امنیت روانی کارکنان تشکلها
کارشناسان و کارکنان دبیرخانه تشکلها، یکی از مهمترین سرمایههای هر تشکل بهشمار میآیند. زیرا به فنون تخصصی موردنیاز، به اتکای تجربه یا خلاقیت خود مسلط هستند و به راحتی نمیتوان جایگزینهای مناسب برای آنها پیدا کرد. اما اغلب از این مزیت غفلت میشود و علاوه بر امتیازهای شغلی حداقلی، بهداشت روانی محیط کار آنها نیز در معرض آسیبهای جدی قرار دارد. بهعنوان نمونه اعضای عادی، هیاترئیسه و رئیس که باید تفاوت دیدگاهها و احیانا تعارض منافع خود را در محیط مجمع عمومی و نشستهای هیاترئیسه پیگیری کنند و برای آن راهحل پیدا کنند، گاه از فشار بر کارکنان اداری تشکل استفاده میکنند و انتظار رفتار نامتعارف شغلی را مطرح میکنند. این درحالی است که از هیاترئیسه و رئیس تشکلهای اقتصادی انتظار میرود در فرآیند کشف نقطه تعادل دیدگاههای متعارض، کارکنان را وارد بازی کاری خود نکنند.
مدیریت تشکل باید مطمئن شود که فضای کاری انجمن یا اتحادیه، عاری از هرگونه خطر مرتبط با بهداشت روانی است. محیط کار باید برای جسم و روان کارکنان امن باشد. مدیران تشکلها باید نسبت به ایمنی و بهداشت ذهنی و جسمی کارکنان، دستکم بهخاطر هزینههای خود حساس باشند. همه این موارد اقتضا میکند که مسائل کاری را پس از تبادل دیدگاه و اتفاق نظر به کارکنان تشکلی خود منتقل کنند و آنها را دچار سردرگمی و تعارضهای مدیریتی نکنند. زیرا چندرئیسی، خود یکی از عوامل بسیار مخرب است که روح و روان کارکنان را دچار آسیبهای شدید میکند و آنها را دچار چندشخصیتی و آسیبهای ناشی از آن خواهد کرد.
کارآمدی یک تشکل نه در استرسزا بودن محیط کار دبیرخانه آن، بلکه در حاکم کردن فضای دوستی و همدلی برای دستیابی به هدف مشترک است. زیرا استرس صرفا یک تنش عصبی نیست و ممکن است آسیبها و بیماریهای روانتنی را هم بهدنبال داشته باشد. طبیعتا کسانی که از استرس آسیب ببینند نمیتوانند نگاه درازمدتی برای پیگیری مسائل کاری اعضای تشکل داشته باشند و واکنشهای کاری منفی متعددی بروز خواهند داد که مهمترین آن، پرهیز از تعصب کاری و اکتفا کردن به کارهای سطحی و کمعمق خواهد بود.