به گزارش آرمان برخی تاکید دارند روحانی از اصلاح‌طلبان و بدنه اجتماعی آنها فاصله گرفته است و برخی به موانع مسیر و فشار‌ها اشاره می‌کنند. 

پمناسبات روحانی با بسیاری از اصلاح‌طلبان جنبه همراهی و حمایتی خود را از دست داده و بسیاری در انتظار علنی شدن اختلافات هستند. به گزارش «آرمان»، فائزه هاشمی روز پنجشنبه با حضور در نمایشگاه مطبوعات در غرفه «انصاف» پاسخگوی سوالات بود که در ادامه می‌خوانید.

برخی مباحث در مورد تغییر رویکرد روحانی و فاصله گرفتن وی از اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود. به‌ویژه پس از انتخاب منصور غلامی برای وزارت علوم بر انتقادات افزوده شد. تا چه حد احتمال چرخش را قبول دارید؟

من چنین اعتقادی ندارم. دوره‌ها با هم فرق دارد و شرایط متفاوت است. ما باید محدودیت‌ها و فشارها بر آقای روحانی را درک کنیم. من چون خیلی پیگیر فضای مجازی نیستم چندان از واکنش‌ها به آقای روحانی آگاه نیستم، اما شک دارم فاصله گرفتن روحانی از اصلاح‌طلبان درست باشد. من نمی‌توانم چرخش شدید را تایید کنم و از طرفی هم روحانی را همراه کامل اصلاح‌طلبان نمی‌بینم. آقای روحانی عضو حزب اعتدال و توسعه است و طبعا هر کسی که قدرت را در اختیار می‌گیرد اولویت اول را به حزب خود می‌دهد. در این مورد باید بدانیم رئیس جمهور اختیار مطلق ندارد و بخش محدودی از قدرت را در کشور ما در اختیار دارد. در مورد آقای غلامی اظهارات ضد و نقیض زیاد شنیده شد و من هنوز نمی‌دانم وزیر علوم اصلاح‌طلب است یا اصولگرا. از طرفی هم آقای غلامی آن‌گونه که شنیده شد نفر بیست و یکم مد نظر رئیس جمهور بود. محدودیت‌های معرفی وزیر علوم بسیار زیاد بود، برخی به دلایلی رد می‌شدند و برخی نیز خودشان وزارت را قبول نمی‌کردند، اما به هر صورت وزارت علوم بسیار حساس است و خیلی دست آقای روحانی در این مورد باز نبود.

آقای شمخانی اخیرا صحبت‌هایی داشتند که چیزی به اسم حصر در حال حاضر نداریم و آقای دوستی هم با یکی از محصوران ملاقات کرد. از نظر شما این اظهارات درست است؟

چنین مساله‌ای درست نیست و به صرف اینکه ملاقاتی صورت گرفته نمی‌توان گفت این افراد آزادند. عدم وجود این موضوع به معنی رفت و آمد آزادانه و یا در غیر این صورت تشکیل دادگاه و صدور حکم براساس قوانین است. طبعا صورت گرفتن یک ملاقات اتفاق خوبی است اما این به معنی برداشته شدن نیست. امیدواریم مساله سریع‌تر حل شود و این ملاقات مقدمه‌ای شود برای اتفاقات خوب.

محدودیت‌های جدید ایجاد‌شده برای برخی افراد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تصمیم‌های این چنینی و اعمال هرگونه فشار معمولا برعکس عمل کرده و محبوبیت فرد و نفوذش در جامعه را بیشتر کرده است. این تصمیم خارج از قانون است و اصلا مشخص نیست از کجا و به دست چه کسی و بر چه اساسی صادر شده است. آقای روحانی به درستی گفت که رئیس دولت اصلاحات هر دوره نقش عظیمی برای به صحنه آوردن مردم دارد. انتخابات پرشور نیز یکی از خواسته‌های نظام است و چنین برخوردی پاسخ این اقدام رئیس دولت اصلاحات نیست. مطمئنا چنین مسائلی باعث محبوبیت بیشتر در جامعه می‌شود.

