روز فرهنگ عمومی
ولی سوال اینجا است: صرفا با نامگذاری یک روز و یک مناسبت، آیا میتوان به اهداف و سیاستگذاریهای کلی و کلان دست یافت؟ یا باید راهبردها و راهکارهای دیگری نیز برای دستیابی به اهداف مصرح و مکتوم در آن مناسبت مدنظر قرار گیرد و برای اجرایی شدن آن راهکارها از ظرفیتها و امکانات ویژهای بهره گرفته شود. شاید سادهترین تعریف از عبارت فرهنگ عمومی چیزی در حد آشنایی نسبتا مختصر کلیه شهروندان یک جامعه نسبت به حقوق اجتماعی و فرهنگی و البته التزام به رعایت آن از سوی افراد است تا بهواسطه آن بتوان جامعهای با سطح متوسطی از آگاهی و رفاه فراهم آورد. بیشک فرهنگ عمومی هر جامعه یکی از اولین بخشهای آن جامعه است که در برابر وقایعی که آن جامعه را به سعادت یا سقوط سوق میدهد، نقش کلیدی و بنیادینی بر عهده دارد و شاید یکی از اولین ملزومات یک جامعه بانشاط و امن، نهادینه کردن این رفتارها و هنجارها در قالب فرهنگسازی عمومی و همهجانبه است. از جمله بارزترین نمودهای فرهنگ عمومی در یک جامعه بدون شک بالا بردن آستانه تحمل افراد آن است. جامعهای با مردم عصبی و کمطاقت و تحمل، بسترساز بسیاری از ناهنجاریها و مشکلات اجتماعی است که در درازمدت بهصورت یک معضل و مشکل اساسی و بنیادین رخ مینماید. از مهمترین مختصات جامعهای با آستانه تحمل پایین، زیر پا گذاشتن حقوق اجتماعی سایر افراد جامعه است. این موضوع در ریزبینانهترین حالت آن در صف نانوایی و در برجستهترین حالت آن که در رانندگی و مخاطرات پیش روی آن است، قابل ارزیابی است.
ارسال نظر