photo_2023-03-05_12-21-28

او در ادامه می‌‌‌گوید: رهبران تاثیرگذار در زمان بحران در سایه مخفی نمی‌‌‌شوند؛ آنگاه که پاسخ‌ها را نمی‌دانید، ارتباط برقرار کردن با مخاطبان بسیار مهم‌تر از زمانی است که جوابی دارید. ممکن است برخی از این گفته‌ها برای اهالی حوزه‌های روابط عمومی و ارتباطات فاقد آموزه‌‌‌هایی جدید باشد، اما به نظر می‌رسد که بسیاری از صاحبان کسب و کار و شرکت‌های بزرگ با وجود بحران‌های عظیم اجتماعی، هنوز هم نگرانی چندانی از عدم‌توسعه این بعد ضروری از کسب و کار خود ندارند.

یکی از مهم‌ترین جنبه‌هایی که سازمان‌های امروز بیش از پیش باید در آن زمینه سرمایه‌گذاری و برنامه‌‌‌ریزی کنند، حوزه ارتباطات و روابط عمومی است. شخصا به عنوان فردی که در طول سابقه کاری، بیش از 20 سال در مجموعه‌‌‌های دولتی، خصوصی و نیمه خصوصی فعالیت داشته‌ام، متاسفانه بر حسب تجربه و در کمال تعجب دریافته‌ام که تولیدکنندگان کالاهای تند مصرف و مجموعه‌های فعال در صنعت خرده‌فروشی که اتفاقا به دلیل مدل کسب و کار و نوع مخاطبان خود، ارتباط بیشتری با متن جامعه دارند، توجه کمتری به حوزه ارتباطات و روابط عمومی نشان می‌دهند؛ این گونه مجموعه‌‌‌ها عموما توجه و بودجه خود را صرفا به فرآیندهای حیطه بازاریابی و در ادامه آن نهایتا صرف تبلیغات به شیوه‌های گوناگون و در سطوح مختلف معطوف می‌‌‌دارند.

حال آنکه مدت‌‌‌هاست که صاحب‌نظران حوزه بازاریابی نیز در مقالات و کتب گوناگون در کنار شیوه‌های جدید بازاریابی و فروش، بر لزوم حفظ و ارتقای جایگاه اجتماعی برندهای محصولی و شرکتی با استفاده از ابزار روابط عمومی تاکید کرده‌اند. ناتوانی در کنترل و مدیریت بحران، یکی از آشکارترین نشانه‌های عدم‌توجه این سازمان‌ها به این مهم است، که متاسفانه در روزهای اخیر هم مصادیق بارزی دارد. آنچه بارها مشاهده شده است نشان‌دهنده این است که معضلاتی که در نتیجه عدم‌توانایی در ایجاد ارتباط موثر یا ایجاد ارتباط ناکارآمد با ذی‌نفعان و مشتریان به بار می‌‌‌آید، لطمات سنگینی به مجموعه‌‌‌ها وارد می‌کند که گاه می‌تواند از مرز غیر‌قابل جبران نیز گذشته و حتی به نابودی کل اقتصاد و اعتبار آن کسب و کار بینجامد.

درس‌آموخته‌‌‌های موجودی که در عصر ارتباطات که حال به راحتی و حتی با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی هم قابل دریافت و مشاهده هستند، مبین این واقعیت است که سازمان‌های بزرگی با استفاده از راهکارهای ارتباطی صحیح و بهنگام، توانسته‌‌‌اند به بحران‌های بزرگی فائق شوند. در حالی که همچنان در کشور ما نگاه مجموعه‌‌‌های بزرگ اقتصادی به واحد‌‌‌های روابط عمومی و ارتباطات به عنوان واحد‌‌‌های زائد و محل تبعید نیروهای تحمیلی یا فرمایشی است که غالبا دارای تحصیلات غیر‌مرتبط بوده یا شرح اختیارات وظایفشان از اجرای اموری سطحی همچون تبریک و تسلیت اعیاد یا همکاری در برگزاری مراسم تعدی نمی‌‌‌کند. متاسفانه در بزرگ‌ترین هلدینگ‌‌‌های فعال در زمینه تولید، توزیع و فروش کالاهای تندمصرف نیز به ندرت مشاهده می‌شود که انرژی و تلاشی که برای شناخت و به کارگیری آخرین متدهای بازاریابی و تبلیغات و حتی سنجش اثر‌بخشی آنها صرف می‌شود در تبیین استراتژی‌های ارتباطی کارآمد و بهره‌‌‌برداری به موقع از آنها صورت پذیرد.

طبیعتا همچنان که در حوزه برندسازی عنوان می‌‌‌شود که برندها نیازمند به‌روز کردن استراتژی‌ها و حتی ویژگی‌های بصری خود مطابق با آخرین دستاوردهای تکنولوژیک و مناسبات اجتماعی هستند، لازم است مقوله‌هایی چون تجهیز به ابزارهای رسانه‌‌‌ای جدید، مدیریت ارتباط با رسانه‌‌‌ها، اقدامات اثربخش در زمینه مسوولیت‌‌‌های اجتماعی، تشکیل کمیته‌‌‌ بحران و ایجاد آمادگی جهت شرایط بحرانی، رویکردهای ارتباطی نوین و سایر موضوعات مرتبط با این حوزه مورد توجه و سرمایه‌گذاری قرار گیرند. متاسفانه هنوز هم هستند شرکت‌هایی که رویکردشان در مقابله با بحران‌های اجتماعی، یا سکوت از روی ترس و محافظه‌کاری است یا با هدف پناه گرفتن در گوشه‌ای امن، صرفا به صدور بیانیه‌‌‌هایی کلاسیک بسنده می‌کنند که معمولا صادقانه و مبتنی بر حقیقت نیستند یا اگر هستند هم فارغ از کارکرد و تاثیرشان در عصر جدید ارتباطات، در زمانی نامناسب یا از طریق رسانه‌‌‌ای ناکارآمد منتشر می‌‌‌شوند. جمله‌ای معروف از آیوی لی بنیان‌گذار روابط عمومی را به یاد می‌آورم که با گذشت حدود صد سال، همچنان می‌تواند چراغ راهی برای سیاستگذاری در مجموعه‌‌‌ها باشد: «حقیقت را بیان کنید، زیرا به هر حال مردم دیر یا زود متوجه خواهند شد. و اگر مردم از فعالیت‌‌‌های شما رضایت ندارند، سیاست‌های خود را تغییر دهید و عملکردتان را با خواسته‌‌‌های آنها مطابقت دهید.»