انتقادات زیادی به رئیس جمهور به دلیل عدم حضور وزیر زن طبق انتظارات مطرح شد. به نظر شما آقای روحانی نمی‌توانست در این مورد بهتر عمل کند؟

ما در این مورد با رئیس جمهور صحبتی نداشتیم اما با سایر مقامات گفت‌وگو داشتیم و اسامی بانوان شایسته را برای وزارت، معاونت، ریاست سازمان‌ها و... ارائه دادیم. حتی برای شهرداری تهران هم چنین روندی طی شد. اما به هر رو فشارهای موجود بر آقای روحانی را باید در نظر داشته باشیم. وقتی برای یک فرماندار زن چنین جنجال و مخالفت‌هایی ایجاد می‌شود یا برای حضور بانوان در استادیوم تا این حد مقابله صورت می‌گیرد، باید بدانیم که محدودیت‌های آقای روحانی چقدر زیاد است. انتظارات باید براساس واقعیات و اختیارات آقای روحانی باشد. باید توان آقای روحانی و نسبت آن با سایر نهادها را درک کنیم و انتظارات را واقعی کنیم. در مورد وزیر زن هم تا جایی که من خبر دارم فشار‌ها اجازه نداد این مطالبه محقق شود. از ابتدا در جریان بودم که آقای روحانی به دنبال پیدا کردن حداقل 3 خانم برای وزارت بود اما فشارها اجازه حضور وزیر زن و اهل سنت را از وی گرفت.

اجازه حضور زنان در ورزشگاه‌ها مطالبه‌ای است که در ماه‌های اخیر پررنگ شد. این مساله رفع شدنی نیست؟

این مشکل باید حل شود و من این را یک حق ضایع شده از خانم‌ها می‌دانم. خانم‌ها باید بتوانند در کنار خانواده هایشان حق حضور در ورزشگاه و تماشای مسابقات را داشته باشند. این مساله نه مشکل اجتماعی و فرهنگی دارد و نه با مبانی اسلام و قانون در تعارض است. هیچ جای قانون ما چنین محدودیتی ذکر نشده و ایجاد این ممانعت بدون استناد قانونی خود جرم به حساب می‌آید. این موضوع صرفا سلیقه‌ای است و به هیچ وجه پایه دینی ندارد. برخی مطرح می‌کنند که عدم اجازه حضور بانوان به دلیل وجود نداشتن زیرساخت‌هاست. وقتی می‌پرسیم چه زیرساختی را نداریم، سرویس بهداشتی بانوان را مثال می‌زنند. آیا در کشور توان ساخت سرویس بهداشتی بانوان در ورزشگاه وجود ندارد؟ متاسفانه ‌این اتفاقات به دلیل فشارهای گروهی خاص است که خارج از اختیارات خود این جریان را هدایت می‌کنند. من تعجب می‌کنم که دولت چرا در این مورد کوتاه آمده و به مطالبات بحق مردم کمتر توجه می‌کند! این موضوعی نیست که دولت نتواند آن را حل کند. از سویی برخی وجود بی‌ادبی‌ها و هتاکی‌ها در استادیوم را دلیل عدم اجازه حضور بانوان در ورزشگاه‌ها می‌دانند، اما باید توجه داشت که در جامعه ما مردان وقتی در کنار همسر، خواهر، مادر و... قرار می‌گیرند خود را کنترل می‌کنند و حتی اگر اهل هتاکی باشند در آن شرایط چنین برخوردی نمی‌کنند. برخی از فضا‌های بی‌ادبی و نامناسب فقط در مجامع صرفا مردانه رخ می‌دهد. مثلا وقتی ما در جلساتی که فقط آقایان در آن حضور دارند وارد می‌شویم فضا بسیار تلطیف می‌شود و با حضور خانم‌ها کنترل بیشتر می‌شود. خانم‌ها هم با حضور آقایان برخی شوخی‌هایی که در جمع‌های خود دارند را نمی‌کنند. مردم این‌قدر فهمیده و فرهیخته هستند که وقتی با خانواده به استادیوم می‌روند این‌گونه برخوردها را نداشته باشند.

در سال‌های اخیر شاهد بودیم که برای برگزاری کنسرت در بسیاری شهرها مانند مشهد محدودیت‌های زیادی ایجاد شد. پیامدهای چنین برخوردهایی را چگونه می‌بینید؟

وقتی وزارت ارشاد به عنوان یک نهاد قانونی به برگزاری کنسرتی مجوز می‌دهد مقابله با این تصمیم هیچ توجیه قانونی ندارد. اگر اعتقاد داریم قانون اصل است نباید ممانعت برخی افراد و نهادهای فراقانونی در این مسائل را شاهد باشیم. پیامد چنین اتفاقاتی بی‌قانونی است و بی‌قانونی، عدم امنیت، هرج و مرج در جامعه، ترویج برخورد سلیقه‌ای و... را به وجود می‌آورد که برای جامعه بسیار خطرناک است.

