نکته اولیه روسو این بود که ایده مزیت نسبی زمانی به حد خودش میرسد که نیازهای بقای بشری را تامین کند. از آنجا که هر کسی باید بخورد و بنوشد، نیاز به آن دارد که کس دیگری عرضه کالاهای معیشتی و اساسی را تامین کند؛ به همین خاطر کالاهای معیشتی بهطور متناوب تحت شرایط بهشدت غیر بهینه هم تولید میشود و این به نوبه خود به معنای آن خواهد بود که هزینههای تولید برای برآورده کردن نیازهای بقا به نسبت بالا خواهد بود؛ درحالیکه برگشت آن برای تولیدکنندگان بهطور قابل ملاحظهای پایین خواهد بود.