب را تهیه کند.
ارسال نظر