فضای دشمنی ما با آمریکا طی حدود 40 سال اخیر پابرجا بوده است. به نظر شما نیازی به‌این تغییر رویکرد هست؟

جامعه بین‌الملل براساس منافع حرکت می‌کند و با فضای داخل کشور تفاوت دارد، هرچند در حکومت‌های اقتدارگرا حقوق داخلی نیز بر اساس منفعت حکام تعریف می‌شود. باید در این فضای بلبشوی بین‌المللی که در بسیاری از موارد اصلا عادلانه نیست، کشورها بتوانند منافع خود را تامین کرده و بهترین عملکرد را داشته باشند. اینکه با آمریکا یا هر کشوری کاملا قطع رابطه کنیم به ‌این علت که مکار هستند یا به عهدهای خود پایبند نیستند (که درست هم هست) می‌تواند به نارسایی در مدیریت تعبیر شود. این اتفاق به ‌این شائبه دامن می‌زند که نمی‌توانیم رابطه خود را با آمریکا تنظیم کنیم و چنین نتیجه‌ای می‌گیریم. برای نمونه آمریکا و شوروی بعد از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد دو دشمن دائمی بودند، اما هیچ گاه با هم قطع رابطه نکردند. این دو کشور که مواضعشان کاملا در تضاد با یکدیگر بود مناسبات را کامل از بین نبردند. در حقوق بین‌الملل قطع رابطه کامل منطقی نیست و از نظر من سیاست و رویکرد ما در قبال آمریکا باید بازبینی شود.

پس از فوت آیت‌ا... هاشمی روندی طی شد که از آن به هاشمی‌زدایی نام می‌برند. روند حذف یاد هاشمی و خانواده‌ آیت‌ا... را چگونه و با چه اهدافی ارزیابی می‌کنید؟

تا جایی که می‌دانم محسن در روند هاشمی‌زدایی از دانشگاه آزاد نرفت و چون دانشگاه آزاد چندان ساخت و ساز و توسعه‌ای ندارد و چند معاونت تجمیع شد، او از معاونت عمرانی کناره گرفت. از سویی با توجه به مسئولیت ریاست شورای شهر چندان وقتی برای مسئولیت‌های دیگر نداشت. اما تا حدود زیادی وجود هاشمی‌زدایی در نهادهای مختلف را قبول دارم. کما اینکه کنار گذاشته شدن یاسر از دانشگاه آزاد هم به همین دلیل بود. اما در جامعه آنچه ما به عنوان خانواده‌ آیت‌ا... هاشمی می‌بینیم محبت مردم است. اگر برخی تلاش بر هاشمی‌زدایی دارند در عوض مردم روزبه‌روز لطف بیشتری ابراز می‌کنند که امیدوارم لایق آن باشیم. کسانی که با اعتدال مخالفند یا با تفکر سازنده آیت‌ا... مشکل داشتند و آنهایی که وجود افکار مرحوم هاشمی را خطری برای خود و منافعشان می‌دیدند، تلاش بر هاشمی‌زدایی در همه سطوح دارند. به هر حال آیت‌ا... هاشمی یک جریان سازنده بود که در تمام جامعه تسری پیدا کرده و شاهد آن نیز تشییع جنازه با شکوه ‌ایشان است.

برخی احتمال کاندیداتوری آقای محسن هاشمی در انتخابات 1400 را مطرح کردند. در این مورد اطلاعی دارید؟

من در جریان نیستم. چیزی ندیده‌ام و چیزی هم نشنیده‌ام. فکر نمی‌کنم چنین برنامه‌ای داشته باشد، اما بااطمینان هم نمی‌توانم اظهار نظر کنم.

از دید شما پیامدهای منفی فقدان آیت‌ا...هاشمی در جامعه چیست؟

خیلی از اتفاقاتی که پس از فوت آیت‌ا... افتاد را نتیجه خلأ وجودی وی می‌دانم. اگر بخواهیم مثال بزنیم در جامعه برخی انحرافات از قانون یا استحاله قانون صورت می‌گیرد که قبلا نبود. یک نفر بدون تکیه بر مبانی قانونی سه ماه از ورود به جلسات و مجامع محروم می‌شود، وظیفه نظارت بر سه قوه علاوه بر سازمان بازرسی و برخی نهادهای نظارتی، بر عهده مجلس خبرگان نیز هست که چنین رویکردی مشاهده نمی‌شود. وظیفه مجمع تشخیص مصلحت نظام رفع موارد اختلافی بین مجلس و شورای نگهبان است اما اعلام می‌شود موارد باید با حضور و نظر همه اعضای شورای نگهبان حل شود. طبعا آن دید حکمیت به مجمع مخدوش به نظر می‌رسد و اصلا اگر قرار است حتما نظر شورای نگهبان تامین شود چرا مساله به مجمع ارائه می‌شود؟ به هر حال شاید اگر مرحوم هاشمی در عرصه حیات بود به عنوان یک شخصیت با نفوذ و تاثیرگذار چه درون نظام و چه بین مردم احتمالا اتفاقات این‌گونه رخ نمی‌داد.

کسی خواهد توانست با وجود خلأ شخصیت مرحوم هاشمی جای ایشان را پر کند؟

به نظر من نه.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.