مناظره مبارزان مشروطه با سربازان محمدعلیشاه
مهدی ملکزاده در کتاب «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» از روزها و شبهای مبارزه مجاهدین طی دوران حصر تبریز گزارشهای خواندنی و تاملبرانگیزی داده و به توصیف دقایق آن روزگار پرداخته است. در اینجا بخشی از آن کتاب را میخوانید که مناظره میان مبارزان مشروطه و سربازان قشون حکومت محمدعلیشاه را نقل کرده است:
«شبها که نسبتا آرام بود میان مجاهدین وقشون دولتی که در سنگرها بودند مذاکراتی میشد که ذکر آن خالی از تفریح نیست. سربازهایی که در سنگرها بودند با صدای بلند از مجاهدینی که در سنگرهای نزدیک بودند، میپرسیدند که شما چرا با قشون دولت جنگ میکنید، کسی که با پادشاه خودش جنگ نمیکند؟
جواب مجاهدین: شاه به قرآن قسم خورده بود که مشروطهخواه باشد ولی بر خلاف قسم خود رفتار کرد.
مهدی ملکزاده در کتاب «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» از روزها و شبهای مبارزه مجاهدین طی دوران حصر تبریز گزارشهای خواندنی و تاملبرانگیزی داده و به توصیف دقایق آن روزگار پرداخته است. در اینجا بخشی از آن کتاب را میخوانید که مناظره میان مبارزان مشروطه و سربازان قشون حکومت محمدعلیشاه را نقل کرده است:
«شبها که نسبتا آرام بود میان مجاهدین وقشون دولتی که در سنگرها بودند مذاکراتی میشد که ذکر آن خالی از تفریح نیست. سربازهایی که در سنگرها بودند با صدای بلند از مجاهدینی که در سنگرهای نزدیک بودند، میپرسیدند که شما چرا با قشون دولت جنگ میکنید، کسی که با پادشاه خودش جنگ نمیکند؟
جواب مجاهدین: شاه به قرآن قسم خورده بود که مشروطهخواه باشد ولی بر خلاف قسم خود رفتار کرد.
سوال: مشروطهخواهان که بابی هستند و شاه ما مسلمان است و مسلمانان زیر بار مشروطه نمیروند.
جواب: به شما دروغ گفتهاند و شما را فریب دادهاند. به خدا ما مسلمانیم و معتقد به قرآن هستیم.
سوال: شما چند نفر امام دارید؟ پیغمبر شما کیست؟ آیا شما هم حضرت عباس دارید؟
جواب: همه ما مثل شما مسلمان هستیم و به پیغمبر خدا اعتقاد داریم.
سوال: اگر مسلمان هستید پس چرا با شاه جنگ میکنید؟
جواب: ما میخواهیم در مملکت عدالت باشد و به مردم ظلم نشود.
سوال: این حرف شما که بد نیست، البته ظلم بد است.
جواب: ما طبق احکام علمای بزرگ برای عدالت و جلوگیری از ظلم جنگ میکنیم.
سوال: علما که میگویند مشروطهطلبها کافر هستند، مگر شما احکام علما را که در اسلامیه هستند، نشنیدهاید؟ آنها به ما گفتهاند کشتن مشروطهطلبها عبادت است و هرکس یک نفر را بکشد خدا گناهان او را میآمرزد!
گاهی عاقبت کار به فحش و بدگویی میکشد و بنای تیراندازی را میگذارند و گاهی برای یکدیگر خوراکی میفرستند و اظهار مهربانی و همدردی میکنند.»
- منبع: مهدی ملکزاده (1383) تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، جلد پنجم، تهران، سخن، ص ۹۶۷
ارسال نظر