شاهزاده عزالدوله پسر فتحعلی‌شاه در خاطرات خود در مورد فرجام این گروه محصلین می‌گوید: «شاگردانی چهل نفر، که به فرنگ فرستاد تا صنایع بیاموزند، امیر نظام گروسی هر یک را به‌کاری تعیین کرد. لیکن شاگردان نالایق و بیشتر، از پست مردمی بودند. درست یاد نگرفتند و پس از برگشتن، شاگرد منجم را کنسول، شاگرد نقاش را موزیکانچی کردند. صحاف را تاجر کردند، توپچی را معلم زبان کردند. همچنین هریک را به‌کاری که نمی‌دانستند و نخوانده بودند گذاشتند، هیچ فایده نبردند....

منبع: سفرنامه عزالدوله، نشر نامک، به کوشش مسعود سالور، سال ۱۳۷۵، به نقل از تاریخ شفاهی.